لینکمن زندگی

LINKMAN ZENDEGI

۲۸ مطلب با موضوع «مـوضـوعـات روانـشنـاسی» ثبت شده است

 

برای حفظ دنیا و آخرت خودم سکوت را انتخاب کردم

 

 

 

زیبا ترین سخن ها ، نتیجه عمیق ترین سکوت هاست

جهت تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و آمزرش گناهان صلوات

زیبا ترین سخن ها ، نتیجه عمیق ترین سکوت هاست

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۵۳

یادگیری تکنیک ها و سیاست های همسرداری

 

*************************************************************************************

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۸ ، ۱۱:۱۷

  1. وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.
  1. این سه میم را از همواره دنبال کن:
  1. * محبت و احترام به خود را
  1. * محبت به همگان را
  1. * مسؤولیت‎پذیری در برابر کارهایی که کرده‎ای
  1. به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می‎جویی، گاه اقبالی بزرگ است.
  1. اگر می‎خواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.
  1. به خاطر یک مشاجره‎ی کوچک،ارتباطی بزرگ را از دست نده.
  1. وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده‎ای، گام‎هایی را پیاپی برای جبران
  1. آن خطا بردار.
  1. بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.
  1. چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزش‎های خود را به‎سادگی در برابر آنها فرومگذار.
  1. به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.
  1. شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش‎تر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.
  1. زیرساخت زندگی شما، وجودجوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.
  1. در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا می‎کنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایه‎های قدیم نگیر.
  1. دانش خود را با دیگران درمیان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.
  1. با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.
  1. سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته‎ای.
  1. بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما
  1. به هم سبقت گیرد.
  1. وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده‎ای که چنین موفقیتی را به دست آورده‎ای.
  1. در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۶

                    

امام علی(ع): 

شنونده غیبت، مانند غیبت کننده است.


امام صادق(ع):

غیبت بر هر مسلمانی حرام است و مرتکبش در هر حال گناهکار است، غیبت حسنات انسان را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را از بین می برد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۵:۵۹

در اطراف کل موجودات هاله ای از انرژی مثبت وجود دارد که موجب جذب اشیا و افراد میشود. اشیا قادر به کنترل این هاله و انرژی نیستند در حالیکه انسان هم می تواند آنرا کنترل کند و هم می تواند با آن بر دیگران اثر گذارد.به همین دلیل است که روانشناسان تأکید دارند همواره مثبت فکر کنید و نسبت به دیگران نیز خوش بین باشید و حتی به شوخی افکار منفی را به یکدیگر منتقل نکنید.

 

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این خود ما هستیم که از طریق بسیاری از اعمالی که انجام می دهیم یا اندیشه هایی که می کنیم و حرف هایی که بر زبان می آوریم ، مجازاتها و تنبیهات خود را تعیین و مشخص می کنیم.

 

یعنی اگر تفکرات و اندیشه های ما مثبت باشند ما انرژی مثبت موجود در پیرامونمان را به خود جذب می کنیم و اگر تفکرات و اندیشه ای ما منفی باشند ، به تناسب انرژی منفی موجود در ژیرامونمان را جذب می کنیم.راستی انرژی مثبت چیست؟

 

برای شاد بودن، انرژی مثبت بودن، رد کردن انرژی های منفی و استرس و تنش های روزانه که همه با آن رو به رو هستیم، تنها شرکت در کلاس های سخنرانی انرژی مثبت و مشاوره های گران قیمت یا کورس های مختلف کفایت نمی کند. شاید روش شاد بودن خیلی ساده تر از آن چیزی هست که مشاوران و روان شناسان و جامعه شناسان و فعالان این عرصه صبح تا شب از طریق رسانه ها و کتاب ها منتشر می کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۶ ، ۲۳:۵۲

شخصیت هر انسانی شامل 3 قسم است :
✅1- والد :
شخصیت امرانه و سلطه گر,دستور میدهد و فرمانروایی میکند ,منطق خودش فقط قابل قبول است و در برابر نافرمانی اطرافیان واکنش نامناسب نشان میدهد.


✅2- کودک:
شخصیت کودکانه ,لجباز,سرکش,سرتاپا غریزه است و هر چیزی را طلب میکند,انتظار اماده سازی از اطرافیان دارد,زود قهر میکند و زود پشیمان میشود,توانایی تصمیم گیری ندارد و منتظر میماند بقیه برایش فکر کنند و تصمیم بگیرند,ناسازگار.


✅3- بالغ:
شخصیت پخته انسان,دارای منطق حقیقی ,دارای قدرت تصمیم گیری و اراده ,سازگار با محیط و اطرافیان و انعطاف پذیر,دارای روابط اجتماعی متناسب و قابل قبول,علاقمند به کسب تجربیات و دارای هدف,احترام به خود و دیگران.
🔵هر فردی این سه شخصیت را داراست,انتخاب با ماست که کدام شخصیت را پرورش دهیم ,و چه خوب که شخصیت بالغ را بارور کنیم و مطابق ان رفتار کنیم.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۰

شخصیت شما چطوریه ؟؟؟ ( روانشناسی شخصیت )

بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند . بعضی ضخیم و بعضی جلد نازک . بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی . بعضی از آدم ها ترجمه شده اند . بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند . بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ می شوند و بعضی از آدم ها صفحات رنگی دارند . بعضی از آدم ها تیتر دارند ٬ فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند : حق هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است . بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند . بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند وبعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند . بعضی از آدم ها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته می شوند . بعضی از آدم هافقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدم ها معلومات عمومی هستند . بعضی از آدم ها خطخوردگی دارند و بعضی از آدم ها غلط چاپی دارند . از روی بعضی از آدم هاباید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها باید جریمه نوشت . بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۰۹:۲۶

مثبت اندیشی در گفتار و عمل

سوره نساء آیه 79 - هر بدی که به شما میرسد از جانب خود شماست
سوره شوری آیه 30 - هر مصیبتی که به شما میرسد دست آورد خودتان است
مثبت اندیشی نفی واقعیت ها نیست. یعنی منفی ