لینکمن زندگی

LINKMAN ZENDEGI

۸۰ مطلب با موضوع «دینی و قرآنی» ثبت شده است

ذکر یونسیه


 
حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت

ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد
و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد
یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند
و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند
از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند
به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد
و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.

 

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد
و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد
و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است

و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بیشماری را برای آن نقل میکنند .

 

 

لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

 

قرآن میفرماید : «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»1 ؛
ذوالنون 2 را ، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد :
هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم.

ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»

آثار و برکات ذکر یونسیه

1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم :
هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند،
اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود
و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

 

 

2-. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم :
آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد
آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود:
دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»

 

 

3- امام صادق علیه السلام :
عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند
«لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید:
ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .

 

 

4- مرحوم کلینى نقل مى کند:
مردى خراسانى بین مکه و مدینه در ربذه به امام صادق علیه السلام برخود و عرضه داشت :
فدایت شوم من تا کنون فرزند دار، نشده ام ، چه کنم ؟
حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى آیه ( 78 سوره انبیا) را بخوان انشاء الله فرزند دار خواهی شد .

برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است
وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.


ختم های ذکر یونسیه

ختم های این ذکر شریف 400 /700/7000/4000/3000/1001/  بار گفته اند
که بستگی به دستور استاد و قابلیت طالب دارد . اما عدد 400 برای همه  آن هم شب ها بعد از نماز عشاء تا هر وقت شب در سجده نافع است .

چون این ذکر به معنی استغفار است در آن هیچ عوارضی نیست .
برای دیدن حالات برزخی مؤثر است،

 

برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است وبرای رفع حجب و نورانیت موثر است
و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.

تجرد، با مداومت این ذکر حاصل میشود ،
چنانکه برای مرحوم سید هاشم حداد سه روز حالت تجرد برزخی اتفاق افتاد که البته مکاشفه  این طول زمانی را ندارد.

مرحوم آخوند ملا حسنقلی همدانی:
هر قدر  در هر وقت بتوانید  این ذکر را بگوئید.

 

 

ذکر یونسیه برای معرفت نفس و معرفت رب

 

مرحوم سید هاشم حداد نقل کردند که ذکر یونسیه برای معرفت نفس و معرفت رب مؤثر است
و خودش به ذکر یونسیه مشغول بود .

از وی سئوال شد در ایام فراغت همانند راه رفتن و نشستن چه ذکری برای نورانیت قلب و رفع حجب خوب است ؟ فرمود : ذکر یونسیه

می فرمود : عدد 3000 به بعد برای کاملین
” سالکینی که از مراحلی و منازلی عبور کرده اند ” می باشد .
جناب استاد مدت زیادی در نجف 3000 مرتبه این ذکر را در سجده می گفتند.

 

 

از بسیاری از بزرگان این ختم با عدد 400 مرتبه در سجده خصوصا” در میان نماز مغرب و عشاء و یا قبل از اذان صبح و یا بین الطلوعین جهت افاضات روحانی نقل شده است
و این یکی از ختوماتی است که معمولا” اساتید در ابتدای سلوک به شاگردانشان توصیه می کنند .
ناگفته نماند که این ختم به منزله توبه ای حقیقی است
اگر خالصانه برای خدا بجای آورده شود اثر شگرفی در پیشبرد انسان دارد .

 

وقتی از مرحوم آیت الله کشمیری پرسیدند
بهترین کار برای سالک در کدام یک از اعمال عبادی است؟
فرمودند : بهترین آن سجده است که ذکر یونسیه در آن گفته شود .
و فرمودند : امان ذکر یونسیه موجب اتصال به ارواح و باز شدن چشم برزخی می گردد.

 

این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد

 

امام صادق علیه السلام فرمودند :
تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند.

از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است
اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده:
” و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین ” یعنی ما او را ” حضرت یونس را به سبب این سخن ”
از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات می بخشیم.


راسخون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۲:۲۰

جناب شیخ بهائی  میفرماید:  اعداد روح  حروف هستند، یعنی عدد  جان حرف میباشد. (الاعداد ارواح و الحروف اشباح)
 هر حرفی عددی دارد که در حقیقت روح و جان و بطن آن حرف است، حروف ابجد عبارتند از:
 «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ»
عدد حروف ابجد:
الف =۱ ،  ب = ۲ ، ج =۳ ،  د =۴ ، ه =۵ ،  و =۶ ، ز=۷ ،  ح = ۸ ،  ط =۹ ،  ی =۱۰ ،  ک =۲۰ ،  ل =۳۰ ،  م =۴۰ ،  ن =۵۰ ،  س =۶۰ ،  ع =۷۰ ،  ف =۸۰ ،  ص =۹۰ ،  ق =۱۰۰ ،  ر=۲۰۰ ،  ش =۳۰۰ ،  ت =۴۰۰ ،  ث =۵۰۰ ،  خ =۶۰۰ ،  ذ =۷۰۰ ،  ض =۸۰۰ ،  ظ =۹۰۰ ،  غ =۱۰۰۰
مثلا اسم شریف (محمد) که داراى چهار حرف (م - ح - م - د) است به منزله جسمى است که روح آن 92 است، زیرا که (م = 40 + ح = 8 + م = 40 + د = 4 = 92)، عدد 92 روح است و کلمه محمد جسم آن. 
یا کلمه شریف (على) که داراى سه حرف است، به منزله جسم است براى عدد 110 زیرا که (ع 70 است و ل 30 و ى 10) (110 = 10 + 30 + 70).... (2)

برگرفته از

 

ghasedoon.ir

 

حروف ابجد و اعداد آن ها

محاسبه ی حروف مشدّده در دوائر اباجد

و از جمله مطالبی که افاده فرمودند (علاّمه طباطبایی رحمه الله) – چون خود اهل دعا بود و حشر با کتب ادعیه داشت- این که همه ی حروف مشدّده در دوائر اباجد، یکی حساب می شود مگر کلمه ی جلاله که لام، مکرّر محسوب می گردد و عدد آن شصت و شش است.

(حضرت علاّمه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله/ هزار و یک کلمه/ ج ۱/ قسمتی از کلمه ی۱۵۸ / ص۳۰۴-۳۱۵ / ناشر: مؤسّسه ی بوستان کتاب قم/ طبع چهارم/ سال ۱۳۸۶)

کلمه ی جلاله؛ لفظ شریف الله است و عدد کلمه ی الله بر اساس حروف ابجد، شصت و شش می شود.

************************************************************

{اَبجَد} : ا = یک / ب = دو / ج = سه / د = چهار /
{هَوَّز} : ه = پنج / و = شش / ز = هفت /
{حُطّی} : ح = هشت / ط = نه / ی = ده /
{کَلِمَن} : ک = بیست / ل = سی / م = چهل / ن = پنجاه /
{سَعفَص} : س = شصت / ع = هفتاد / ف = هشتاد / ص = نود /
{قَرِشَت} : ق = صد / ر = دویست / ش = سیصد / ت = چهارصد /
{ثَخِّذ} : ث = پانصد / خ = ششصد / ذ = هفتصد /
{ضَظِّغ} : ض = هشتصد / ظ = نهصد / غ = هزار /


به عنوان نمونه اسم مبارک جناب امیرالمؤمنین حضرت وصیّ امام {علی} علیه السّلام بر اساس حروف ابجد می شود:

علی ؛ ع =۷۰ و ل = ۳۰ و ی = ۱۰ = ۱۱۰ / علی صد و ده
عبّاس ؛ ع = ۷۰ و ب = ۲ و ا = ۱ و س = ۶۰ = ۱۳۳ / عبّاس صد و سی و سه
اباصالح ؛ ا = ۱ و ب = ۲ و ا = ۱ و ص = ۹۰ و ا = ۱ و ل = ۳۰ و ح = ۸ = ۱۳۳ / اباصالح صد و سی و سه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۹

برای برآورده شدن هر حاجتی این ذکر ها را بگویید
 * رفع بیکاری : 360 مرتبه یا الله
 * طلب فرزند شدن : 360 مرتبه توحید
 * ادای قرض : 360 مرتبه انا انزلنا
 * وسعت رزق : 360 مرتبه انا انزلنا
 * طلبکار : 360 مرتبه یا حی و یا قیوم
 * رفع تهمت : 360 مرتبه یا الله اعلم
 * زیارت بزرگ : 360 مرتبه ماشاالله
 * بیرون آمدن از خانه : توکلت علی الله
 * برکت کشاورزی : 360 مرتبه یا رب العالمین
 * خانه دار شدن : 360 مرتبه یا کریم و یا رب
 * گره در کار آقایان : 360 مرتبه یا جواد الائمه
 * آشنا شدن با قرآن : 360 مرتبه یا نور و یا قدوس
 * پیدا شدن اشیاء گمشده : 360 مرتبه نورالله ناظر
 * رفع اضطراب : 360 مرتبه لا حول ولا قوه الا بالله
 * برکت غذا و پول : 360 مرتبه الذی احسن الحسنی
 * ازدواج جوانان : 360 مرتبه یا رئوف و یا رحیم
 * به راه راست آمدن جوانان : 360 مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین
 * رفع فقر : 360 مرتبه انا انزلنا
 * شیرین شدن زندگی : 360 مرتبه یا عزیز زهرا
 * کارگشایی : 7 مرتبه آیت الکرسی – توحید – مزمل – صلوات
 * رفع وسوسه : 360 مرتبه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
 * شفای مریض : 360 مرتبه یا من اسمه دواء و ذکره شفا


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۷:۱۱


چهل نکته تربیتی از منظر قرآن مجید


1- هدیه را اول به دختر بدهید.

2- با طفل خود بازی کودکانه بکنید.

3- اطفال را بخاطر گریه هاشان نزنید زیرا تا مدتی گریه شهادت به وحدانیت خداوند، شهادت به نبی اکرم و دعا برای والدین است .

4- فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجه ای در بهشت است.

5- با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت دهید.

6- کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید. کارهایش را احمقانه نخوانید.

7- فرزند را زیاد امر و نهی نکنید تا جرات پیدا کند و در بزرگسالی نافرمان شود و زیر بار هر دعوت حیوانی و شیطانی نرود . 

8- به فرزندان خود شخصیت بدهید .

9- به وعده خود وفا کنید.

10- .در کودکان عشق و علاقه به نماز را ایجاد کنیم.

11- لوس کردن، کودکان را موجوداتی ضعیف و بی اراده بار می آورد.

12- کودک را تحقیر نکنید.

13- برای کودکان خود دعا کنید. به خصوص پدران .

14- تذکرات را با ملایمات بیان کنید تا سدی بین والدین و فرزندان نشود.

15- اگر کودک در خانه مورد احترام باشد، کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی می کند. 
احترام به کودک و حسن معاشرت پدر و مادر با وی یکی از اساسی ترین عوامل ایجاد شخصیت در کودک است.

16- مربی خوب کسی است که خواسته های کودک را از راه های صحیح و با روش درست تعدیل کند.

17- ایمان را در کودکتان تقویت کنید.

18- از مچ گیری و رفتار سرورانه با کودکان بپرهیزید.

19- فرزند را راستگو تربیت کنید.
 در خانه طوری رفتار کنید که اطفال به راستگویی عادت کنند.

20- کودک را نترسانید زیرا ترس شخصیت کودک را از بین می برد و دچار اختلال روانی می کند.

21- نوازش یکی از غذاهای روانی کودک است باید به اندازه کافی از آن تغذیه شود.

22- زشتی گناه و تنفر مردم از گناهکار را به کودک بفهمانید.

23- بستر بچه ها قبل از 6 سالگی از هم جدا باشد.

24- تذکرات وقتی اثر دارند که والدین خود مجری و عامل آنها باشند. 
توجه داشته باشید فرزندان آنگونه که ما می خواهیم نمی شوند بلکه آن طوری که ما هستیم می شوند.

25- بین نظم در خانه و بیرون فرق قائل شوید و اجازه دهید در خانه آزادانه بازی کنند.

26- رفتارهای غیر منتظرانه کودکان را تا حدودی تحمل کنید.

27- در تذکر، دیگران را به رخ او نکشید و کسی را با او مقایسه نکنید.

28- از طریق داستان سرایی بسیاری از مفاهیم خوب را به کودک القا کنید. داستان خوب و زیبا برایش بخوانید و از رسانه و انیمیشن دور نگهشان دارید .

29- شیطنت کودک در خردسالی نشان دهنده زیادی عقل او در بزرگسالی است آن را سرکوب نکنید.

30- کودکان را از 7 سالگی دعوت به نماز کنید که نماز آرامش و روح و قلب را در کودکان ابدی میکند .

31- به فرزند خود قرآن بیاموزید که نگاه به قرآن و خواندن آن فهم و ذهن کودک را روز افزون می کند .

32- از متهم کردن اطفال به دروغ گویی خودداری کنید.

33- حس کنجکاوی کودک را با حوصله ارضا کنید.

34- در برابر فرزندان هیچ گاه مشاجره نکنید.

35- کودکان از مرگ در هراسند بخصوص مرگ والدین. مدام نگویید "خدا مرگم بده" و از مرگ خود کودکان را نترسانید . 

36- استعدادهای فرزندان را کشف کنید و آن ها را شکوفا کنید.

37- از نظر مادی نه بی توجه باشید نه کودک را ارضا کنید هر دو خطرناک است.

38- تنها نقطه امید و مایه شادی کودک، مهر پدر و مادر است روان او را مضطرب نسازید.

39- مناسب تکامل کودک به او آزادی دهید و او را به اختیار خودش بگذارید.

40- تربیت فرزند و آموزش واجبات از وظایف والدین است و کسانی که به. این امر توجه ندارند مورد نکوهش هستند..



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۶

کلام ناب از آیت اله بهجت ( ره ) در مورد بندگی در برابر خداوند متعال


ایت الله بهجت : با تمام وجود گناه کردیم، نه نعمتهایش را ازما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد،
اگر بندگی اش را میکردیم چه میکرد؟


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۵

حسین فریاد می زند:

"هـــل من ناصر ینــصرنی؟"


و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:

لبیکـ یاحــسینـــ!لبیکـ. . .


حسینــ نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می

کند. . .

و من باز می گویم:

لبیکـ یاحـسینــــ!لبیکـ. . .


حسینــ شمشیر می خورد من سر مادرم داد می زنم و می گویم:

لبیکـ یا حسینـــ!لبیکـ. . .


حسینـــ سنگ می خورد،من در مجلس غیبت می گویم:

لبیــکـ یا حســینـــ! لبیکــ. . .


حسینــ از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید

و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم:

لبیــکـ یا حسـین ! لبیکــ. . .


حسینـ رمق ندارد باز فریاد میزند:

هـل من ناصر ینصرنی؟

من محــتاطانه دروغ میگویـم و باز فریاد می زنم:

لبیــکـ یا حســین لبیــکــ. . .


حسینــ سینه اش سنگین شده است،کسی روی سینه است. . .

حسینــ به من نگاه می کند،می گوید:

تنهایم یاریم کن. . .

من گناه می کنم و باز فریاد می زنم:

لبیــکــ. . .


خورشید غروب کرده است...

من لبخندی می زنم و می گویم:

اللـــهم عجــل لولیــک الـفرج...

به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:

"دوستـــتـــ دارم تنـــهایت نمــی گـذارم..."

مهـــدی به محراب می رود،اشـک میریزد و برای گناهان من طلب

مغفرت می کند. . .

مهدیــــ تنهاســــــت. . .

حسینــــ تنهاســــت. . .

من این را میدانم...

ومن همچنان گناه میکنم ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۵۹

شخص عارف در سلوک خود سه ارتباط دارد :

 

1-ارتباط با خدای خویش

2-ارتباط با خویش و معرفت نفس

3-ارتباط با خلق خدا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۸


به دوستی که به عهد خود وفا نمیکند ، اعتماد نکن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۱۸:۴۲

چهار کلام نجات بخش

امیر المومنین علی علیه السلام فرمودند: از هریک از تورات موسی، زبور داوود،انجیل عیسی وقرآن محمد  
صلی الله وعلیه وآله کلمه ای را اختیار کردم
 
از تورات موسی : من صمت نجی یعنی هرکه سکوت کرد نجات یافت
از زبور داوود : من ترک الشبهات سلم من الافات یعنی هرکه از امور شبه ناک پرهیز کند از آفات سالم بماند
از انجیل عیسی : من قنع شبع یعنی هرکس قناعت کرد سیر گردید
 
از قرآن محمد صلی الله وعلیه وآله : و من یتوکل علی الله فهو حسبه یعنی هرکه بر خدا توکل کند خدا او را بس است

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۷



چقدر آماده ایم ؟؟؟؟!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۴

پروردگارم
امروز بر آنم به درگاهت که جایگاه سرور و آرامش است دست نیاز بر آورم.
پس سکوت را پیشه خواهم کرد و به اعماق وجود خویشتن
میروم تا فروغ خرد و معرفت الهی را درک کنم
از عیب جویی پرهیز خواهم کرد تا سرور حقیقی را تجربه کنم.
و تو را همواره ستایش می کنم در شکست و موفقیت، در غم و لذت، در آفتاب و باران، دستم را به سوی تو بر خواهم گرفت و به آرامشی فراسوی درک انسانی میرسم

پروردگارم
یاری ام کن که آن هنگام که چیزی را می بخشم، از صمیم قلبم ببخشایم زیرا که بخشش نیمه بخشش نیست و دامنه ی لطفش مرا در بر نخواهد گرفت

پروردگارم
قلب ناشکیبایم را بیدار کن تا بداند، آنکه از پرندگان و حیوانات و حشرات مراقبت می کند، از او نیز حمایت خواهد کرد.
یاری ام کن که همواره بدانم در پناه تو هستم و دستان پر مهرت را بر شانه هایم حس کنم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۰۲

اطلاعات و دانستنی های قرآنی

نام کوهی که کشتی نوح علیه السلام پس ازطوفان برآن پهلو گرفت جودی بود.

حضرت ابراهیم و اسماعیل مأمور غبار روبی خانه ی خدا شدند.

متن نامه ی حضرت سلیمان علیه السلام به ملکه ی سرزمین سبا(بلقیس) در سوره ی نمل آمده است.

حضرت سلیمان و داود علیهم السلام نسبت پدر و فرزندی داشتند و سخن پرندگان را می فهمیدند.

خداوند متعال در قرآن کریم به جان حضرت محمد صلی ا... علیه و آله و سلم سوگند یاد نموده است؟

حضرت عیسی علیه السلام درقرآن با عنوان مبشّر احمد یاد شده است؟

در قرآن فرزندان و نوادگان حضرت یعقوب علیه السلام الاسباط نامیده شده اند.

در قرآن حضرت یونس علیه السلام ملقّب به «ذاالنون» شده است.

در قرآن حضرت یونس علیه السلام ملقّب به «صاحب الحوت» شده است.

داستان کامل زندگی حضرت موسی علیه السلام در سوره ی قصص آمده است.

حضرت ابراهیم علیه السلام به خلیل الرحمن معروف است.

نام زید که از یاران پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم است در قرآن آمده است.

حضرت ابراهیم علیه السلام به قهرمان توحید مشهور است.

آخرین پیامبری که وارد بهشت می شود حضرت سلیمان علیه السلام است.

حضرت داود علیه السلام جالوت ستمگر را به قتل رساند؟

حضرت عزیر علیه السلام فرزندش از او مسن تر بود.

حضرت موسی علیه السلام داماد حضرت شعیب علیه السلام بود.

حضرت موسی علیه السلام به مدت ده سال خدمتکار پیامبر دیگر بود.

حضرت هارون علیه السلام وزیر حضرت موسی علیه السلام بود.

حضرت یحیی علیه السلام در قرآن سیّد نامیده شده است.

حضرت زکریا علیه السلام سرپرستی و کفالت حضرت مریم سلام ا... علیها را برعهده گرفت؟

سوره ی انسان یا دهر در مورد حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام ا... علیها و فرزندان آنها است.

سوره های سجده،فصلت،نجم،علق سجده ی واجب دارد.

حضرت عیسی علیه السلام بشارت دهنده ی حضرت محمد صلی ا... علیه و آله و سلم بود .

سوره ی الرحمن به عروس قرآن معروف است.

داستان حضرت یوسف علیه السلام به احسن القصص معروف است.

سوره ی ماعون در مورد کسانی است که نماز را سبک می شمارند.

کوچکترین سوره ی قرآن سوره ی کوثر است.

سوره ی توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد.

سوره ی حمد تمام آیاتش خطاب بشر به خداوند است.

قرآن کریم 114 سوره دارد.

سوره ی نمل دو بسم الله الرحمن الرحیم دارد.

سوره ی فجر به سوره ی امام حسین علیه السلام معروف است.

قرآن کریم 86 سوره مکی و 28 سوره مدنی دارد

حضرت یحیی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام در کودکی به پیامبری رسیدند

حضرت هارون علیه السلام وزیر حضرت موسی علیه السلام بود

1 ـ تنها زنی که در قرآن از او نام برده شده «حضرت مریم» است.

نام روزهای «جمعه و شنبه» در قرآن وجود دارد.

سوره «انسان» روی ضریح حضرت معصومه سلام ا... علیها نوشته شده است .

نام ماه رمضان در قرآن ذکر شده است.

نام فصل زمستان و تابستان در قرآن آمده است.

«آیه الکرسی»سید آیات قرآن است.

طولانی ترین آیه ی قرآن آیه ی 282 سوره بقره است.

سوره ی «یس» به قلب قرآن معروف است.

سوره ی «مجادله» تمام آیاتش لفظ جلاله «الله» دارد.

لقب حضرت ابراهیم علیه السلام حبیب ا.. است.

در قرآن آفرینش حضرت عیسی علیه السلام به حضرت آدم علیه السلام تشبیه شده است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۰


ایــن نــازدانــه سـه سالـه
 
ابـاعـبـداللـه الـحـسـیـن علیه السلام
 
بزرگترین حاجتها را حاجت روا میکنند 
 
از توسل به ایشان غافل نشوید .
 
( التماس دعا )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۴۱


با علائم راهنمایی و رانندگی قرآن آشنا شوید :
چراغ روشن راه همان قرآن و اهل‌بیت است که حبل‌الله و ریسمان الهی است. چراغ هایی که در این کوره راه دنیا، راهتان را روشن می‌کنند.(واعتصموا بحل‌الله جمیعاً ولاتفرقوا) آنان که خدا و آیات او را فراموش کردند و از فرامین ائمه معصومین اطاعت نمی‌کنند چراغشان مداوماً روشن نیست. نور کم و کم‌سویی که گاهی روشن می‌شود و گاهی همه‌جا را تاریک می‌کند. نه می‌توانند حرکت کنند و نه به مقصد برسند.
راهنمایی
در جاده‌ای سرسبز با کوه های زیبا و استوار در حال حرکت هستید. بدون توجه به علائم رانندگی ناگهان وارد خروجی چپ می‌شوید و از مسیر منحرف می‌گردید. ساعت ها و ساعت ها جاده را طی می‌کنید و گاهی اوقات راه بازگشتی به مسیر اولیه پیدا نمی‌کنید.
گمگشته و حیران و مضطرب، تشنه و گرسنه در میان بی‌راهه‌ها سرگردان می‌مانید. چه حال و حسی به شما دست می‌دهد ؟ اولین کاری که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ صد در صد دنبال راه اصلی می‌گردید.
 یک لحظه من غافل شدم         صدسال راهم دور شد
زندگی مسیر هموار و جاده‌ای است که همه بدون چون و چرا باید آن را درست و زیبا طی کنند و انسان مسافری است که لقاء خداوند مقصد اصلی اوست.
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ
اى انسان حقا که تو به سوى پروردگار خود بسختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى کرد(انشقاق /6)
«راه اصلی همان صراط المستقیم است. اهدنا الصراط المستقیم. راهی که روزانه، بارها و بارها در نمازمان از خدا می‌خواهیم آن را به ما نشان دهد و دست ما را بگیرد و هدایتمان کند.»
گردش به چپ ممنوع
پرستش غیر خدا، تبعیت از هوای نفس، گناهان و معاصی، گردش به چپ و مسیرهای انحرافی است که ما را از راه اصلی دور می‌کند. خط مستقیم حتی در هندسه هم کوتاهترین راه رسیدن به مقصد است.
مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ
گرد آورید و به سوى راه جهنم رهبریشان کنید (23/صافات )
هر راهی که به غیر خدا می‌رسد مسیر انحرافی است. بسیاری فکر می‌کنند که از طریق کسب حرام، نزول خواری، رشوه، کم‌فروشی می‌توانند راحتی دنیا را بخرند. عده‌ای با انواع و اقسام حرام، گناه و نافرمانی می‌خواهند به آسایش دنیا برسند غافل از اینکه هم آسایش و هم‌آرامش را با هم از دست می‌دهند. دنیا و آخرتشان را می‌فروشند و خسرالدنیا و الاخره می‌شوند.
راه اصلی همان صراط المستقیم است. اهدنا الصراط المستقیم. راهی که روزانه، بارها و بارها در نمازمان از خدا می‌خواهیم آن را به ما نشان دهد و دست ما را بگیرد و هدایتمان کند
راه بسته است
مشخصه اصلی مسیر انحرافی اینست که رشد و کمال ندارد. همیشه انسانهای مۆمن و موفق کسانی هستند که در کمال ناباوری به مقامات عالی انسانی، دنیایی و اخروی می‌رسند. اما عده‌ای از افراد کسانی هستند که شاید پولدار باشند، مدرک بالا داشته باشند اما مطمئن باشید با حرام و معصیت و نافرمانی خدای بزرگ عالم هیچ خیر و برکتی در کار و زندگیشان نمی‌بینند.
دور زدن ممنوع
دنیا تنها جایی است که وقتی عمر گذشت دیگر بدست نمی‌آید وقتی یک عمر در حرام و گناه طی شد دیگر براحتی و سادگی قابل جبران نیست پس بدانید که اینجا دور زدن ممنوع است. قرآن به ظرافت داستان کسانی را بیان می‌کند که در هنگام مرگ، آرزو می‌کنند، یک بار دیگر به دنیا باز گردند. اما این امر محال است و فرصت بازگشتنی برای آنان نیست.
فکر گناه
با وسیله سالم حرکت کنید
جاده لغزنده است، برف سنگینی باریده و شما نیاز دارید ماشینتان را ایمن نمایند. یک مسافر برای اینکه سالم و سلامت به مقصد برسد نیاز دارد وسیله نقلیه سالمی داشته باشد.
خداوند در قرآن تشبیهی زیبا بکار برده است. آیا کسی که سالم و ایستاده راه می‌رود بهتر است یا کسی که سینه‌خیز با صورت روی زمین می‌خزد.
أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
پس آیا آن کس که نگونسار راه مى‏پیماید هدایت‏یافته تر است ‏یا آن کس که ایستاده بر راه راست مى‏رود. (ملک/22)
آنان که به ‌واسطه گناهان روحشان را صدمه می‌زنند مانند اینست که دست و پای خود را قطع کرده و سینه‌خیز می‌خزند.
 
کدام بهتر ،سریع‌تر و راحتر به مقصد می‌رسد
 
گروهی به ‌واسطه گناهان مانند خزندگان مسیر دنیا را طی می‌کنند. گروهی مانند چهارپایان می‌روند. تنها گروه اندکی مانند انسانهای سالم این مسیر را می‌پیمایند.
َواللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.
و خداست که هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفرید پس پاره‏اى از آنها بر روى شکم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفریند در حقیقت‏خدا بر هر چیزى تواناست. (نور/45)
آنان که به‌واسطه گناهان روحشان را صدمه می‌زنند مانند اینست که دست و پای خود را قطع کرده و سینه‌خیز می‌خزند.
با دنده سنگین حرکت کنید
 
بعضی مسیرها خطرناک است نیاز دارید احتیاط بیشتری داشته باشید. شیطان در کمین شماست، باید اخلاص خود را زیاد کنید، فقط در این صورت این دشمن قسم خورده به شما دسترسی ندارد.
«خطر ریزش کوه/ از سرعت خود بکاهید.»
وَاقْصِدْفِیمَشْیک (لقمان/19)
(پسرم!) در راه ‌رفتن،اعتدال را رعایت کن؛
سرعت غیرمجاز عمر را کم می‌کند، حرکت و سرعت مجاز، همان اعتدال و میانه‌روی و صراط‌ المستقیم است. اما افراط و تفریط سرعت غیرمجاز می‌باشد.
اعتدال
اسراف و زیاده‌روی، کم‌خوری و پرخوری، کم‌گویی و پرگویی، پرکاری و تنبلی و سستی همه و همه سرعت های غیرمجاز زندگی است. پس از سرعت خود بکاهید و آنان را به سرعت مطمئنه که همان میانه‌روی اعتدال است برسانید.
چراغتان را روشن کنید
شب تاریک است و وسعت دید بسیار کم. نیاز به روشنایی دارید تا راه و مسیرتان را روشن کند وگرنه از مسیرتان منحرف می‌شوید. گاهی اوقات در انتخاب راه، تصمیم‌گیریهای مهم، دورتر را نمی‌بینید برای آینده‌نگری، به روشنایی و نور راه نیاز دارید. با بهره‌گیری از چراغها جاده نورانی می‌شود.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُۆْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَیَجْعَل لَّکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(حدید/28)
اى کسانى که ایمان آورده‏اید از خدا پروا دارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت‏ خویش شما را دو بهره عطا کند و براى شما نورى قرار دهد که به [برکت] آن راه سپرید و بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است.
نزدیک است که برق چشمانشان را برباید هر گاه که بر آنان روشنى بخشد در آن گام زنند و چون راهشان را تاریک کند [بر جاى خود] بایستند و اگر خدا مى‏خواست‏شنوایى و بینایى‏شان را برمى‏گرفت که خدا بر همه چیز تواناست
چراغ روشن راه همان قرآن و اهل‌بیت است که حبل‌الله و ریسمان الهی است. چراغهایی که در این کوره راه دنیا، راهتان را روشن می‌کنند. (واعتصموا بحل‌الله جمیعاً ولاتفرقوا) آنان که خدا و آیات او را فراموش کردند و از فرامین ائمه معصومین اطاعت نمی‌کنند چراغشان مداوماً روشن نیست. نور کم و کم‌سویی که گاهی روشن می‌شود و گاهی همه‌جا را تاریک می‌کند. نه می‌توانند حرکت کنند و نه به مقصد برسند.
نزدیک است که برق چشمانشان را برباید هر گاه که بر آنان روشنى بخشد در آن گام زنند و چون راهشان را تاریک کند [بر جاى خود] بایستند و اگر خدا مى‏خواست ‏شنوایى و بینایى‏شان را برمى‏گرفت که خدا بر همه چیز تواناست.(بقره/20)
همه این مسافرهایی که در روزهای سال به سفر می‌روند، به مقصد نمی‌رسند. گاهی بین راه بخاطر عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی تصادف کرده و دار فانی را وداع می‌گویند. هدف همه‌ی آنها مقصد بود اما بی‌توجهی به قوانین اصلی آنان را در نیمه راه گذاشت.
مسافران دنیا هم همینطورند. همه به مقصد نمی‌رسند. مقصد اصلی لقاءالله است، عده‌ای جوانی و عمر خود را می‌بازند و خسران زده از دنیا می‌روند عده‌ای می‌خواهند دور بزنند اما به تابلو دور زدن ممنوع می‌رسند. عده‌ای به بن‌بست می‌رسند.
از خدا می‌خواهیم که وقتی راهی را نشانمان داد و مسیر را رفتیم نیمه راه ما را رها نکند و ما را به مقصد اصلی که همان رضایت الهی و لقاء الله است برساند.
«فلسفه اصلی این دعا همین است که خدایا ما را لحظه‌ای به خودمان وامگذار.» زیرا یک لحظه غفلت از جاده اصلی گاهی اوفات ما را تا سر حد نیستی و نابودی می‌کشاند. رب لا تکلنی نفسی طرفه عبنا
                                                                                                                                                           
منابع :
تفسیر نمونه – آیة الله مکارم شیرازی
تفسیر نور –آقای قرائتی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۳
سخنان قـصـارو پـنـدآمـوز 


 نامه ای را به محضر آیت ا… بهجت نوشتند و از ایشان تقاضا کردند که بیان بفرمایید برای ازدیاد محبت به حضرت حق و ولی عصر چه بکنیم ؟
در جواب مرقوم فرمودند : گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید .

***********************************

به حقیقت برو و به خدا بگو: آمدم ٬
اگر گفتند:چی آوردی؟ بگو
اولاً دل شکسته که از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
و ثانیاً:
جز نداری نبود مایه دارائی من
طمع بخششم از درگه سلطان من است
و ثالثا:
الهی آفریدی رایگان٬ روزی دادی رایگان٬ بیامرز رایگان٬ تو خدایی نه بازرگان

" علامه حسن زاده "

****************************************

نصیحت لقمان به فرزندش :

فرزند عزیزم ! مبادا خروس از تو هشیار تر و به اوقات نماز از تو مراقب تر باشد !
آیا نمی بینی که به هنگام هر نماز ، رسیدن وقت آن را اعلام می کند
و سحرگاهان به آوای بلند ندا سر می دهد در حالی که تو در خوابی؟!

******************************************

نماز شب خواندن و برخاستن در شب سخته؟ قبول،
ولی آیا یک« یا ارّحم الرّاحمین» هم نمی توانید در همان جای خوابتان بگویید؟!

" آیت الله بهاری "

******************************************

علامه امینی :
هر کس بعد از صلوات " و عجل فرجهم " بگوید
من او را در ثواب این کتاب ( کتاب الغدیر ) شریک میکنم

*******************************************
 
اگر میخواهی اهل آسمان به تو رحم کنند به اهل زمین رحم کن

*********************************************
 
تا شما واجبات را عمل نمیکنید یا از محرمات خودداری نمیکنید حتی اگر یک مورد هم باشد نمیتوانید به مراتب عالی انسانیت و معنویت برسید
مرحوم آیت الله علی اکبر مرندی

************************************

چهل سال در طلب امام زمان علیه السلام

شخصی بیشتر از چهل سال در طلب امام زمان علیه السلام تلاش می کرد. بعد از چهل سال مجاهدت و عبادت به محضر نورانی حضرت مهدی علیه السلام مشرف شد. وقتی خدمت آقا رسید از حضرت گلایه عاشقانه کرد: « شما که سرانجام مرا به محضر پذیرفتید، ای کاش یک مقدار زودتر پذیرفته بودید و من این همه رنج و عذاب نمی کشیدم ؟ ».

حضرت فرمودند: « اگر زودتر ما را می دیدی از ما نان و سبزی می خواستی! حالا که چهل سال زحمت کشیده ای می فهمی که چه بخواهی ».

************************************

 لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت امام زمان(عج) برسد بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه بهتر از تشرف باشد.

از سخنان مرحوم بهجت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۰۷


آثـار گـونـاگـون گـنـاهـان

 
1- قساوت قلب
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
ما جَفَّت الدّموعُ الاّ لِقَسوة القُلوب و ما قَست القُلوب الاّ لِکَثرة الذّنوب (1)؛ اشک چشم‌ها نخشکد مگر به خاطر قساوت و سختى دل‌ها، و دل‌ها سخت نشود مگر به خاطر گناهان بسیار .


2- سلب نعمت
امام صادق علیه السلام مى‌فرماید: پدرم همواره مى‌فرمود:
اِنّ الله قَضى قَضاء حَتماً الاّ یُنعِمُ على العبد بِنِعمةٍ فَیَسلُبها ایّاه حتّى یُحدِث العبد ذَنباً یَستَحقّ بذلک النّقمة (2)؛ خداوند حکم قطعى فرموده که نعمتى را که به بنده‌اش داده، از او نگیرد، مگر زمانى که بنده گناهى انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کیفر گردد.


3- عدم استجابت دعا
امام باقر علیه السلام فرمودند: همانا بنده از خدا حاجتى مى‌خواهد، اقتضا دارد که زود یا دیر برآورده شود، سپس آن بنده گناهى انجام مى‌دهد خداوند به فرشته مى‌فرماید: حاجت او را روا مکن و او را محروم ساز زیرا موجب خشم من شده و سزاوار محرومیت شده است.(3)


4- الحاد و انکار
 رسول اکرم صلّى الله علیه وآله در ضمن گفتارى فرمودند:
فاِنّ المَعاصى تَستَولى الضَّلال على صاحِبها حتّى تُوقِعُه رَدّ ولایَة وصىِّ رسول الله و دفع نبوة نبى الله و لا تزال بذلک حتّى توقعه فى ردّ توحید الله و الالحاد فى دین الله (4)؛ همانا گناهان، گمراهى را بر گنهکار مسلط مى‌نماید تا آنجا که او را به رد ولایت و امامت وصى رسول خدا و انکار نبوت پیامبر و به همین منوال انکار یکتایى خدا و الحاد و کفر در دین خدا، آلوده مى‌گرداند.


5- قطع روزى
امام باقر علیه السلام مى‌فرماید:
إنّ الرّجُل لَیَذنب الذَّنْب فَیَدرء عنه الرّزق (5)؛ مردى گناهى انجام مى‌دهد و در نتیجه، "روزى" از او دور مى‌شود.


6- محرومیت از نماز شب
امام صادق علیه السلام مى‌فرماید:
إنّ الرّجل یَذنب الذَّنْب فَیحرم صَلاة اللیل (6)؛ انسان بر اثر ارتکاب گناه از نماز شب محروم مى‌گردد.


7- عدم امنیت از حوادث
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمودند:
گنهکار نباید خود را از بلاهاى شبانه و حوادث ناگهانى ایمن بداند.(7)
و عواقب شوم دیگر که فهرست‌وار ذکر مى‌کنیم
8- قطع باران.9- ویرانى خانه.10- حبس صد ساله قیامت.11- خشم و لعن الهى.12- بلاهاى بى سابقه.13- پشیمانى.14- پرده‌درى و رسوایى.15- کوتاهى عمر.16- زلزله.
17- فقر عمومى.18- اندوه.19- بیمارى.20- تسلط اشرار
روایات در این زمینه، بسیار است.(8) براى رعایت اختصار این فصل را با پنج روایت ذیل به پایان مى‌بریم:
الف- پیامبر صلّى الله علیه وآله مى‌فرماید:
هر کس در امر نماز سستى کند و آن را سبک شمرد خداوند او را به پانزده بلا گرفتار مى‌کند:
1- کوتاهى عمر، 2- کمى روزى، 3- زدودن سیماى صالحان از چهره‌اش، 4- عدم پاداش براى اعمالش، 5- عدم استجابت دعا، 6- عدم بهره‌مندى او از دعاى صالحان، 7- مرگ ذلیلانه، 8- مرگ در حال گرسنگى و تشنگى، 9- ماموریت فرشته‌اى از طرف خدا که او را در قبرش شکنجه دهد، 10- قبر را بر او تنگ نماید، 11- قبرش تاریک است، 12- ماموریت فرشته‌اى براى کشاندن او بر زمین از ناحیه صورت در منظر مردم، 13- حسابرسى شدید قیامت، 14- سلب نظر و توجه خدا به او، 15- ابتلا به عذاب سخت.(9)
ب- پیامبر صلّى الله علیه وآله فرمود:
زنا کردن داراى شش اثر است که سه اثرش در دنیا است و سه اثرش در آخرت مى‌باشد،
اثر دنیوى آن عبارتست از: رسوایى، کوتاهى عمر و قطع روزى.
و اما اثر اخروى آن عبارتست از: سختى حساب، خشم خدا و جاودانگى در آتش دوزخ و همچنین اعمال نیک او بدون پاداش است و دعایش به استجابت نمى‌رسد و بهره‌اى از دعاى صالحان نمى‌برد.(10)
رسول خدا صلّى الله علیه وآله فرمودند:
هنگامى که عمل زنا آشکار شود، مرگ ناگهانى زیاد مى‌گردد ... و هنگامى که در ترازو کم فروشى شود، خداوند قحطى و کمبود را بر مردم فرود مى‌آورد و هنگامى که مردم زکات اموال خود را ندهند زمین برکت‌هاى خود، از زراعت و میوه و معادن را بروز نمى‌دهد،... و هنگامى که قطع صله رحم رواج یافت؛ ثروت‌ها در دست اشرار قرار مى‌گیرد و هنگامى که امر به معروف و نهى از منکر ترک گردید خداوند اشرار را بر مردم مسلط مى‌کند، که هر چه نیکان آنها دعا کنند به استجابت نمى‌رسد.
ج- معاذبن جبل مى‌گوید:
در منزل ابو ایّوب انصارى و در محضر پیامبر (صلّى الله علیه وآله) بودم که از آن حضرت پرسیدم، منظور این آیه چیست؟
یوم یُنْفخ فى الصّور فَتَاتون افْواجاً(11)؛ روز قیامت در صور دمیده مى‌شود، پس مردم گروه گروه مى‌آیند.
آن حضرت (صلّى الله علیه وآله) در پاسخ فرمود:
ده گروه از امت من در قیامت که به چهره‌هاى مخصوص و متمایز از دیگران هستند وارد صحنه مى‌شوند که عبارتند از:
سخن چینان (میمون)، حرام خوران (خوک)، رباخوران (واژگونه)، ستمگران در قضاوت (کور)، از خود راضى و خود بینان (گنگ و کر)، علما و قاضیان بى عمل (زبانشان را مى‌جوند و از دهانشان چرک که همه را ناراحت مى‌کند بیرون مى‌آید)، آزار دهندگان به همسایه (بدبوتر از مردار گندیده)، جاسوسان نزد ظالم (پوشیده به لباس‌هاى آتشین و مس گداخته و چسبان)، شهوترانان و مانع اداى حق خدا از اموال خود (با دست و پاى بریده)، متکبران (آویخته شده بر دارهاى آتشین).(12)
د- رسول خدا صلّى الله علیه وآله فرمودند:
مَن وَلِىَ عَشرةً فلم یَعدِل فیهم جاءَ یومَ القِیامة وَ یَداه و رِجلاه و راسُه فى ثقْب فاءس (13)و(14)؛ هر کس سرپرست ده نفر شود ولى رفتارش با آنها عادلانه نباشد روز قیامت در حالى بیاید که دست و پا و سر او در سوراخ تبرى باشد.
ه‍ - امام صادق علیه السلام فرمود:
مَن سوّد إسمه فى دیوان ولد فُلان حَشَره الله یَوم القِیامة خِنزیراً (15)؛ کسى که نام خود را در دفتر ادارى فرزندان فلان (یعنى حکومت طاغوتى بنى عباس و هر طاغوت دیگر) ثبت کند، خداوند او را در روز قیامت به صورت خوک محشور مى‌کند.

پی‌نوشت‌ها:
1- کافى، ج 2 ص 271.
2- کافى، ج 2 ص 273.
3- کافى، ج 2 ص 271. بحار، ج 73 ص 329.
4- بحارالانوار، ج 73 ص 360.
5- کافى، ج 2 ص 271.
6- کافى، ج 2 ص 271.
7- کافى، ج 2 ص 269.
8- کافى، ج 2 ص 272- 275 و 445- 446.
9- سفینة البحار، ج 2 ص 44.
10- عقاب الاعمال (صدوق)، ص 598، سفینة البحار، ج 2 ص 44.
11- نبا / 20.
12- مجمع البیان، ج 1 ص 423.
13- عقاب الاعمال صدوق، ص 592.
14- ناگفته نماند درباره ى پاداش و کیفر گناه، شیخ صدوق(ره) (متوفى 381) کتاب جامعى به نام «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال»، تاءلیف نموده است.
15- عقاب الاعمال، ص 594.
16- وسائل الشیعه، ج 11 ص 513.
منبع : گناه شناسى، محسن قرائتى
 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۲۲

اصلی ترین آیه در مورد غذا می گوید دقت کنید و بنگرید چه میخورید. یعنی با توجه به طبع که ارثی است و همیشگی و مزاج که با توجه به غذای خورده شده بوجود می آید غذای خود را انتخاب کنید تا همیشه بزرگترین ثروت که همان سلامتی است را از خداوند دریافت کنید. 


غذای اصلی انسان

1-پروتین گیاهی

2-قند گیاهی(داخل سلول می رود و انرژی تولید می کند)

3-چربی گیاهی

4-ویتامین گیاهی


تشخیص بدن سالم:

یک حبه سیر را بطور کامل بدون جویدن و خورد شدن قورت داده اگر قبل از 24 ساعت از بدن خارج شد بدن سالم است زیرا در این مدت هیچ میکروبی در بدن نمی تواند رشد کند.و اگر طولانی تر شد دچار یبوست (محل رشد میکروب )بوده و بیمارید.


طرز غذا خوردن

1- تا گرسنه نشدید غذا نخورید.

2- نیم ساعت قبل از غذا یک لیوان آب را در سه جرعه بنوشید.

3- قبل از غذا دستها را بشویید.

4- زمانی که سالم و شاداب هستید هر چه هوس کردید بخورید.

5- هنگام کسالت هر چه هوس کردید نخورده و عکس آنرا بخورید.

1- مقدار کمی نمک بچشید.(برای سالم ماندن دندانها وجلوگیری از پوسیدگی)

2- به زیبایی سفره و غذا خوب نگاه کنید .(انرژی چشمان با غذا منتقل می شود)

3- غذا را با سالاد تزیین شده شروع کنید.(زیرا خام است و میکروب ندارد)

4- هر لقمه را 40 تا50 بار بجوید.

5- در صورت امکان با سه انگشت 62 غذا بخورید.(انرژی انگشتان به غذا منتقل می شود)

6- در بین غذا آب یا نوشابه ننوشید.

7- انرژی داده شده به غذا با خوردن آن به بدن منتقل می شود. در این حالت غذا ی مصرفی نصف می شود.

8- نمک کم بخورید.

9- دو تا سه لقمه مانده سیر شوید دیگر غذا نخورید.

10- بعد از غذا مقداری نمک بچشید.(ترشی معده را رفع میکند)

11- بعد از میل غذا دراز بکشید و پای راست را روی پای چپ انداخته دستها را زیر گردن قرار داده چشمها را بسته و بهیچ چیز فکر نکرده بمدت 5 تا 10 دقیقه سپس بلند شده در این حال خستگی غذا رفع شده و انگار غذا نخورده اید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۱:۳۷


درد دل علامه حسن‌زاده آملی با یک پزشک




علامه حسن‌زاده آملی در نامه‌ای در سال ۱۳۴۹ می‌نویسد: چند فرقه شب و روز کارشان سر تا پا عبرت است ولی خودشان اغلب بی‌خبر! یکی از آن‌ها این دعاگو که همواره با کتاب، سنت، محراب و امثال این گونه امور است، ولی گویا برایش فقط بازار است.
امروز عرفان‌های بدلی و نوظهور برخاسته از فرهنگ‌های بیمار و وارداتی آفتی شده است که روح و جان جوانان پاک کشور ما را تهدید می‌کند و پدیده‌ای است که می‌رود فراگیر شود، در این میان عدم ارائه مطلوب عرفان حقیقی شریعت اسلامی به جوانان که سرشار از سرچشمه ناب وحی و الهام معصومان است، راه را برای گرایش آنان به عرفان‌های کاذب هموار ساخته است.
بر آن شدیم به دستورالعمل‌های عارفانه اساتید اخلاق از لابلای نامه‌های عارفانه آن‌ها بپردازیم که در ادامه به نامه‌ای از علامه حسن‌زاده آملی اشاره می‌شود:
*چند فرقه که سرتاپا عبرت هستند، از گورکن تا پزشک!
بسم‌الله کلمة المعتصمین
وجود مبارکت همه خیر است و نیات مقدست همه خیر، خدای متعال خیرات و برکاتش را بیشتر فرماید، گرچه تقدیم نامه به طول انجامید، ولی آن جمال حسنی که زینت سپهر جان است شمس فروزان، حسن سپهری است، یکی از نام‌های بزرگ الهی، طبیب است و دیگر شافی، یا طبیب یا شافی.
آقای عزیز! چند فرقه شب و روز کارشان سر تا پا عبرت است، ولی خودشان اغلب و اکثر بی‌خبر: یکی از آن‌ها این دعاگو که همواره با کتاب و سنت و محراب و منبر و حرف بهشت و جهنم و امثال اینگونه امور است، ولی گویا برایش فقط صنعت و بازار است. از هزار حرف‌ها و کرّ و فرّها و امر و نهی‌ها یکی را اگر در خودش پیاده می‌کرد، اکنون می‌بایستی چون ملائکه اُولی اَجْنِحَه باشد.
دوم اطبا و دکترهای داروساز - البته دور از جنابت دکتر حسن آقا سپهری - که می‌بینند این همه بیماری‌های گوناگون از درد می‌نالند و برای معالجه امراض جسمانی خودشان تا چه حد در اضطراب و ناراحتی هستند و با چه حرص و ولع به اطبا رجوع می‌کنند و با چه اشتها دارو می‌خرند و می‌خورند، نه آنان در راه چاره بیماری‌های روانی خودند و نه اینان، هم پزشک بی‌خبر است و هم بیمار، هم طبیب مریض است و هم مریض!
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد/آه اگر از پی امروز بود فردایی
دیگر گورکن‌ها که پشت هم روزانه چه قدر مرده‌ها را در قبر می‌گذارند و خودشان قساوت و غفلت دارند، گویا این گونه شغل‌های بنده و جنابعالی و گورکن قساوت و غفلت می‌آورد و انسان بدان‌ها معتاد می‌شود، خدای متعال عاقبت را خیر کند.
هنوز آقای دکتر حسن آقای سپهری جوان است، إن‌شاءالله تعالی عمرش که از 120 سال متجاوز شد، آن وقت تسبیح در دست می‌گیرد و مثل دیگر خشک مقدس‌های روزگار بِس‌بِس می‌کند و در آن گاه سعادت خویش را تأمین و تحصیل می‌کند، آرزو برای جوانان عیب نیست.
* من اگر در خوابم جنابعالی چرا در خواب باشی!
شاید افرادی باشند که نگذارند دوست عزیزم به فکر خود باشد و یا اقتضای عصر اجازه نمی‌دهد و یا آقا خیال می‌کند اگر خویشتن را دریابد چه خواهد شد؟! نه مزاحم کارت هست نه مانع بازارت، اینکه هستی و هر چه داری و البته هزار بار از آن بهتر خواهد شد بلکه بالاتر بالاتر بالاتر؛ باز هم بالاتر بالاتر بالاتر؛ باز هم بالاتر بالاتر بالاتر، این خداوند صادق‌الوعد است که می‌فرماید: « لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَی وَ زِیَادَةٌ» و می‌فرماید: «لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ»، خواهی فرمود: آیا خودت بیداری یا واعظ غیرمتعظی؟ عرض می‌شود: من اگر در خوابم جنابعالی چرا در خواب باشی.
من اگر نیکم و ار بد تو برو خود را باش/هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
خواهی فرمود: این بیداری چیست و از کجا باید به دست آورد و بیدار کیست؟
و به قول سنایی:
عالمت خفته هست و تو خفته/خفته را خفته کی کند بیدار؟
عرض می‌شود که جناب دوست «لاتأخذه سنةٌ و لانومٌ» و فرمود: «وَالَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» و فرمود: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ».
عاشق که شد که یار مراو را نظر نکرد/ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب است
*درد ما را عشق درمان است و بس!
خداوند متعال دل دوستان را به انوار معرفتش منور فرماید و به محبت واقعی به پیغمبر و آل پیغمبر(ص) که کاروان سعادتمند توفیق مرحمت کند، در این روزها چند بیتی بلغور کرده‌ایم، به عنوان هدیه اهدا شد:


باز پیک روضه رضوان عشق/ خواند ما را جانب سلطان عشق
کای همایون طائر عرش آشیا/ وقت آن شد تا شوی مهمان عشق
مرحبا ای پیک فرخ‌فام دوست/ ای یگانه محرم دیوان عشق
گرچه مهمانی است در آغاز کار/عاقبت باید شدن قربان عشق
درد ما را عشق درمان است و بس/ بعد از این دست من و دامان عشق
عشق را بنگر که این خورشید و ماه/ شمع عشاقند در ایوان عشق
این همه گل‌های زیبای جهان/ سایه‌هایی هست از بستان عشق
ای خوش آن شوریده دل باخته/ از صفا شد بنده فرمان عشق
از سر اخلاص از خود آ برون/ تا ببینی فسحت میدان عشق
عشق داند وصف عشق و عاشقی/ گر حسن گوید بود از آن عشق


*درخواست علامه برای یک پزشک


حبیبم حَسَنا [دکتر حسن سپهری]! گر چه داروی دردها در دست تو است، ولی از آنکه هر درد را درمان دهد درخواست دارم که دل پردردی دهدت که جز داروی سوز و گداز عطار عشق درمانش نبود که دل بی‌درد، گوشت پاره‌ای سرد است نه جان دارد نه جانان، از روز جدایی تاکنون در اندیشه نوشتن نامه‌ام، ولی شرمسارم که چه ریسم و چه نویسم.
در جامع کافی از کشّاف حقایق حضرت امام صادق(ع) روایت است: «التواصل بین الاخوان فی الحضر التزاور و فی السفر التکاتب» یعنی وصلت میان برادران در حضر به دیدار یکدیگر است و در سفر به نامه‌نگاری. از این رو خواستم که بدین بهانه به آن دوست یگانه دیداری شود و پیمان دوستی پایدار و استوار، ندانم دوستم در چه کار است، در خواب است یا بیدار است؟ در شب سَهَر دارد یا نه، سهرش در احیای سحر است یا افشای سَمَر. در اندیشه سرای جاویدان به کجا رسیده است. آیا بدین گفتارم کار بسته است یا نه:
در فکر شبانه روح نیرو گیرد/ چون ماه ز آفتاب پرتو گیرد
در فکر نشین که مرغ عرشی دلت/ پروازکنان جانب مینو گیرد
امروزش بهتر از دیروز است یا نه، گاهی آه آتش سوز دارد یا نه. وقتی دیده اشکبار دارد یا نه، در حضور و مراقبت به سر می‌برد یا در جهل و غفلت، این گفتارم را چون حلقه در گوش کرده است یا نه.
سرمایه راهرو حضور و ادب است/آنگاه یکی همت و دیگر طلب است
ناچار بود رهرو از این چار اصول/ورنه به مراد دل رسیدن عجب است
در خلسه ملکوتی است یا غفلت مُلکی، یا بندگان خدا به خصوص با زیردستان به ویژه با همسر و فرزندان نیک مهربان است یا نه. به فکر گذشتگان هست یا نه.
حبیبم حسنا! دغل دوستان گرفتارت نکنند. مبادا روزانه با قرآن کریم که عهد خدای متعال است تجدید عهد نکنی.
حبیبم حسنا! خردمند پرهیزکار از مرگ هراس ندارد، مرگ او را زیان نرساند، بلکه سود دهد، گویم که نمرد زنده‌تر شد. حکیمان گفته‌اند که اگر نفس را مشغول نداری او تو را به خود مشغول می‌کند و گفتند روح از پر خوردن جسم می‌شود و جسم از کم خوردن روح می‌گردد.
* از مکر زنان اگر آگاهی از مکر دنیا ایمن مباش
امام صادق(ع) فرمود: در خانه‌ای که خوانندگی(غناء) می‌شود از نزول بلاهای دردناک ایمن نیست و دعا مستجاب نمی‌شود و فرشتگان نازل نمی‌شوند و خدای متعال از اهل خانه اعراض نموده و روی رحمت برگردانیده است.
حبیبم حسنا! دنیا به مثل زنی زیبا و ‌آراسته است، از مکر زنان اگر آگاهی از مکر دنیا ایمن مباش، با مردم باش و بی‌مردم باش، نه می‌شود با مردم بود نه می‌توان بی‌مردم. خدای، نور حضورت دهاد و سوز و شورت را افزون کناد که از این بنده شرمنده دستور نماز شب خواستی:
1- چون از خواب بیدار شدی بگو: «اَلْحَمْدُ ِللهِ الَّذِی اَحْیانِی بَعدَ مَا اَماتَنِی وَ اِلَیهِ النُّشُورُ».
2- بعد از وضو 11 رکعت نماز می‌خوانی که 8 رکعت از آن نماز شب است و دو رکعت شفع و یک رکعت وتر. هیچ یک اذان و اقامه ندارد، همه دو رکعتی‌اند، مگر وتر که یک رکعت است و در هر دو رکعت یک سلام «السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته» کافی است و همچنین در وتر.
3- در قنوت نماز وتر چهل مؤمن را دعا می‌کنی، مثلاً «اللهم اغفر لفلان»، بعد از آن هفت بار می‌گویی: «هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ» و پس از آن هفتاد بار می‌گویی «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ» و بعد از آن سیصد بار می‌گویی: «العفو» و نماز را خاتمه می‌دهی.
حبیبم حسنا! حسنت را فراموش مکن.


مگر صاحبدلی روزی به رحمت/کند در حق درویشان دعایی
الهی یا رافع‌الدرجات! سمی گرامیم حسن آقای سپهری را احسن عرشی گردان و کامش را به حلاوت ذکرت شیرین بدار.
صدیق شفیقم! خوابی یا بیدار؟ البته بیداری که این خفته را به حرف آوردی و از الهی نامه‌ام سخنی چند خواستی. به امتثال امر سرکار عالی چند جمله از رطب و یابسی که به هم بافته‌ام تقدیم حضور شریف می‌دارم تا ببینم:
الهی به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهی چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.
الهی عارفان گویند: «عرّفنی نفسک» این جاهل گوید «عرّفنی نفسی».
الهی همه گویند! خدا کو، حسن گوید: جز خدا کو.
الهی ما را یارای دیدن خورشید نیست، دم از دیدار خورشید آفرین چون زنیم!
الهی همه برهان توحید خواهند و حسن دلیل تکثیر.
الهی در ذات خود متحیرم تا چه رسد در ذات تو.
الهی روزم را چو شبم روحانی گردان و شبم را چون روز نورانی.
الهی دندان دادی نان دادی جان دادی جانان بده.
الهی گویند که بُعد سوز و گداز آورد، حسن را به قرب سوز و گداز ده.
الهی اگر ستار العیوب نبودی، ما از رسوایی چه می‌کردیم.
الهی مست تو را حد نیست، ولی دیوانه‌ات سنگ بسیار خورد، حسن مست و دیوانه تو است.
الهی اثر و صنع توام، چگونه به خود نبالم.
الهی دل داده معنی را از لفظ چه خبر و شیفته مسمی را از اسم چه اثر.
الهی هر چه بیشتر فکر می‌کنم، دورتر می‌شوم.
الهی از کودکان چیزها آموختم، لاجرم کودکی پیش گرفتم.
الهی نهرْ بحر نگردد، ولی تواند با وی پیوندد.
الهی فرزانه‌تر از دیوانه تو کیست.
الهی شرکت که این تهی‌دست پا بست تو شد.
الهی کودکان سرگرم بازیند مگر کلانسالان در چه کارند.
الهی شکرت که حقیر و فقیر شدم نه امیر و وزیر.
الهی دست با ادب دراز است و پای بی‌ادب؛ « یا باسِطَ الیدَینِ بِالرَّحْمَه، خُذْ بیدی».
الهی آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است « یا مَن یُحیی الأرض المیته» دل دائرم ده.
الهی همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد.
الهی همه آرامش خواهند و حسن بی‌تابی، همه سامان خواهند و حسن بی‌سامانی.
الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارایی منی.
الهی به لطف خود دنیا را از من گرفته‌ای، به کرم خود آخرت را هم از من بگیر.
الهی حسنم کردی احسنم گردان.
الهی همه از گناه توبه می‌کنند، حسن را از خودش توبه ده.
الهی انگشتری سلیمانیم داده‌ای انگشت سلیمانیم ده.
الهی من الله الله گویم اگر چه لااله‌الاالله گویم.
الهی ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا.
الهی هر چه بیشتر دانستم نادانتر شدم، بر نادانیم بیفزا.
الهی کلامت که اینقدر شیرین و دلنشین است خود چونی.
الهی گروهی کوکو گویند و حسن هوهو.
الهی اگر گُلم و یا خارم از آن بوستان یارم.
الهی اگر بخواهم از تو شرمسارم و اگر نخواهم از خود.
الهی خوشا آنانکه همواره بر بساط قرب تو آرمیده‌اند.
الهی خوشا آنکه در جوانی شکسته شد که پیری خودشکستگی است.
الهی حرفهایم اگر مشوق است از دیوانه پراکنده خوش است.


*ذکری برای صفای دل و رهایی از غم
ذکر شریف: «یا حَىُّ یا قیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ» موجب صفای باطن و حیات دل است و در بسیار گفتن و مداومت آن فواید بسیار. چه فایده از این بیشتر که آدمی به یاد دوست باشد.
دوست بگو دوست بگو دوست دوست/تا نگری هر چه بود او است او است
وَ قَد جَرَّبَ القَومَ أنَّ الإِکثَارَ مِن ذِکرِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا مَن لاَ إِلَهَ إلاَّ أنت یُوجِبُ حَیَاهَ العَقل.
ذکر شریف: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» معروف به ذکر یونسی است که حضرت ذوالنون یونس(ع) به این ذکر از غم نجات یافت و هر مؤمنی به ذکر آن از غم نجات می‌یابد و آن جزء آیه‌ای از سوره مبارکه انبیاء قرآن کریم است. «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا» - تا آخر - که آیه 87 سوره یاد شده است و در گفتار خدای متعال که: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» در ضمن ندای حضرت یونس(ع) خیلی دقت، تأمل و تدبر باید شود.
امام صادق(ع) فرمود: در شگفتم از کسی که اندوهی به او دست دهد و غمی به او روی آورد و به این کریمه (ذکر شریف یونسی) پناه نبرد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


قم-حسن حسن‌زاده آملی

منبع مقاله : راسخوان



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۶

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۹:۱۳


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۹:۰۹


فرمول امام صادق(ع) برای رفع تندخویی 


امام صادق(ع) می‌فرمایند: روحیه دشمنی ندارد مگر کسی که یا در دینش شک دارد و یا از خداوند نمی‌ترسد.
محمد شجاعی در تازه‌ترین درس اخلاق خود با محوریت «خانواده آسمانی» به بیان موضوع «آثار دشمنی‌ها و مشاجرات» پرداخته است که تقدیم علاقه‌مندان می‌شود:
 
سردی روابط عاطفی و تولید نفرت
 
امام صادق (ع) می‌فرمایند: «من زرع العداوه، حصد ما بذر»؛ هرکس دشمنی بکارد، همان را که کاشته درو می‌کند. این قانون کلی را هرگز از خاطر نبریم؛ انسان همان چیزی را درو می‌کند که کاشته است. از نگاه اهل بیت علیهم‌السلام، بگومگو و مشاجره به قدری زشت است که چنین افرادی را از شفاعت خود محروم می‌دارند. چرا که آثار مراء بر قلب آن‌قدر مهلک است که توان طی مدارج کمال را از آن سلب می‌کند.
 
اهل مراء و تخاصم، بعد از تولد به برزخ، عذاب‌های هولناکی را تا روز قیامت تجربه می‌کنند و در روز قیامت که تمام شیعیان چشم امید به شفاعت اهل‌بیت علیهم‌السلام دوخته‌اند، از چنین امتیازی نیز محروم می‌مانند. بنابراین می‌توان گفت که روحیه مراء و خصومت سبب محرومیت انسان از نگاه خداوند و خانواده آسمانی‌اش می‌شود.
 
وقتی دو نفر با هم به مشاجره می‌پردازند، این مشاجره، قطعاً در روابط عاطفی آنها تأثیر گذاشته و محبت میان آنها را به سمت سردی و سستی سوق می‌دهد، از همین رو به کسانی که مایلند روابط گرم و عمیق خود را با همسر، فرزند، والدین، و افراد دیگر حفظ کنند توصیه می‌کنیم که کاملاً هوشیارانه از روابط خود مراقبت نموده و آن را از قیل و قال، بحث، مشاجره و خصومت در امان بدارند.
 
یک پدر و مادر آگاه، یک فرزند مؤمن و فهمیده، و یک همسر بهشتی باید قلباً باور کنند که مشاجره و قیل و قال هیچ نتیجه‌ای جز تولید جهنم در زندگی دنیوی و اُخروی آنان نخواهد داشت. بدخُلقی، بدزبانی، تکبر و خشونت، حتی اگر به از هم پاشیدگی کانون خانواده نیز نیانجامد، سبب می‌شود که انسان سلطنت خود را در قلب افراد خانواده از دست داده و گرمای محبت آنان را از خویش دریغ کند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که اولین و بزرگترین قربانی هر مشاجره، خود شخص قیل و قال کننده است که در حقیقت با این کار بر علیه خویش عمل نموده است. موضوع جالب اینجاست که شیطان چقدر در این امر بدیهی، باز هم ما را مورد حمله قرار می‌دهد.
 
کسی که با قیل و قال، درگیری، غُر زدن، مچ گیری، ایراد و... سعی در حفظ محبوبیت و موقعیت خویش دارد به نتیجه‌ای عکس دست یافته و حتماً منفور دیگران خواهد شد نه محبوب آنان.
 
تنها یک راه برای حفظ محبوبیت وجود دارد و آن رفتاری آمیخته با متانت، گذشت، مهربانی و وقار است. یک مؤمن باید آن‌قدر قدرت پیدا کند که دنیا نتواند او را له نموده و به حقارت بکشاند. کسی که در برابر دنیا زانو نزد، دیگر به قیل و قال و مشاجره نخواهد افتاد. چرا که مراء و مشاجره از ویژگی‌های انسان‌های ضعیف و کوچک است.
 
سقوط قلب انسان و خسران او در دنیا و آخرت

 
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «من زرع العدوان، حصد الخسران»؛ کسی که دشمنی می‌کارد، خسران برداشت می‌کند. وقتی دنیا و لذت و شادمانی آن از بین رفت و آخرت به آتش کشیده شد، دیگر سرمایه‌ای برای انسان باقی نمی‌ماند. حماقت اهل تخاصم، صدها بار بیشتر از حماقت کسانی است که دنیا را در لذت گناهان گوناگون سپری می‌کنند و در آخرت به عذاب الهی دچار می‌شوند. چرا که اهل مراء و تخاصم، نه لذت دنیا را می‌چشند و نه لذت آخرت را.
 
قلب، تنها دارایی هر انسانی است. اضطراب، خشم، گرفتگی، کینه و عداوت، قلب را ساقط نموده و باطن انسان را به آتش می‌کشند. وقتی کسی این تنها دارایی خود را در رحم دنیا از دست داد، دیگر سالم به برزخ متولد نخواهد شد و خسرانی از این عظیم‌تر برای هیچ کس رُخ نخواهد داد.
 
دست و پا زدن در جهنم اخلاق
 
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «بئس الزاد إلی المعاد، العدوان علی العباد»؛ چه بد توشه‌ای است برای معاد انسان، دشمنی با بندگان خدا.
 
می‌دانیم که فحشاهای باطنی، بدترین نوع فواحش بوده و جهنم اخلاق، بسیار طولانی‌تر از جهنم اعمال است. گاه یک خُلق بد، انسان را چندین هزار سال در برزخ معطل نموده و به عذاب گرفتار می‌سازد. هر خُلق بد یک سرطان بدخیم برای روح به شمار می‌رود. آیا همان‌گونه از بیماری‌ها و سرطان‌های جسم می‌ترسیم، از سرطان‌های روح نیز هراس داریم؟ آیا کینه، تکبر، خودبینی، حسادت، زودرنجی، خصومت و... برای ما به اندازه ضعف‌های جسمی وحشت‌آور و تکان دهنده هستند؟
 
دشمنی و خصومت، یکی از بیماری‌های خطرناک روح است. اگر به این بیماری مهلک مبتلا هستیم، باید تصمیمی جدی و سریع برای درمان آن گرفته و به سرعت برای رهایی و نجات خود اقدام کنیم.
 
این توهم زاییده دست شیطان است؛ من باید به گونه‌ای رفتار کنیم که کسی نتواند به من زور بگوید و یا حق مرا بخورد، من باید طوری برخورد کنم که دیگران مرا ساده و زودباور نپندارند.
 
همین توقعات سبب بروز اختلافات، دشمنی‌ها و کینه‌ها می‌شود و دقیقاً نتیجه‌ای برعکس تصورات انسان برجای می‌گذارد. یک مؤمن زیرک به قدری از توهمات شیطانی، هوشیارانه و به سرعت می‌گریزد که دیگران او را ساده و زودباور می‌انگارند.
 
گرفتار ماندن در لُجّه نادانی
 
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «رأس الجهل، معادات الناس»؛ سرآمد نادانی، دشمنی با مردم است.
 
کاری احمقانه‌تر از دشمنی با مردم در جهان وجود ندارد. مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمایند: تمام علم اخلاق در دو کلمه جمع شده است: مرنج و مرنجان.... و این‌کار، کار آسانی نیست. اول باید بیاموزیم که حادثه‌‌ای در بخش‌های پایینی ما را از آغوش خداوند جدا نکند. اگر به خاطر امری از امورات دنیا میان ما و خداوند فاصله افتاده و از آغوش خانواده آسمانی‌مان جدا شده‌ایم، به این معناست که هنوز خداوند بزرگ تنها اله خود نپذیرفته‌ایم. فاصله گرفتن از آسمان، انسان را ضعیف می‌کند تا جایی‌ که حادثه‌ای، حرف ناحقی، ظلمی، توهینی، تحقیری و.... می‌تواند باطن ما را به آتش بکشاند.
 
تمام مشکلات موجود در جوامع (خودکشی‌ها، جنگ‌ها، درگیری‌ها، طلاق‌ها و...) نشان می‌دهند که انسان‌ها آمادگی انفجار در لحظات عصبانیت و آتش گرفتن در میادین خصومت را دارند و هنوز بعد از سال‌ها دینداری نمی‌توانند موجود وحشی درون خود را، آرام آرام نموده و تحت کنترل خویش درآورند. از همین رو به سرعت در آتش خصومت‌ها و درگیری‌ها گرفتار می‌شوند.
 
احساس نا امنی از انسان‌ها در آینده
 
امام سجاد (ع) می‌فرمایند: هرگز با کسی دشمنی نکن، هرچند گمان بری که به تو زیانی نمی‌رساند؛ و به دوستی با هیچ‌کس بی‌رغبتی نکن، زیرا نمی‌دانی که چه وقت به دوستی او محتاج می‌شوی و نمی‌دانی کِی از دشمنت ترسان می‌گردی. گاهاً دیده می‌شود که انسان‌های خودبرتربین، گروهی را ریز دیده و گمان زیان از سوی آنها نمی‌برند. به همین سبب به‌راحتی آنان را تحقیر نموده و به توهین و پرخاشگری می‌پردازند. چه بسا بعد از چنین دشمنی‌هایی چنان ضربه‌های عظیمی بر آنان وارد می‌گردد که حتی تصور آن نیز بر انسان ناممکن به نظر می‌رسید. از سویی ممکن است همین انسان‌هایی که روزی تحقیر شده‌‌اند، زمانی به مقامات برجسته‌ای برسند که توان آسیب رساندن به آنان را بیابند.
 
از طرفی بی‌رغبتی نسبت به دوستی انسان‌ها، کاری ناپسند و غیرعقلانی است. البته اگر در رفاقت و رفت و آمد با کسی، احتمال معصیت وجود دارد، باید علیرغم آن‌که محبتمان را به این دسته از افراد نشان داده و خیرخواهی خود را به آنان ثابت می‌کنیم، از حضور در جمع‌ها و مهمانی‌هایی که به معصیت آلوده‌اند، خودداری کنیم.
 
این قانون اساسی زندگی ما را، باید تمام انسان‌های پیرامونمان بدانند؛ خشنودی خداوند و رضایت خانواده آسمانی ما در نزدمان بسیار مهم‌تر و ارزشمندتر از خشنودی اطرافیان و عزیزان ما در زمین است و اگر در مواردی مجبور به انتخاب یکی از آنها باشیم؛ با رعایت احترام و مهرورزی به دیگران، رضایت خداوند و خانواده آسمانی‌مان را برمی‌گزینیم.
 
دفاع خداوند از مؤمنان
 
امام جواد (ع) می‌فرمایند: با هیچ‌ کس دشمنی نکن، تا آن‌گاه که بدانی رابطه او با خدای متعال چگونه است. اگر او انسان خوبی است، خداوند او را تسلیم تو نمی‌کند، و اگر بدکار باشد، همین شناخت تو از او، تو را کفایت می‌کند.
 
قبل از درگیر شدن با هر کسی، ابتدا باید ارزیابی‌اش نموده و رابطه‌اش را با خداوند محک بزنیم. اگر رابطه گرم و خوبی با خداوند دارد، قطعاً خداوند از او دفاع خواهد نمود، زیرا او تکیه‌گاهی به قدرت غیب دارد. اما اگر انسان خوبی نیست، همین جهنمی که در آن غوطه‌ور است، جزای نفس اوست و او اساساً ارزش دشمنی کردن ندارد.
 
دشمنی‌ها و ضعف پایه‌های دین در انسان
 
امام صادق (ع) می‌فرمایند: «لا یغاصم إلا شاکٍّ فی دینه، ‌اَو من لا ورع کنه»؛ روحیه دشمنی ندارد مگر کسی که یا در دینش شک دارد و یا از خداوند نمی‌ترسد.
 
این فرمول امام صادق (ع)،‌ فرمولی بسیار اساسی و مؤثر است که فهم عمیق آن، ریشه تمام تندی‌ها و تیزی‌ها را در درون انسان خواهد خشکاند.
 
امام صادق (ع) ریشه خصومت را در دو چیز می‌داند:
 
1- شک در دین و عدم پذیرش قلبی آن با اعتقادی راسخ
 
2- عدم تجهیز انسان به سلاح ورع (ترس و حیا از خداوند)
 
مشاجره، تخاصم، قیل و قال، مراء و ... رفتارهایی هستند که از این دو دسته از افراد صادر می‌شود.
 
حال به روایتی از امیرالمؤمنین علیهم‌السلام توجه کنید:
 
از مشاجره‌ها بپرهیزید که شک و تردید به بار آورند و عمل را بی‌اجر کند.
 
قرار دادن این دو روایت، انسان را به نتیجه‌ای حیرت‌آور می‌رساند:
 
ضعف اعتقادات دینی (شک در دین)، سبب تولید مشاجرات و دشمنی‌ها می‌شود و بالعکس، مشاجرات و دشمنی‌‌ها، سبب بروز شک و تردید در دین شده و انسان را سست و ضعیف می‌کند.
 
فراموش نکنیم که حتی برای امر به معروف و نهی از منکر که یک واجب الهی است نباید تندی به خرج داده و یا به قیل و قال و مشاجره تن داد. حتی در جایی که انسان احتمال اثر در طرف مقابل نمی‌بیند، نباید به این واجب الهی عمل نماید، زیرا نتیجه‌ای عکس خواهد داد.
 
هر مشاجره، سبب از بین رفتن اثرات اعمال خیر در نفس شده و اجر آنها را ضایع می‌کند. گاه انسان با یک مشاجره، یک دریا جهنمِ خاموش شده را دوباره برای خود روشن می‌کند. (در جلسه بعد در این خصوص مفصل بحث خواهیم نمود.)
 
ریخته شدن آبروی انسان
 
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: مشاجره، نادانی انسان را آشکار می‌کند و چیزی بر حق او نمی‌افزاید.
 
آموختیم که دشمنی ‌با مردم رأس تمام جهل‌هاست و مشاجره این جهل بزرگ را برای دیگران آشکار می‌سازد. مشاجره علاوه بر این آبروریزی، هیچ فایده‌ای برای انسان نداشته و هیچ حقی را برای او زنده نمی‌کند، بلکه تنها محصول آن، ایجاد نفرت و جهنم است.
 
باید این توهم شیطانی را از ذهن خود بیرون کنیم زیرا با تندی و خشونت حقی زنده نخواهد شد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۵۵


الهی...

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۴



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۱۹


اثر ذکر یونسیه : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
________________________________________


314.ذکر حضرت یونس در شکم ماهى
و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین ، فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المومنین .
(ذاالنون (یونس ) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین مى پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (ولى هنگامى که در کام نهنگ فرو رفت ) در آن ظلمت ها (ى متراکم ) فریاد مى زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ، منزهى تو، همانا من از ستمکاران بودم . ما دعاى او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و همین گونه مؤ منان را نجات خواهیم داد.)


315.تسبیح حضرت یونس (ع )
در قرآن کریم آمده است : فلولا انه کان من المسبحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون (اگر او (یونس ) از تسبیح کنندگان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهى مى ماند).
او در سایه تسبیح پروردگار مشغول عفو خاصش شد. تسبیح یونس این بود که مى گفت : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین و در میان ظلمتهاى متراکم فریاد زد که : معبودى جز تو نیست ، منزهى تو، من از ظالمین و ستمکاران بودم .


316.سرگذشت حضرت یونس
1- حضرت یونس در میان قومش به دعوت و تبلیغ مشغول بود، ولى هر چه کوشش کرد، ارشادهاى او در دل آنها مؤ ثر نیفتاد، خشمگین شد و آن محل را ترک کرد و به سوى دریا رفت ، در آنجا بر کشتى سوار شد، در میان راه دریا متلاطم گشت ، چیزى نمانده بود که همه اهل کشتى غرق شوند. ناخداى کشتى گفت : من فکر مى کنم در میان شما بنده فرارى وجود دارد که باید به دریا افکنده شود، (و یا گفت کشتى زیاد سنگین است و باید یک نفر را به قید قرعه به دریا بیفکنیم ) به هر حال چند بار قرعه کشیدند و در هر بار به نام یونس در آمد. او فهمید در این کار سرى نهفته است و تسلیم حوادث شد. وقتى او را به دریا افکندند، نهنگ عظیمى او را در کام خود فرو برد و خدا او را به صورت اعجازآمیز زنده نگاه داشت .
2- سرانجام او متوجه شد ترک اولایى انجام داده ، به درگاه خدا روى آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود، خدا نیز دعاى او را استجابت فرمود، از آن تنگنا نجاتش داد.


3- سرانجام به خاطر همین ترک اولى (خسته شدن از تبلیغ بین قوم خود) او را در فشار قرار دادیم . نهنگ عظیمى او را بلعید، فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت (و او (یونس ) در آن ظلمتهاى متراکم صدا زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ) سبحانک انى کنت من الظالمین (خداوندا، پاک و منزهى ، من از ستمکاران بودم ).
4- هم بر خویش ستم کردم و هم بر قوم خودم ، مى بایست بیش از این شداید و ناملایمات و سختى ها را پذیرا مى شدم . تن به همه شکنجه ها مى دادم ، و شاید آنها به راه آیند.


317.پندار یونس
از ابو جعفر امام باقر (ع ) آمده که در ذیل آیه و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فرمود: غضب وى از اعمال مردمش بود.
فظن ان لن نقدر علیه یونس پنداشت خدا او را به خاطر غضبش عذاب نمى کند.


318.صاحب اولاد شد
مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در زبده به امام صادق (ع ) برخورد و عرضه داشت : فدایت شوم ، من تاکنون فرزنددار نشده ام چه کنم ؟ آن حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى ، آیه و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین را تا سه آیه بخوان ، ان شاء الله فرزنددار خواهى شد.


319.اجابت دعا
امام صادق (ع ) فرمود: عجب دارم از کسى که غم زده است ، چطور این دعا را نمى خواند: لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین چرا که خدا به دنبال آن مى فرماید: فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤ منین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این گونه مؤ منان را نجات دهیم ).


320.نجات از بیمارى
پیامبر گرامى (ص ) فرمود: هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبود نیافت ) و مرد، پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت ، خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .
رسول خدا (ص ) فرمود: آیا به شما خبر دهم از دعایى که هر گاه گرفتارى و غم پیش آید آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى ، اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد. لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین .


321.درس سرنوشت
جمله پرمعنى کذلک ننجى المومنین نشان مى دهد آنچه بر سر یونس آمد از گرفتارى و نجات یک حکم خصوصى نبود، بلکه با حفظ سلسله مراتب ، جنبه عمومى و همگانى دارد، بسیارى از حوادث غم انگیز و گرفتاریهاى سخت و مصیبت بار، مولود گناهان ما است ، تازیانه هایى است براى بیدار شدن ارواح خفته ، و یا کوره اى است براى تصفیه فلز جان آدمى ، هر گاه انسان در این موقع به همان سه نکته اى که یونس توجه کرد توجه پیدا کند، نجات و رهایى حتمى است :
1- توجه به حقیقت توحید و این که هیچ معبود و هیچ تکیه گاهى به جز الله نیست .
2- پاک شمردن و تنزیه خدا از هر عیب و نقص و ظلم و ستم و هر گونه گمان سوء درباره ذات پاک او.
3- اعتراف به گناه و تقصیر خویش .
حدیثى است در درالمنثور، از پیامبر اسلام (ص ) نقل شده است که فرمود: یکى از نامهاى خدا که هر کس او را با آن بخواند به اجابت مى رسد و هر گاه با آن چیزى را طلب نماید، به او مى دهد، دعاى یونس است . شخصى عرض کرد: اى رسول خدا، آیا او مخصوص یونس بود یا شامل جماعت مسلمانان نیز مى شود. فرمود: هم مربوط به یونس و هم همه مومنان ، هنگامى که خدا را به آن مى خوانند. آیا گفتار خداوند را در قرآن نشنیده اى و کذلک ننجى المومنین . این دلیل بر آن است که هر کس چنین دعایى کند، خداوند اجابت آن را تضمین فرموده است .


322.حقیقت ذکر در جان انسان
نیازى به تذکر ندارد که منظور، تنها خواندن الفاظ نیست ، بلکه پیاده شدن حقیقت آن در درون جان انسان است ، یعنى همراه با خواندن این الفاظ، تمامى وجود او با مفهوم آن هماهنگ گردد.
یادآورى این نکته نیز لازم است که مجازاتهاى الهى بر دو گونه است :
1- یکى از آن مجازات ها عذاب استیصال است ، یعنى مجازات نهایى که براى نابودى افراد غیر قابل اصلاح فرا مى رسد و هیچ دعایى در آن موقع سودمند نیست ؛ چرا که بعد از فرو نشستن توفان بلا، همان برنامه ها تکرار مى شود.
2- دیگر، مجازات هاى تنبیهى است که جنبه تربیتى دارد. در این موارد، به محض این که مجازات اثر خود را بخشید و طرف بیدار و متوجه شد، بلافاصله از میان مى رود و از اینجا است که روشن مى شود یکى از فلسفه هاى آفات و بلاها و حوادث ناگوار، همان بیدارسازى تربیت است .


323.فراغت حال براى ذکر و عبادت
از ابوبصیر نقل شده است که گفت : به امام صادق (ع ) عرضه داشتم : به چه علت خدا عذاب را از قوم یونس برداشت ، با این که تا بالاى سرشان آمد و بر سرشان سایه افکند و این معامله را با هیچ قومى دیگر نکرد؟
امام فرمود: براى این که در علم خداى تعالى این معنا بود که به زودى عذاب را از آنان برمى گرداند به خاطر این که توبه مى کنند و اگر این جریان را به اطلاع یونس نرساند، براى این بود که یونس فارغ براى عبادت او باشد و در شکم ماهى به مناجات بااو بپردازد و در عوض ، مستوجب ثواب و کرامت او گردد.


324.اذکار امام حسین (ع ) در دعاى عرفه
امام حسین (ع ) در دعاى عرفه این گونه زمزمه مى کند:
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از ستمکارانم .
لا اله الا انت سبحانک انى من المستغفرین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از آمرزش خواهانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الموحدین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از یکتا پرستانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الخائفین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از هراسناکانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الوجلین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از وحشت زدگانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراجین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از امیدوارانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراغبین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از مشتاقانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المهلّلین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از خدا گویانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المسبحین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من تو را تسبیح گویانم .
لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المکبرین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من تو را تکبیر گویانم .
لا اله الا انت سبحانک ربى و رب آبایى الاولین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است ، اى خداى من و پشینیان من .


325.مداومت در ذکر یونسیه
عالم بزرگوار حاج میرزا جواد ملکى تبریزى گوید: مداومت ذکر یونسیه در شبانه روز ترک نشود، هر چه زیادتر، اثرش هم زیادتر. اقل اقل آن چهار صد مرتبه است ، خیلى اثرها دیدم ، بنده هم تجربه کرده ام ، چند نفر هم مدعى تجربه اند.


326.ذکر یونسیه در کلام عارفان
مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى (ره ) مى نویسد: من استادى داشتم بزرگوار، عارف ،عامل و کامل (مراد او آخوند ملاحسینقلى همدانى است ) که نظیر او را ندیده ام ، از او درباره عملى که مجرب ، و در اصلاح قلب و تحصیل معارف مؤ ثر باشد، سؤ ال کردم .
ایشان در پاسخ فرمودند: براى این امر، هیچ کارى مانند مداومت بر یک سجده طولانى در هر شبانه روز یک مرتبه که در آن لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین گفته شود، نیست .


انسان این ذکر را بگوید، در حالى که خود را در زندان طبیعت زندانى و مقید به قید و بندهاى این اخلاق رذیله ببیند، و اقرار داشته باشد که ((خداوندا، تو مرا گرفتار این پستى ها نکردى ، و در حق من ظلم روا نداشتى ، و تنها من به خویشتن ستم کردم .)


327.توصیه بزرگان به ذکر یونسیه
بزرگان و اهل سلوک ، فواید و تاءثیرات زیادى براى ذکر یونسیه بیان کرده و بهره ها و برکات بسیارى از آن دیده اند.
مقصود از ذکر یونسه دعایى است که از قول یونس پیامبر - صلوات الله علیه - در آیه 88 از سوره مبارکه انبیاء آمده است و درباره مداومت بر آن براى رفع گرفتارى ها.


328.ذکر بعد از نماز مغرب و عشاء در شب جمعه
امام صادق (ع ) دعایى را از حضرت امام محمد باقر (ع ) و آن حضرت از امام زین العابدین (ع ) و آن حضرت از امام حسین بن على (ع ) و آن حضرت از امیرالمومنین (ع ) و آن حضرت از رسول خدا (ص ) و آن حضرت از جبرئیل - صلوات الله علیه - و جبرئیل هم از خداوند بزرگ ، گرفته است ، براى شفاى هر دردمند و گرفتارى نقل فرموده است .
آن دعا این است که در شب جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء بگوید: لا اله الا سبحانک انى کنت من الظالمین (خدایا، جز تو خدایى نیست ، تو از همه بدیها و عیبها منزه و پاکیزه اى . من بودم که در حق خود ستم کردم )


329.تکرار ذکر در سجده اى طولانى
یکى از بزرگان - آیت الله امینى (ره ) - مى گوید: در شبانه روز یک سجده طولانى انجام بده و به مقدارى که حال دارى و با حضور قلب این ذکر را تکرار کن : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین . ادامه این سجده طولانى مجرب است و آثار خوبى را در بردارد.
از بعضى از سالکین نقل شده که در سجده چهار هزار مرتبه این ذکر را تکرار مى نموده است .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۳


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۸


آثار و فواید ذکر "بسم الله الرحمن الرحیم




 ١ عوامل فلاح و رستگارى


خداى سبحان عامل فلاح و رستگارى و پیروزى و نجات انسان را سه چیز مى شمرد: قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّى ، و ذکر اسم ربه فصلى مسلما رستگار مى‌شود کسى که خود را تزکیه کند و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند.1


  ٢ نجات از شعله‌هاى نوزده گانه آتش


عبدالله بن مسعود گوید: هر که خواهد از شعله‌هاى نوزده گانه آتش دوزخ نجات یابد، بسم الله الرحمن الرحیم گوید، زیرا بسم الله الرحمن الرحیم نوزده حرف است و خداوند تعالى هر حرفى را سپرى در برابر یکى از آن شعله ها قرار مى دهد.2


٣. آغاز هر کار با نام خدا


رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر امر خطیرى اگر با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشود، آن امر ناقص و ناتمام خواهد ماند.3


 4. جواز بهشت


رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ کس به بهشت در نیاید مگر با جواز بسم الله الرحمن الرحیم به این گونه :

بسم الله الرحمن الرحیم این نوشته‌اى است از سوى خداوند ویژه فلان پسر فلان ، او را در بهشت به جایگاه بلندى وارد سازید که شاخه هاى میوه آن آویخته و نزدیک و در دسترس ‍ باشد.4


5. اسم اعظم خداوند


امام رضا علیه السلام فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم (خداوند) از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است .5


6. معنى بسم


على بن حسن بن فضال به نقل از پدرش مى گوید: از حضرت امام رضا علیه السلام تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم را پرسیدم .

حضرت فرمود: گوینده که مى گوید: بسم معنایش این است که : سمه‌اى از سمه‌هاى خداى را که همان عبادت است بر خود مى‌گذارم . گفت : عرض ‍ کردم : سمه چیست ؟ فرمود: یعنى علامت و نشانه .6


7. تفسیر بسم الله


حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام در تفسیر " بسم الله الرحمن الرحیم " فرموده است : اوست خدایى که تمام آفریدگان در مواقع نیازمندى ها و گرفتارى ها و شداید به هنگام قطع امید و گسستن اسباب از همه آنان که پایین از او، و غیر اویند، او را معبود خویش گرفته و به نیایش وى آهنگ مى کنند و مى گویند: بسم الله الرحمن الرحیم یعنى در تمام امور و کارهایم از خدایى که عبادت و پرستش تنها شایسته و سزاوار اوست ، کمک و یارى مى طلبم خدایى که چون دست فریادرس خواهى به سویش گشوده گردد، به فریاد رسد. ذات مقدسى که چون (از سر صدق ) خوانده شود اجابت فرماید.7


8. ترک نام خدا


از ابن عباس (ره ) منقول است که گفت : هر کس بسم الله الرحمن الرحیم را ترک کند، محققا آیه اى از کتاب خداى تعالى را ترک گفته است .8

امام رضا علیه السلام فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم (خداوند) از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است


9. نشانه هاى مؤمن


امام حسن عسکرى علیه السلام فرمودند: علامات مؤ من پنج چیز است :

1- نماز پنجاه و یک رکعت در شبانه روزى از فریضه و نافله گزاردن ،

2- انگشتر بر دست راست کردن ،

3- بعد از نماز جبین را به خاک در سجده گذاشتن ،

4- بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن ،

5- زیارت اربعین را خواندن .9


10. گریز شیطان


پیغمبر گرامى خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگاه بنده بسم الله الرحمن الرحیم را قرائت کند، شیطان از وى بگریزد.10


11. بزرگترین آیه کتاب خدا


امام صادق علیه السلام فرمود: آنان (مخالفان ) را چه مى شود؟ خدایشان بکشد که (در نماز) عمدا، به آشکار و ظاهر، خواندن بزرگترین آیه در کتاب خدا را بدعت پنداشته‌اند (و در این کار هیچ دلیلى ندارند) و آن آیه "بسم الله الرحمن الرحیم" مى باشد.11



12. بسم الله هنگام نامه نوشتن


امام صادق علیه السلام مى فرماید: در نامه ها نوشتن "بسم الله الرحمن الرحیم" را ترک مکن ، اگر چه پس از آن شعر باشد.12


13. طرز نگارش بسم الله


امام صادق علیه السلام فرمود: "بسم الله الرحمن الرحیم" را به بهترین خط بنویس و باء آن را کشیده قرار مده ، تا (بتوانى ) سین را بلند و کشیده بنویسى.13


14. گفتن بسم الله در همه امور



از امام صادق علیه السلام روایت شده است که چنین فرمودند: هر گاه یکى از شما وضو گیرد و یا بخورد و یا بیاشامد و یا لباسى بپوشد، سزاوار است که "بسم الله الرحمن الرحیم" بگوید، پس اگر چنین نکند شیطان در آن شرکت خواهد کرد.14


15. شروع هر سوره با بسم الله


بیهقى در کتاب شعب از احمد بن حنبل نقل کرده که گفت : هر که با هر سوره از قرآن کریم "بسم الله الرحمن الرحیم" نگوید، محققا یکصد و چهارده آیه از کتاب خدا را ترک گفته است .15 (یعنی بسم الله اول سوره‌های یک آیه محسوب شده و نخواندن آن موجب ترک یک آیه از آن سوره خواهد بود).


16. برخاستن از خواب ، سر موقع


پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر که بخواهد شب را به عبادت برخیزد، چون در بستر خود خوابید باید بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم" بار خدایا، مرا از مکر خود آسوده مدار و یاد خودت را فراموشم مکن و مرا در گروه غافلان مقرر منما، من برخیزم در ساعت کذا و کذا. و محققا خداى عزوجل بدو فرشته‌اى گمارد که او را همان ساعت بیدار کند.16

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش ‍ پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود


17. هنگام ورود به مستراح


امام صادق علیه السلام از پدرانش ، از امیر مؤمنان علیه السلام روایت مى نماید که فرمود: هنگامى که براى اجابت مزاج برهنه شدید، "بسم الله الرحمن الرحیم" بگویید زیرا در این صورت ، شیطان به شما نگاه نمى کند تا کارتان تمام شود.17


18. هم غذا شدن شیطان


از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله پرسیده شد: آیا شیطان با انسان چیزى مى خورد؟

در پاسخ فرمودند: آرى ، بر سر هر سفره‌اى که "بسم الله الرحمن الرحیم" گفته نشود، شیطان با آنان غذا مى خورد، و به این جهت ، خداوند برکت را از آن سفره بر مى دارد.18


19. نام خدا هنگام وضو


امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش  پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود.

امام صادق (ع ) فرمودند: هر کسى که هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویا غسل کرده است.19


20. هنگام خواب


از رسول گرامى خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: هر گاه بنده در هنگام خواب بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند مى فرماید: فرشتگانم ! نفس کشیدنهایش را تا صبح حسنات به حساب آورید و برایش بنویسید.20



21. هنگام سوار شدن

امام کاظم علیه السلام نقل مى نمایند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر مردى سوار چهارپا شود و نام خدا را ببرد، فرشته‌اى پشت سر او سوار شده و او را تا هنگام پیاده شدن محافظت مى نماید. و اگر هنگام سوار شدن ، نام خدا را نبرد شیطانى


پشت سر او سوار شده و به او مى گوید آواز بخوان . اگر بگوید بلد نیستم ، مى گوید آرزو کن . و او پیوسته آرزو مى کند تا پیاده شود.


22. قبل و بعد از غذا


از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: هیچ مردى نیست که خانواده خویش را گرد آورد و آن گاه سفره را پهن نماید و آنان در آغاز خوردن بسم الله الرحمن الرحیم و در پایان آن الحمد لله رب العالمین بگویند و سفره را بردارند، مگر آن که همگى مورد آمرزش قرار خواهند گرفت.21

على علیه السلام فرمود: هنگامى که غذا مى خورید، در آغاز آن بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود و در انتهاى آن حمد خدا شود.22


23. محافظت فرشتگان


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چنانچه آدمى در هنگام سوار شدن بر وسیله نقلیه نام خدا را ببرد و بسم الله بگوید، فرشته‌اى براى محافظتش همراه گردد و او را تا زمانى که پیاده شود، از هر حادثه اى نگاه مى‌دارد و اگر سوار شود و "بسم الله" نگوید، شیطان همراهى‌اش مى کند.23


24. آفت ترک بسم الله هنگام سوارى


رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: بنده هنگامى که سوار وسیله‌اى شود و بسم الله نگوید در ردیف شیطان قرار مى گیرد.24

از رسول گرامى خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: هر گاه بنده در هنـگـام خـواب بسـم الله الرحمن الرحیم بگویـد، خداونـد مى فرماید: فرشتگانم! نفس کشیدنهایش را تا صبح حسنات به حساب آورید و برایش بنویسید


25. ذکر فاطمه زهرا (س )


بانوى دو عالم حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:

این رطبها از نخلى است که خداوند در بهشت براى من نشانده ، آن هم بر اثر دعایى که پدرم به من آموخت و هر صبح و شام بر آن مواظبت دارم .

از او درخواست کردم که این دعا را به من بیاموزد، فرمود: اگر مى خواهى خدا را ملاقات کنى ، در حالى که از تو راضى باشد و اگر مى خواهى تا زنده هستى درد تب تو را فرا نگیرد، بر این دعا مداومت کن :

بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله النور، بسم الله نور النور، بسم الله نور على نور، بسم الله الذى هو مدبر الامور، بسم الله الذى خلق النور من النور، الحمد لله الذى خلق النور من النور، و انزل النور على الطور فى کتاب مسطور، فى رق منشور، بقدر مقدور، على نبى محبور، الحمد لله الذى هو بالعز مذکور، و بالفخر مشهور، و على السراء و الضراء مشکور، و صلى الله على سیدنا محمد و آله الطاهرین .

بنام خداوند بخشنده مهربان ، به نام مبارک خدا که نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور بالاى نور عالم است . به نام مبارک خدا آن نام که مدبر امور عالم است ، به نام مبارک خدا آن نام که نور را از نور آفرید (یعنى عالم و آدم را از نور خود آفرید)، ستایش ‍ خداوند را که نور (وجود عالم و نور جان آدم ) را از نور (جمال خود) آفرید و نور (تجلى خود) را بر طور سینا در کتاب مسطور تورات نازل کرد در صحیفه گشوده به قدرى که مقدر نمود بر پیغمبر عالم و صالح خود، ستایش خدا را که نزد تمام موجودات به عزت مذکور و فخر و جلالت معروف است و در حال آسایش و سختى ، باید شکرگزار او بود. و درود خداوند بر سید ما، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت طاهرینش باد.

سلمان مى گوید: از روزى که این دعا را تعلیم گرفتم ، بیش از هزار کس از اهل مدینه و مکه را تعلیم دادم و هر کس که تب او را فرا مى گرفت ، چون این دعا را مى خواند، به امر خداى سبحان تب از او دور مى گشت.25


26. ذکرى براى بهبودى تب


در روایتى که از امام على بن موسى الرضا علیه السلام نقل شده ، آمده است که براى بهبودى تب ، بر سه قطعه کاغذ بنویسد:

1- بسم الله الرحمن الرحیم لاتخف انک انت الاعلى .

2- بسم الله الرحمن الرحیم لا تخف نجوت من القوم الظالمین .

3- بسم الله الرحمن الرحیم الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین .

سپس بر هر قطعه سه بار سوره توحید را بخواند و در سه روز و هر روز یک قطعه از آنها را ببلعد که ان شاءالله شفا خواهد یافت.26





1- سوره اعلى ، آیه 14 و 15.
2- مجمع البیان ، ج 1 ص 19.
3- تفسیر کشاف ، ج 1 ص 2.
4- بحارالانوار، ج 7، ص 83.
5- مجمع البیان ، ج 1و ص 18.
6- تفسیر البرهان ، ج 1، ص 44.
7- تفسیر البرهان ، ص 45.
8- تفسیر کشاف ، ج 1، ص 1.
9- اسرار عدد چهل ، ص 74.
10- لئالى الخبار، ج 3، ص 335.
11- مجمع البیان ، ج 1، ص 19.
12- مشکاة الانوار، ص 36.
13- آثار الصادقین ، ج 9، ص 148.
14- وسایل الشیعه ، ج 1، ص 300.
15- تفسیر کشاف ، ج 1، ص 1.
16- اصول کافى ، ج 6، ص 217.
17- ثواب الاعمال ، ص 35.
18- بحارالانوار، ج 92، ص 258.
19- ثواب الاعمال ، ص 35.
20- لئالى الاخبار، ج 3، ص 337.
21- سفینة البحار، ج 1، ص 25.
22- بحارالانوار، ج 16، ص 383.
23- مکارم الاخلاق ، ص 248.
24- کنزالعمال ، ج 9، ح 24995
25- بحارالانوار، ج 43، ص 66
26- به نقل از امید درماندگان ، ج 2، ص 95



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۷



چهل حدیث پیرامون روزه و روزه‌دار   


کسی که روزه او را از غذاهای مورد علاقه‏اش باز دارد برخداست که به او از غذاهای بهشتی بخورانند و از شرابهای بهشتی به او بنوشاند.
هر کس که در روز بسیار گرم برای خدا روزه بگیرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را می‏گمارد تا دست‏به چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامی که افطار کند.


1- پایه‏ های اسلام
قال الباقر علیه السلام : بنی الاسلام علی خمسة اشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایه.
اسلام بر پنج چیز استوار است، برنماز و زکات حج و روزه و ولایت (رهبری اسلامی). 1


2- فلسفه روزه
قال الصادق علیه السلام : انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر.
خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنی و فقیر) مساوی گردند. 2


3- روزه آزمون اخلاص
قال امیرالمومنین علیه السلام : فرض الله الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید. 3


4- روزه یاد آور قیامت
قال الرضا علیه السلام : انما امروا بالصوم لکی یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا علی فقر الاخر.
مردم به انجام روزه امر شده‏اند تا درد گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را بیابند. 4


5- روزه زکات بدن
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لکل شیئی زکاة و زکاة الابدان الصیام.
برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است. 5


6- روزه سپر آتش
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الصوم جنة من النار.
روزه سپر آتش (جهنم) است. 6
7- اهمیت روزه
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الصوم فی الحر جهاد.
روزه گرفتن در گرما، جهاد است. 7


8- روزه نفس
قال امیرالمومنین علیه السلام : صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام.
روزه نفس از لذتهای دنیوی سودمندترین روزه‏هاست. 8


9- روزه واقعی
قال امیرالمومنین علیه السلام : الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می‏کند. 9


10- برترین روزه
قال امیرالمومنین علیه السلام : صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن.
روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم است. 10


11- روزه چشم و گوش
قال الصادق علیه السلام : اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک.
آنگاه که روزه می‏گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند. 11


12- روزه اعضا و جوارح
عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها : ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
رزه‏داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه‏اش به چه کارش خواهد آمد. 12


13- روزه ناقص
قال الباقر علیه السلام : لا صیام لمن عصی الامام و لا صیام لعبد ابق حتی یرجع و لا صیام لامراة ناشزة حتی تتوب و لاصیام لولد عاق حتی یبر.
روزه این افراد کامل نیست:
1 - کسی که امام (رهبر) را نافرمانی کند.
2 - بنده فراری تا زمانی که برگردد.
3 - زنی که اطاعت‏شوهر نکرده تا اینکه توبه کند.
4 - فرزندی که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود. 13


14- روزه بی ارزش
قال امیرالمومنین علیه السلام : کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.
چه بسا روزه‏داری که از روزه‏اش جز گرسنگی و تشنگی بهره‏ای ندارد و چه بسا شب زنده‏داری که از نمازش جز بیخوابی و سختی سودی نمی‏برد. 14


15- روزه و صبر
قال الصادق علیه السلام : عن الصادق علیه السلام فی قول الله عزوجل «واستعینوا بالصبر و الصلوة‏» قال: الصبر الصوم.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، صبر، روزه است. 15


16- روزه و صدقه
قال الصادق علیه السلام : صدقه درهم افضل من صیام یوم.
یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبی برتر و والاتر است. 16


17- پاداش روزه
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : قال الله تعالی الصوم لی و انا اجزی به
روزه برای من است و من پاداش آن را می‏دهم. 17


18- جرعه نوشان بهشت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا علی الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها.
کسی که روزه او را از غذاهای مورد علاقه‏اش باز دارد برخداست که به او از غذاهای بهشتی بخورانند و از شرابهای بهشتی به او بنوشاند. 18


19- خوشا بحال روزه داران
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : طوبی لمن ظما او جاع لله اولئک الذین یشبعون یوم القیامة
خوشا بحال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده‏اند اینان در روز قیامت‏سیر می‏شوند. 19


20- مژده به روزه ‏داران
قال الصادق علیه السلام : من صام لله عزوجل یوما فی شدة الحر فاصابه ظما و کل الله به الف ملک یمسحون وجهه و یبشرونه حتی اذا افطر.
هر کس که در روز بسیار گرم برای خدا روزه بگیرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را می‏گمارد تا دست‏به چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامی که افطار کند. 20


21- شادی روزه دار
قال الصادق علیه السلام : للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه
برای روزه دار دو سرور و خوشحالی است:
1 - هنگام افطار
2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت) 21


22- بهشت و باب روزه‏ دارن
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : ان للجنة بابا یدعی الریان لا یدخل منه الا الصائمون.
برای بهشت دری است‏بنام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد می‏شوند. 22


23- دعای روزه‏ داران
قال الکاظم علیه السلام : دعوة الصائم تستجاب عند افطاره
دعای شخص روزه‏دار هنگام افطار مستجاب می‏شود. 23


24- بهار مومنان
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الشتاء ربیع المومن یطول فیه لیله فیستعین به علی قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به علی صیامه.
زمستان بهار مومن است از شبهای طولانی‏اش برای شب زنده‏داری واز روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می‏گیرد. 24


25 -روزه مستحبی
قال الصادق علیه السلام : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلک صیام ثلاثة ایام من کل شهر.
هر کس کار نیکی انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است. 25


26- روزه ماه رجب
قال الکاظم علیه السلام : رجب نهر فی الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلی من العسل فمن صام یوما من رجب سقاه الله من ذلک النهر.
رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او می‏نوشاند. 26


27- روزه ماه شعبان
امام صادق علیه السلام : من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین متتابعین.
هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند خداوند ثواب روزه دو ماه پی در پی را برایش محسوب می‏کند. 27


28- افطاری دادن
قال الصادق علیه السلام : من فطر صائما فله مثل اجره
هر کس روزه داری را افطار دهد، برای او هم مثل اجر روزه دار است. 28


29- افطاری دادن
قال الکاظم علیه السلام : فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک.
افطاری دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبی) بهتر است. 29


30- روزه خواری
قال الصادق علیه السلام : من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه
هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا می‏شود 30


31- رمضان ماه خدا
قال امیرالمومنین علیه السلام : شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهری
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است. 31


32- رمضان ماه رحمت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : ... و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم. 32


33- فضیلت ماه رمضان
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : ان ابواب السماء تفتح فی اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الی اخر لیلة منه
درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد. 33


34- اهمیت ماه رمضان
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لو یعلم العبد ما فی رمضان لود ان یکون رمضان السنة
اگر بنده «خدا» می‏دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتی وجود دارد] دوست می‏داشت که تمام سال، رمضان باشد. 34


35- قرآن و ماه رمضان
قال الرضا علیه السلام : من قرا فی شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فی غیره من الشهور.
هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههای دیگر تمام قرآن را بخواند. 35


36- شب سرنوشت ‏ساز
قال الصادق علیه السلام : راس السنة لیلة القدر یکتب فیها ما یکون من السنة الی السنة.
آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می‏شود. 36


37- برتری شب قدر
امام صادق علیه السل
ام : قال لابی عبد الله علیه السلام کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیلة القدر.
از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است. 37


38- تقدیر اعمال
قال الصادق علیه السلام : التقدیر فی لیلة تسعة عشر و الابرام فی لیلة احدی و عشرین و الامضاء فی لیلة ثلاث و عشرین.
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می‏گیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست‏سوم. 38


39- احیاء شب قدر
عن فضیل بن یسار قال: کان ابو جعفر (علیه السلام) اذا کان لیلة احدی و عشرین و لیلة ثلاث و عشرین اخذ فی الدعا حتی یزول اللیل فاذا زال اللیل صلی.
فضیل بن یسار گوید:
امام باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیست‏سوم ماه رمضان مشغول دعا می‏شد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان می‏رسید نماز صبح را می‏خواند. 39


40- زکات فطره
قال الصادق علیه السلام: ان من تمام الصوم اعطاء الزکاة یعنی الفطرة کما ان الصلوة علی النبی (صلی الله علیه و آله) من تمام الصلوة.
تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنی فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) کمال نماز است. 40


پى نوشت ها:


1. فروع کافی، ج 4 ص 62، ح 1
2. من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 43، ح 1
3. نهج البلاغه، حکمت 252
4. وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 و علل الشرایع، ص 10
5. الکافی، ج 4، ص 62، ح 3
6. الکافی، ج 4 ص 162
7. بحار الانوار، ج 96، ص 257
8. غرر الحکم، ج 1 ص 416 ح 64
9. بحار ج 93 ص 249
10. غرر الحکم، ج 1، ص 417، ح 80
11. الکافی ج 4 ص 87، ح 1
12. بحار، ج 93 ص 295
13. بحار الانوار ج 93، ص 295.
14. نهج البلاغه، حکمت 145
15. وسائل الشیعه، ج 7 ص 298، ح 3
16. وسائل الشیعه، ج 7 ص 218، ح 6
17. وسائل الشیعه ج 7 ص 294، ح 15 و 16; 27 و 30
18. بحار الانوار ج 93 ص 331
19. وسائل الشیعه، ج 7 ص 299، ح‏2.
20. الکافی، ج 4 ص 64 ح 8 و بحار الانوار ج 93 ص 247
21. وسائل الشیعه، ج 7 ص 290 و 294 ح‏6 و 26.
22. وسائل الشیعه، ج 7 ص 295، ح‏31 و معانی الاخبار ص 116
23. بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33.
24. وسائل الشیعه، ج 7 ص 302، ح 3.
25. وسائل الشیعه، ج 7، ص 313، ح 33
26. من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 56 ح 2 و وسائل الشیعه ج 7 ص 350 ح 3
27. وسائل الشیعه ج 7 ص 375،ح 22
28. الکافی، ج 4 ص 68، ح 1
29. الکافی، ج 4 ص 68، ح 2
30. وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 و من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9
31. وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23.
32. بحار الانوار، ج 93، ص 342
33. بحار الانوار، ج 93، ص 344
34. بحار الانوار، ج 93، ص 346
35. بحار الانوار ج 93، ص 346
36. وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8
37. وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2
38. وسائل الشیعه، ج 7 ص 259
39. وسائل الشیعه، ج 7، ص 260، ح 4
40. وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۲



عارف واصل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی می فرماید: مرا شیخی بود بزرگوار عامل عارف کامل که مانند او را در مراتبی که گفته شد ندیده ام، از او پرسیدیم که در اصلاح و جلب معارف چه عملی را به تجربه رسانده است؟

او گفت: من عملی را در این که گفتی مؤثر ندیدم مگر اینکه در هر شبانه روز یک بار بر سجده طولانی مداومت شود و در آن سجده بگوید :

 «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»  و به هنگام گفتن ذکر خود را در زندان طبیعت، زندانی و به زنجیرهای اخلاق رذیله بسته ببیند،

آنگاه اقرار کند که پروردگار اینکار را تو بر من نکردی و تو بر من ستم روا نداشتی، بلکه این من بودم که بر خود ستم کردم و خود را به اینجا

انداختم.

از آداب سجده این است که وقتی که بخواهیم به سجده برویم اول با زانوها به طرف زمین خم شویم و بعد دستها را پیش از زانوها بر زمین بگذاریم

این عملی است که مرحوم علامه طباطبائی (ره)از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند.





۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۱


خواص ذکر " لا حول و لا قوة الا بالله "



امام باقر (سلام الله علیه) در تفسیر این ذکر فرمودند : آنجا که قدرتى را به جا صرف کرده و خدا را اطاعت کرده‌اید ، این قدرت بر اطاعت ، از ناحیه خداست و آنجا که معصیت نکرده‌اید ، در حقیقت ، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است . پس لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم یعنى : لا حول لنا عن معصیة الله الا بعون الله و لا قوة لنا على طاعة الله الا بتوفیق الله عزوجل . (2)

گاهى انسان را به گناه دعوت مى‌کنند، اما مانعى در مسیرش پدید مى‌آید. او نمى‌داند راهى که به آن دعوت شده است ، راه گناه است و یا نمى‌داند چرا راه‌بندان شد، اما بعد مى‌فهمد او را به مجلس گناه دعوت کرده بودند و این راه‌بندان، همان حول الهى بود که بین او و گناه حائل شد. این که ما در نماز مى‌گوییم: « بحول الله و قوته اقوم و اقعد » به این معنا نیست که فقط در حال نماز که برمى‌خیزیم و می‌نشینیم، بقوة الله است ؛ بلکه به این معناست که همه حرکات و سکنات ما، در نماز و در غیر نماز به قوت الهى است .

پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) این ذکر شریف را ذکر فرشتگان حامل عرش معرفى کرده است: تسبیح حملة العرش (3) و در برخى روایات تفسیرى آمده است که فرشتگان حامل عرش نیز که ذات اقدس خداوند از آنان به الذین یحملون العرش (4) یاد مى‌کند ، هنگامى که حمل عرش الهى ، یعنى مقام فرمانروایى خدا، برایشان دشوار بود ذکر « لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم » را به آنان آموختند : "اعلمکم کلمات تقولونها یخف بها علیکم . قالوا: و ما هی ؟ قال : تقولون : بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و صلى الله على محمد و آله الطیبین فقالوها فحملوه. (5)

پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذکار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند : کسى که هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند : هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند : حفظ شدى . و اگر بگوید توکلت على الله مى گویند : بى‌نیاز شدى . در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى که هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ کنم . شاید چنین ذکرى براى فرشتگان دفع سختی و دشواری باشد. لیکن، « بحول الله و قوته اقوم و اقعد » در نماز مصداقى از آن اصل کلى است. زیرا « لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم » یعنى ، هیچ جا منع و همچنین قدرت و توانى نیست مگر به عنایت ذات اقدس خداوند و اختصاصى به نماز یا غیر نماز و نیز اختصاصى به انسان و غیر او ندارد .

در اینجا به ذکر برخی روایات در باب این ذکر عظیم می‌پردازیم :

 

تاخیر زمان مرگ

امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند : آن کس که هزار بار بگوید « لا حول ولا قوة الا بالله » خداى تعالى زیارت کعبه را روزى‌اش خواهد نمود و اگر مرگش نزدیک باشد ، خدا آن را به تاخیر خواهد انداخت تا حج را روزى‌اش سازد . (6)

 

گنجى از بهشت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : بسیار « لا حول و لا قوة الا بالله » بگویید که آن از گنج‌هاى بهشت است . (7)

 

دور شدن هفتاد بلا

راوى مى‌گوید شنیدم که امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند : کسى که بگوید " لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم " خداى عزوجل به خاطر آن هفتاد نوع بلا را از او دور مى‌گرداند که کمترین آنها خفه شدن است . (8)

 

رفع درد و اندوه

از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که فرمودند : ذکر " لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم " گنجى از گنج‌هاى بهشت است و آن باعث شفا یافتن از نود و نه درد است که آسان‌ترین آنها اندوه است . (9)

 

داروى نود و نه بیمارى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که فرمودند : گفتن ذکر « لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم » دارویى است که نود و نه بیمارى را بهبود مى‌بخشد که آسان‌ترین آنها اندوه است و معناى این کلمه چنین است هیچ حرکت و نیرویى جز به سبب و خواست خدا پدید نیامد . (10)

 

رفع شدن بلایا

از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که فرمود : هر گاه نماز صبح و مغرب را خواندى ، هفت بار بگو : " بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم " زیرا هر کس آن را بگوید، به او جنون و جذام و برص ، و هفتاد نوع از انواع بلایا نرسد . (11)

 

توصیه پیامبر به على (علیه‌السلام)

بکیر مى‌گوید : از امیرالمومنین(علیه‌السلام) شنیدم که مى‌فرمود : رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به من فرمود : اى على ! آیا به تو کلماتى نیاموزم ؟ هر گاه که در سختى و بلایى در افتى ، بگو بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم ؛ زیرا خداوند عزوجل به وسیله آن انواع بلا را از تو دور می‌کند . (12)

امام رضا (علیه‌السلام) فرمود : هر کس پس از نماز صبح صد بار بگوید : « بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم » به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیک‌تر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است .

درمان بیمارى و ندارى

اسماعیل بن عبدالخالق گوید : مردى از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) مدتی بود که به خدمت ایشان نرسیده بود.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به او فرمود : چه چیزى باعث شد که دیر نزد ما بیایی ؟ عرض کرد: بیمارى و ندارى . پیامبر فرمود : آیا به تو دعایى یاد بدهم که خدا به وسیله آن بیمارى و ندارى را از تو رفع کند؟ عرض کرد : بله یا رسول الله . پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : بگو « لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ، توکلت على الحى الذى لا یموت و الحمدلله الذى لم یتخذ(صاحبة و لا) ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا » آن فرد ذکر را گفت و زمانی نگذشت که نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بازگشت و عرض کرد : یا رسول الله خداوند بیمارى و ندارى را از من رفع نمود . (13)

 

صد بار بعد از نماز صبح

امام رضا (علیه‌السلام) فرمود : هر کس پس از نماز صبح صد بار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم » به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیک‌تر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است . (14)

 

سفارش حضرت على(علیه‌السلام) به کمیل

امام على(علیه‌السلام) خطاب به کمیل بن زیاد مى‌فرماید : اى کمیل ! هر روز نام خدا را بر زبان جارى کن و بگو: « لا حول و لا قوة الا بالله » بر خدا توکل کن، ما را یاد کن ، نام ما ببر و بر ما درود فرست . اى کمیل! به هنگام غذا نام خدایى را که با اسمش هیچ دردى زیان نرساند و نامش براى هر بدى و دردى درمان است به زبان آور . اى کمیل ! به هنگام هر سختى بگو: « لا حول و لا قوة الا بالله » تا خدا آن را کفایت کند. و به هنگام نعمت بگو: الحمدلله تا زیاد شود و چون روزى‌ات دیر رسد ، استغفار کن تا خدا گشایش دهد . (15)

 

ذکر هنگام بیرون آمدن از خانه

پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذکار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند : کسى که هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند : هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توکلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى . در این هنگام شیطان مى گوید : چگونه مى توانم در بنده اى که هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ کنم . (16)

 

توسل به امام جواد (علیه‌السلام)

براى شفا یافتن هر مریضى دو رکعت نماز حاجت و توسل به حضرت جواد الائمه(علیه‌السلام) خوانده شود و بعد 146 مرتبه بگوید : « ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله » اگر در ساعتى که منسوب به آن حضرت است باشد، بسیار مفید و ساعت آن را هم از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده‌اند که مورد استجابت است . (17)

 

دورى شیطان

از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود : شیطان بر دو قسم است: شیطان جنى، که با گفتن «لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» از شما دور مى‌شود . و شیطان انسى، که با فرستادن صلوات بر محمد و آلش « اللهم صل على محمد و آل محمد » از شما دور مى‌شود . (18)

 

ذکرهاى موثر در دنیا و آخرت

امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند : شخصى به نام شبیه هذلى، حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده و عرض کرد: اى پیامبر خدا ! پیرمردى هستم که سنم بالا است و کارهایى مانند نماز ، روزه ، حج و جهاد را که قبلا انجام می‌دادم ، اکنون نمى‌توانم انجام دهم. اى رسول خدا ! سخنى به من بیاموز که ثواب خداوند را نصیبم سازد و بر من آسان گیر اى رسول خدا ! حضرت فرمودند : سخنت را تکرار کن و او تکرار کرد . و به همین ترتیب تا سه بار سخن خود را تکرار کرد. آنگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به او فرمودند : اطراف تو هیچ درخت و گلى نبود ، مگر این که دلشان به حالت سوخت و برایت گریه کردند. پس از نماز صبح ده بار بگو «سبحان الله العظیم و بحمده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم»؛ (خداى بزرگ را منزه می‌دانم و به ثناى او مشغولم و هیچ توان و نیرویى جز با یارى خداى بزرگ بلند مرتبه بزرگ نیست) که همانا خداوند بزرگ با این ذکر تو را از کورى، دیوانگى، جذام، فقر و زیر آوار ماندن محفوظ مى‌دارد . عرض کرد : اى رسول خدا،این ذکر براى دنیا بود، براى آخرت چه؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: اللهم اهدنى من عندک، وافض  على من فضلک وانشر على من رحمتک و انزل على من برکاتک؛ (خداوندا! مرا از جانب خود راهنمایى نما و از فضل خویش بهره‌مند ساز، از رحمت خود بر من فرو ریز و از برکات خود بر من نازل فرما.)

حضرت صادق(علیه‌السلام) فرمودند : این دستورات را گویى او با دستانش گرفت و رفت . آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بدانید که همانا اگر او در روز قیامت بیاید و این اذکار را عمدا ترک نکرده باشد، خداوند هشت در بهشت را به روى او باز مى‌کند که از هر درى که خواست وارد شود.(19)

 

برطرف شدن حاجات

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند : کسى دعا مى‌کند و در پایان مى‌گوید « ماشاء الله، لاحول و لا قوة الا بالله » حاجتش برآورده شود . (20)

 
 
پی‌نوشت‌ها :
1- بحارالانوار، ج90، ص 186 .
2- بحارالانوار، ج90، ص187.
3- بحارالانوار، ج90، ص191.
4- سوره غافر، آیه 7.
5- بحارالانوار، ج 55، ص33.
6- مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 396.
7- کنز العمال ، ج 1، ص 544.
8- ثواب الاعمال ، ص 349.
9- مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 395.
10- مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 396.
11- اصول کافى ، ج 6، ص 195.
12- اصول کافى ، ج 6، ص 311.
13- اصول کافى ، ج 6، ص 249.
14- سفینة البحار، ج 1، ص 661
15- تحف العقول ، ص 182.
16- ثواب الاعمال ، ص 349
17- داروخانه معنوى ، ص 48.
18- امید درماندگان ، ج 2، ص 223و 234.
19- ثواب الاعمال ، ص 341 و 342.
20- ثواب الاعمال ، ص


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۹

آثار و خواص تمام یک‌صد و چهارده سوره قرآن کریم


 تمام سوره های قرآن دارای خواص زیادی است که دانستن آنها می تواند در حل بسیاری از مشکلات زندگی کارگشا باشد.

۱- فاتحه :

مال وثروت - زنده  شدن  مرده- آرام بخش درد ها- کلید بهبودی-برآورده  شدن  حاجات- درمان بیماری ها – رهایی از عزاب فرشتگان نوزده گانه- بخشش گناهان – راه رسیدن به بهشت جهت عبور از پل صراط – بخشایش گناهان پدر ومادر

۳- آل عمران:

درود فرشتگان – رفع آتش دوزخ – پر بار  شدن  درخت – سهولت زایمان رفع دیون آسان  شدن  مشکلات – ازدیاد روزی

۴- نساء :

پاداش الهی – حکم صدقه – رهایی از فشار قبر

۵- مائده :

استقامت در توحیداعطای حسنات – بخشش گناهان

۶- انعام :

رفع بیماری – ستایش فرشتگان تا روز قیامت – استجابت حا جات – نرفتن به دوزخ- محافظت فرشتگان از او – رفع ما لیخولیا – دفع بلایا

۷- اعراف :

رفع بازخواست روز قیامت – همنشینی با حضرت آدم – مقابله با درندگان و دشمنان

۸- انفال :

محافظت از نفاق – افتخار شیعه – شرمندگی دشمنان – شفاعت پیامبر در روز قیامت – محافظت در برابر تعدی – پیروزی در جنگ ها - درود فرشتگان – بخشندگی گناهان – ارتقای مقام

۹- توبه :

جلوگیری از نفاق – محافظت از دستبرد دزدان محافظت از آتش – اعطای حسنات – رفع جهل – تقرب به خدا – رفع پیری –آشکار  شدن  عیوب - اعطراف دزد

۱۱- هود علیه السلام :

اعطای حسنات – رستگاری روز قیامت – بر انگیخته  شدن  در گروه پیامبران – بخشوده  شدن گتاهان – استعانات از خداوند – پیروزی بر دشمنان – بیمناک  شدن  دشمنان از او – مقام شهید یافتن در روز قیامت

۱۲- یوسف علیه السلام :

چهره زیبا یافتن – رفع هراس – صالح  شدن  – آسان  شدن  سختی مرگ

مقاوم  شدن  در برابر چشم زخم – یافتن قدرت و مکنت –برآورده  شدن  حاجات

۱۳- رعد:

رهایی ازصاعقه –ورود به بهشت شفیع  شدن  برای خانواده – کمک به انقلاب علیه ظالمان اعطای حسنات استقامت در روز قیامت

۱۴- ابراهیم علیه السلام :

رفع فقر وجنون ومصیبت – جلوگیری از گریه و وحشت کودک –گرفته  شدن  ازشیر مادر –اعطای حسنات – رفع ناراحتی کودکا ن

۱۵- حجر:

اعطای حسنات- رفع فقر و جنون ومصیبت –ازدیاد شیر زنان –ازدیاد رزق حسن خرید و فروش

۱۶- نحل:

عدم پرداخت تاوان –رفع هفتاد نوع بلا-استقرار در بهشت –ثمره دادن درختان –منغرض نمودن دشمنان –عدم بازخواست در روز قیامت

۱۷- اسراء (بنی اسرائیل):

شاهد ظهور حضرت قاِِِئم  شدن  –خطا نرفتن تیر –به سخن امدن کودک –قابل فهم  شدن  سختیها

۱۸- کهف:

بیدار شدن به موقع از خواب شهید از دنیا رفتن –بخشوده  شدن  گناهان –نورانی  شدن –رفع تنگ دستی –امان یافتن از آزار-دور  شدن  آفات –در امان ماندن از فتنه دجا ل-قرار گرفتن در بهشت –کفاره  شدن  بر گناهان

۱۹- مریم:

به دست آوردن ثروت و فرزند –اصحاب عیسی  شدن  در قیامت –شوکت سلیمان یافتن درقیامت –اعطا حسنات-خواب های خوش دیدن –جلوگیری از دستبرد دزدان-رفع ترس-خیر و برکت درخانه –دور  شدن  حوادث ناگوار از خانه

۲۰- طه:

پاداش در آن دنیا ثواب مهاجرین وانصار را یافتن –شنیدن پاسخ مثبت در خواستگاری-ایجاد صلح –حفاظت در مقابل زورمداران –اجابت خاسته ها-خواستگار یافتن دختر –آسان  شدن  ازدواج

۲۱- انبیا:

دیدن عجایب در خواب –رفع بی خوابی

۲۲- حج:

تشرف به مکه –اهدای حسنات –سقوط حاکم ستمگر

۲۳- مومنون:

عاقبت به خیر  شدن  –به بهشت رفتن –تنفر از شراب

۲۴- نور:

بیمه  شدن  جان و دارایی و زنان –آمریزیده  شدن-اعطای حسنات-

۲۵- فرقان:

رهایی ازعذاب دوزخ –محاسبه نشدن –رفتن به بهشت –مردن حیوان مورد نظر –عدم اتمام معاملات

۲۶- شعرا:

اولیای خداوند  شدن  –دچار مشکل نشدن –رفتن به بهشت –اعطای حسنات –خواننده ی کتب الهی  شدن  –شفا از بیماریها –دستیابی به گنج –در امان ماندن از درد آتش و سیل سخت آمدن طلاق بر زن

۲۷- نمل:

اعطای حسنات –در امان ماندن خانه از مار و حیوانات موذی

۲۸- قصص:

اعطای حسنات-شهادت به راستگویی- رفع درد ها وبیماری ها –رفع شکم درد ودرد طهال وکبد

۲۹- عنکبوت :

رفع گناهان –اعطای حسنات-رفع بیماری ها ودردها –شادابی قلب – خوش خوابیدن

۳۰- روم:

اعطای حسنات –یافتن گمشده –بیمار کردن دشمن

۳۱- لقمان :

حفاظت از شیطان – همنشینی با لقمان در قیامت –اعطای حسنات – رفع بیماری ها ودردها قطع خونریزی بدن – رفع بیماری درد ورنج

۳۲- سجده:

داده شدن ناممه عمل به دست راست –عدم بازخواست در روز قیامت – همنشینی با پیامبر و خاندانش در روز قیامت – ثواب راز ونیاز شب قدر –رفع بیماری تب –درمان سر درد ودرد مفاصل – درمان تب سه روزه

۳۳- احزاب:

قرار گرفتن کنار پیامبر وهمسرانش در روز قیامت –درامان بودن قبر –افزایش خواستگاران

۳۴- سباء:

حفاظت شب تا صبح توسط خداوند –کسب خیرات در دنیا وآخرت –داشتن همنشین سالم در روز قیامت –دور  شدن  حیوانات و حشرات –بری  شدن  از ترس

۳۵- فاطر:

ورود به بهشت –منکوب کردن مخالفین –رفع بیماری سردرد – جلوگیری از تخریب هنگام زلزله

۳۶- یاسین:

افزایش رزق وروزی حفاظت  شدن  در برابر خطرات وشیطان وافت ها - ورود به بهشت – غسل به دستان فرشتگان –مصونیت از فشار قبر-نورانیت- همراهی فرشتگان در پل صراط – مقام بالا نزد خداوند –ایستادن درکنار پیامبران –شفاعت  شدن  –بازخواست نشد ن- همنشینی با پیامبر(ص)-اعطای حسنات – مصون بودن در برابر فقر وبدهی و ویرانی و بلا وجنون وجزام و وسواس و...-تخفیف وحشت قبر –آمرزش وخشنودی خداوند –ثواب دوازده بار تلاوت قرآن – تقویت حافظه-پیروزی در مناظرات – مصونیت در برابر چشم زخم وحسادت وجن وانس وجنون وحشرات –ازدیاد شیر در زنان

۳۷- صافات :

تسهیل مرگ –مصون بودن در برابر آفات و بلایا – ازدیاد رزق – حفاظت از گزند شیطان – مبعوث  شدن  با شهیدان – اعطای حسنات – دیدن جنیان و عدم آسیب آنان – آرامش از اضطراب

۳۸- ص:

اعطای خیرات در دنیا و آخرت – ورود به بهشت – جلوگیری از گناهان صغیره و کبیره – آشکار کردن معایب حاکم یا قاضی-

۳۹- زمر:

شرف و  بزرگی در دنیا و آخرت – مورد احترام واقع  شدن  – حرمت آتش دوزخ بر او- ورودبه بهشت – کسب سلام پیامبران و صدیقان – آمرزیده  شدن  –مورد ثنا و تشکر واقع  شدن

۴۰- مومن (غافر):

بخشایش گناهان –کسب تقوا –خیردر اخرت –خرم  شدن  باغ- خیر وبرکت مغازه – شفای مالیخولیا – درمان دمل – رفع بیماری وحشت زدگی – التیام دل درد – درمان بی هوشی وغش –درمان دردطحال-

۴۱- فصلت (حم سجده):

نورا نیت در روز قیامت قیامت – سعا دت در زندگی دنیوی – اعطای حسنات درمان درد قلب- درمان چشم درد

۴۲- شوری (حمعسق):

نورانیت در روز قیامت – ورود به بهشت – رفع چشم درد – درود فرشتگا ن بر او –در امان بودن از گزند مردم –رفع خطرات سفر

۴۳- زحزف:

مصون بودن از گزند حیوانات زمین وفشار قبر – ورود به بهشت – عدم احتیاج به دارو –رفع مرض صرع

۴۴- دخان:

سهولت محاسبه در روز قیامت –پاداش ازاد کردن صد هزار فرد گرفتار- بخشیدن گناهان –رهایی از نیرنگ شیطان – خوابهای نیکو دید ن –رفع بیماری سر درد – ازدیاد ثروت – رونق تجارت –رهایی ازگزند حاکم –محبوبیت نزد مردم – رفع بیماری یبوست

۴۵- جاثیه:

ندیدن آتش جهنم ونشنید ن صدا وصیحه ی ان- همراهی حضرت محمد –ازبین رفتن ترس و وحشت در روز قیامت – پوشیده  شدن  زشتیها – در امان ماندن از قدرت زورمندان – محترم  شدن  نزد مردم – در امان ماندن از فتنه گران – نگهدار کودک خواهد بود

۴۶- احقاف :

در دنیا دچار وحشت نشدن -در امان ماندن روز قیامت – به تعداد انسانهای زمین ده حسنه نوشته وده گناه بخشوده وده مرتبه بر مقام او افزوده میشود –جسمی قوی یافتن –سالم ماندن در برابر بیماری های کودکانه – ارامش یافتن از زمان کودکی محبوب  شدن  نزد مردم – شنیده ها را درک کردن – تسکین و درمان بیماری ها

۴۷- محّمد صلّی الله علیه وآله وسلم :

هرگز مشرک نگردد – شک به دین راه نیابد – فقیر نشدن – نترسیدن از حاکم – مصون ماندن از شک در دین تا هنگام مرگ – هزار فرشته در قبرش نماز می خوانند – همراهی فرشتگان – در پناه خداوند و پیامبر قرار گرفتن – پس از برانگیخته شدن صورت پیامبر را دیدن – سیراب  شدن  از نهرهای بهشتی – مصون ماندن از امور ناپسند و بیماری ها – دوری جنیان از وی

۴۸- فتح:

بیمه  شدن مال و ثروت و همسران و املاک- ورود به بهشت – مصون ماندن ازدزدان – پذیرفته شدن سخن وی نزد مردم – تویت حافظه – کسب خیرو برکت – رفع بیماری هراس – در امان ماندن از غرق  شدن

۴۹- حجرات:

در شمار زایران پیامبر اکرم قرار گرفتن – اعطای حسنات – در امان بودن از وحشت جنگ – باز  شدن  درهای خیر و برکت – پیروزی در جنگها خروج شیطان از بدن - مصون ماندن از ترس – فزونی یافتن شیر مادر

۵۰- ق:

ازدیاد روزی – مثبت  شدن  نامه ی اعمال –سهولت مرگ –درمان صرع – ازدیاد شیر مادر

۵۱- ذاریات :

سا مان یافتن زندگی – ازدیاد روزی – روشن  شدن  قبر – اعطای حسنات – رفع درد درون – سهولت زایمان – آسان  شدن  مرگ

۵۲- طور :

اعطای خیر و برکت – دور  شدن  از عذاب الهی – رسیدن به بهشت – ازادی اسیر و زندانی – خوشایندی سفر – بهبودی عقرب گزیدگی

۵۳- نجم:

زنگی با اوصاف نیک – بخشایش گناهان – اعطای حسنات – شجاعت در برابر زورمندان جلب احترام حاکم – شجاعت در برابر شیاطین

۵۴- قمر (اقتربت):

رسیدن به بهشت – روسفیدی در قیامت – مورد احترام بودن در سفره ها – محبوبیت میان مردم – سهل  شدن  امور مشکل

۵۵- الرحمن :

شفاعت کردن در روز قیامت – شهید محسوب  شدن  –آسان  شدن  مشکلات- شفای چشم درد امنیت یافتن - سهل  شدن  امور مشکل – رفع بیماری آفات از خانه

۵۶- واقعه :

عزت در میان مردم – رفع بیماری بدبختی و فقر – همنشینی با حضرت علی علیه السلام - نورانیت وجه در هنگام ملاقات خداوند – خیر و برکت خانه – پیروزی و ثروت و موفقیت- بخشش گناهان – سهولت احتضار

نقل است که عثمان بن عفان بعیادت عبدالله بن مسعود رفت در مرضی که با آن فوت شد باو گفت که از چه شکوه داری گفت از گناهان خود گفت چه چیز میل داری گفت رحمت پروردگار خود گفت جهت تو طیب مرا بیمار کرده گفت:امر نکنم که بتو عطیه بدهند گفت در وقتیکه احتیاج داشتم بمن ندادی الحال که مستغیم میدهی گفت آنچه میدهم جهت دختران تو بوده باشد گفت ایشانرا بدان حاجتی نیست جهت اینکه من ایشانرا امر کردم بخواندن سوره واقعه و من شنیدم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله که میفرمود هر که بخواند ای سوره را در هر شب نمیمیرد باو پریشانی هرگز و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل است که هر که بخواند ین سوره را هر شب پیش از آنکه بخوابد ملاقات کند خدای عزوجل را در حالتی که روی آن شخص چون ماه باشد در وقت تمامی آن و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که مشتاق باشد به بهشت و به وصف بهشت این سوره را بخواند .

۵۷- حدید :

عدم عذاب در دنیا – رفع بلایا – درکظهور حضرت قا ئم علیه السلام – نعمت بهشت – آزادی زندانی – مصونیت در جنگ – التیام درد

۵۸- مجادله:

تسکین درد –حفظ د فینه – آرامش بیمار – مصونیت از حوادث ناگوار- رفع آفات از حبوبات

۵۹- حشر:

درود فرستادن کا ینات به او- در حکم شهید قرار گرفتن – مصون  شدن  از بلایا- اجابت خواسته ها- آسان  شدن  مشکلات تقویت حا فظه

۶۰- ممتحنه:

دفع فقر – نورانیت دیدگان – رفع جنون –درود فرشتگان – در حکم شهید قرار گرفتن – شفاعت  شدن  – درمان بیماری  طحال  – آسودگی در زندگی

۶۱- صف :

قرار گرفتن در صف فرشتگان و پیامبران – همنشینی حضرت عیسی علیه السلام - امنیت در سفرها

۶۲- جمعه :

پا داش بهشت - اعطای حسنات –رفع هراس – بخشودگی گناهان – رهایی از وسوسه های شیطان

از حضرت صادق علیه السلام منقولست که واجبست بر هر مومن هر گاه شیعه ما باشد که بخواند در نماز شب سوره جمعه و در نماز ظهر آن جمعه و منافقین را و هرگاه این را به عمل آورد چنان است که گویا عمل رسول خدا صلی الله را بجا آورده است و ثواب و جزای او بر خداوند بهشت است .

۶۳- منافقون :

رفتن به بهشت – رفع بیماری نفاق و شک – درمان دمل – رفع دردهای درونی – شفای بیمار – درمان چشم درد

۶۴- تغابن:

شفاعت  شدن  – به بهشت رفتن – همجواری پیامبر – درک ظهور حضرت قا ِِیم علیه السلام رفع مرگ ناگهانی – رفع شر حاکم

۶۵- طلاق:

رفع آ تش دوزخ –رسیدن به تو به ی نصوح – ایجاد فتنه در محل دشمن

۶۶- تحریم :

نصیب  شدن  توبه نصوح – شفای گزیده شده – درمان صرع – دفع لرزش- درمان بی خوابی –رفع بی پولی و قرض

۶۷- ملک (تبارک ) :

مصون بودن در روز قیامت – رفع عذاب قبر – پاداشی همچون پاداش شب قدر – مونس قبر – شفاعت  شدن  – رفع گرفتاری روح مردگان

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که هر که بخواند سوره الملک را در مکتوبه پیش از آن که بخواهد پیوسته اندر امان خدایتعالی خواهد بود تا داخل صبح شود و در امان خدای خواهد بود روز قیامت تا داخل بهشت شود قطب راوندی از بن عباس نقل کرده است که مردی خیمه زد بروی قبری و ندانست که آن قبر است پس خواند این سوره را پس شنید صحیحه زننده را گفت این سوره منجیر است پس این مطلب را بحضرت رسول اکرم عرض کرد آنحضرت فرمود آن سوره نجات دهنده است از عذاب قبر

۶۸- قلم :

رفع فقر – دفع عذاب قبر – رسیدن به ثواب اصحا ب کهف – رفع دندان درد – آسانی محاسبه درروز قیامت – حفظ جنین هوش و حافظه ی کودک

۷۰- معارج:

رفع بازخواست در روز قیامت – هم منزلی با حضرت محمدصل الله علیه و اله وسلم گشایش در کار زندا نی – رفع احتلام در خواب

۷۱- نوح علیه السلام :

قرار گرفتن در منزل پاکان ازدواج با حو ریه های بهشتی – اجابت دعا –مقدر  شدن  بهشت

۷۲- جن :

عدم ابتلا به چشم زخم و سحر و افسون ونیرنگ جنییان - رسیدن به اجر  بزرگ  – فرار جنییان – مصون  شدن  از گزند حاکم – رفع گرفتاریهای انسان – سهولت مشکلات

۷۳- مزمل :

زندگی پاک و نیکو در د نیا – مرگ راحت و خوب - رسین به اجرآزاد کردن فرد گرفتار- در خواب دیدن پیامبر علیه السلام –رفع بیماری سختی های دنیا وآخرت- اعطای حسنات

۷۴- مدثر :

مقامی نزدیک به مقام پیامبر علیه السلام – مصونیت از سختی وستم دنیا – اعطای حسنات – سعه قلب – افتخار حفظ قرآن

۷۵- قیامت :

همراه پیامبر علیه السلام از قبر برانگیخته خواهد شد – همراهی پیامبر علیه السلام تا عبور از پل صراط – شهادت دادن پیامبر علیه السلام و جبرئیل به ایمان او- نورانیت چهره در روز قیامت – فزونی رزق حفظ در برابر حوادث – محبوبیت نزد مردم – فروتن ساختن قلب – پاک دامن کردن انسان – از هیچ زور مداری نمی هراسد

۷۶- انسا ن (دهر):

همنشینی با پیا مبر – به ازدواج حورالعین در آمدن – پاداش بهشت و حریر گرفتن – قوی  شدن  نفس ضعیف – تسکین درد قلب – تندرستی – هر چه بخواهد پاداش گیرد – سود بردن بدن – نیرومند گشتن جان – قوت بخشیدن به اعصاب تسکین نگرانی و اضطراب

۷۷- مرسلات :

میان او و حضرت محمد آشنایی برقرار گردد – در زمره کسانی ست که به خداوند شرک نمی ورزند – قدرتمند گشتن بر د شمن در محاکمه – پیروزی بر دشمن – تسکین دل درد

۷۸- نبا ء :

مشرف  شدن  به خانه ی خدا – محا سبه در روز قیامت به اندا زه ی نوشتن سوره خواهد بود – رفتن به بهشت – دفع شپش – قدرت و هیبت یافتن – به خواب نرفتن – حفظ در برابر حوادث

۷۹- نازعات :

سیراب از دنیا رفتن – سیراب برانگیخته  شدن  – سیراب وارد بهشت  شدن  – در امان ماندن ا ز عذاب خدا وند – نوشیدن شراب گوارای بهشتی – در امان ماندن از گزند دشمنان

۸۰- عبس (اعمی):

قرار گرفتن زیر سا یه ی کرامت الهی دربهشت – حفظ از رسوایی درقیامت – درمان چشم درد و آب ریزش آن

۸۲- انفطار :

ازبین رفتن حجاب میان او وخدا وند در روز قیامت – مستور ماندن دشتی ها درقیامت – مانع رسوایی در قیامت – آزاد  شدن  اسیر – اصلاح  شدن  امر انسان در قیامت – بخشوده  شدن  گناهان – فزونی نور دیدگان – درمان چشم درد و تاری

۸۳- مطففین :

در امان ماندن از آتش جهنم – نو شیدن از شراب گواری بهشتی – مصون ماندن انبار از آفت ها – در امان ماندن شی از گزند حشرات

۸۴- انشقاق:

از بین رفتن حجاب میان او و خداوند - درامان ماندن از گرفتن نامه ی عمل از پشت سر – آسان  شدن  زایمان- درامان ماندن خانه وحیواناتاز گزندحشرات

۸۵- بروج :

در محشر همراه پیامبر و صالحان بودن – اعطای حسنات – نجات یافتن از گرفتاری – پاداش  بزرگ  – در امان ماندن از ترس - گرفتن از شیر آسان  شدن  بر کودک – در پناه خداوند بودن

۸۶- طارق :

مقام والا نزد خدا داشتن – در بهشت همنشین مومنین بودن اعطای حسنات – محافظت اشیاء- چرکی نشدن زخم – شفایافتن

۸۷- اعلی:

وارد شدن به بهشت از در دلخواه - فضیلت خواندن مصحف مو سی و ابراهیم علیه السلام را یافتن – دادن پاداش به او – تسکین درد گوش – رفع بواسیر – تسکین درد – شفای شکستگی

۸۸- غاشیه :

مشمول رحمت خدا واقع  شدن- موصون ماندن از عذاب جهنم – محاسبه اسان –آرام  شدن  گریه نوزاد –آرام  شدن حیوان سرکش –رفع بیماری دندان درد –صحت و سلامت در غذا

۸۹- فجر:

در قیامت همراه امام حسین بودن –بخشوده  شدن  گناهان –اعطای حسنات فرزند پسر –قرار دادن نور در قیامت –در امان ماندن از گزند هر چیز

۹۰- بلد:

مشهور شدن به نیکوکاری در دنیا –یافتن مقام بالا نزد خدا – همنشینی پیامبران و شهیدان در قیامت –در امان ماندن از خشم خدا –در امان ماندن کودک از بیماری –در امان ماندن از گردنه کوود-در امان بودن گریه کودک –دفع درد بینی در کودک –

۹۱- شمس:

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت –به بهشت رفتن به منزله صدقه دادن –موفق گشتن – عزیز  شدن  نزد مردم – افزایش رزق – آرام گرفتن لرز بدن

۹۲- لیل:

:شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای نعمت از جانب خدا – حل مشکلات – خوش خوابیدن – فضیلت تلاوت ربع قرآن – پذیرفته  شدن  نماز نزد خدا – اجابت حاجات – خواب خوب دیدن – بهبود یافتن صرع و بیهو شی

۹۳- ضحی :

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – شفاعت حضرت محمد – اعطای حسنات – بازگشت گمشده – حفاظت شیئ مخفی

۹۴- انشراح :

شهادت دادن همه چیز به نفع او در قیامت- به بهشت رفتن – اعطای یقین و سلامتی – درمان سینه درد – درمان بند آمدن ادرار – رفع بیماری قلب درد – شفای زکام و سرماخوردگی –

۹۵- تین :

رسیدن به بهشت – رسیدن به پاداش بسیار – رفع ضرر غذا

۹۶- علق :

شهید از دنیا رفتن – همانند کسی است که در رکاب پیامبر جنگیده – پاداش تلاوت یک جزئ از قرآن – در امان ماندن از غرق  شدن  – در امان ماندن انبار از آفت دزد – دفع بلاهای سفر

۹۷- قدر :

گوئی در راه خدا جهاد کردن – بخشوده  شدن  گناهان – پداشی همچو یک ماه روزه گرفتن در رمضان – در امان ماندن انبار از آفت و دزد – همنشینی با بهترین مخلوقات در قیامت – درمان لرزه های اعضای بدن – در پناه خداوند بودن- حفظ اموال – افزایش برکت انبار غقله

۹۸- بینه :

بیزاری از مشرکان –پیوستن به دین محمد –در زمره مومنان برانگیخته  شدن  –اسان  شدن  محاسبه در روز قیامت قیامت –درمان لقوه –رسوا  شدن  دزد –درمان یرقان –درمان آب مروارید و پیسی-رفع هر نوع آماس –سود بخشیدن به زن باردار

۹۹- زلزال:

رفع زلزله –نمردن با بلایای دنیایی –خارج  شدن  اسان روح از بدن –رسیدن به منزلگه بهشتی –همراهی فرشتگان –رسیدن به پاداش تلاوت ربع قرآن –رسوا کردن دزد –رهایی از ترس –دفع لرزش بدن

۱۰۰- عادیات :

مبعوث و همنشین  شدن  همراه حضرت علی-رسیدن به پاداش تلاوت کل قرآن –ادای سریع قرض –رفع بیماری ترس و تشنگی

۱۰۱- قارعه:

در امان ماندن از دجال و آتش جهنم –سنگین گشتن ترازوی احسان –گشوده  شدن  در رحمت –فزونی رزق-اآسان گشتن کار برای انسان محروم –نیکو گشتن تجارت

۱۰۲- تکاثر:

رفع عذاب قبر –مقرر داشتن صواب صد شهید –ایستادن چهل ردیف فرشته در نماز با وی –رفع بازخواست –بخشوده  شدن  گناهان –در پناه خدا بودن

۱۰۳- عصر:

برانگیخته  شدن  با چهره خندان و درخشان در قیامت-اعطای حسنات –عاقبت به خیر  شدن  –از جمله پیروان حق و حقیقت  شدن  –حافظ اشیائ مدفون

۱۰۴- همزه:

دفع فقر –فزونی رزق-دفع مرگ بد –اعطای پاداش-درمان درد چشم

۱۰۵- فیل:

شهادت دشت ها بیابان ها و کوهها به نماز گزار بودن او در قیامت –بازخواست نشدن در قیامت –درامان ماندن از عذاب و مسخ نشدن در دنیا- توان اینکه هدفش را خورد سازد –به لرزه افتادن لشکر دشمن –قلب را قوت می دهد

۱۰۶- قریش:

سوار بر مرکب بهشتی برانگیخته  شدن  –اغطای پاداشی چون طواف خانه خدا و اعطکاف در مسجدالحرام –

۱۰۷- ماعون :

همانند کسی  شدن  که نماز و روزه اش مورد قبول خدا قرار گرفته-محاسبه نشدن در قیامت –بخشوده  شدن  گناهان –محافظت

۱۰۸- کوثر:

از حوض کوثر سیراب  شدن  –هم صحبتی با رسول خدا –اعطای پاداش –دیدن پیامبر در خواب

۱۰۹- کافرون:

رسیدن به ثواب تلاوت ربع قرآن –از شرک مبّرا  شدن  –بخشیده  شدن  گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –سعادتمند  شدن  شهید مردن و شهید بر انگیخته  شدن  دور ماندن از گزند شیطان –در امان ماندن از وحشت قیامت –حفظ در هنگام در خواب –بر اورده  شدن  حاجات

۱۱۰- نصر:

پیروز  شدن  بر تمام دشمنان –بر انگیخته  شدن  با کتاب ناطق –پناه از گرمای دوزخ و آتش جهنم -به بهشت رفتن –گشوده  شدن  درهای خیر و برکت در دنیا-استجابت حاجات – ثواب کسی که در رکاب پیامبر ودر فتح مکّه بوده – پذیرفته  شدن  نماز در درگاه الهی

۱۱۱- لهب(مسد):

تنفر از ابو لهب –تسکین درد شکم در پناه خدا بودن

۱۱۲- اخلاص (توحید):

بخشوده شدن گناهان پنجاه سال –اعطای خیر در دنیا و آخرت - بخشیده  شدن  گناهان او پدر و مادر و فرزندانش –پس از مرگ فرشتگان و جبرئیل بر بدن او نماز می خوانند-در امان بودن از بدیهای مردم-رفع بیماری شر و زور –پذیرفته  شدن  توبه –حفاظت از او –گناه نکردن –همچون تلاوت یک سوم قرآن و تورات وانجیل و زبور بودن –در امان بودن مال و ثروت –دور  شدن  فقر از خانه –تلاوت آن مانند تلاوت تمام قرآن است –نجات از عذاب دوزخ خدا دوستار او خواهد بود –حافظ در برابر هر آفت و بلا بودن –تسکین درد شکم –اعطای پاداش –پیروزی بر دشمنان

۱۱۳- فلق:

در امان بودن از درد و بیماری –در امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و بیماری معده –محفوظ و سالم ماندن تا زمان مرگ –پاداش همچون کسی که حج واجب و عمره نموده و روزه گرفته مقرر داشتن دفع چشم زخم و بدی ها و بلایا- رسیدن به پاداش  بزرگ  همانند کسی که در مکه روزه گرفته بودن

۱۱۴- ناس:

در امان بودن از درد بیماری - امن بودن از بیماری کودکان و بیماری تشنگی و معده –در امان و حفظ خدا بودن –در امان بودن از گزند جنیان و وسوسه –پذیرفته  شدن  نماز .

منبع: تبیان


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۰۴:۱۵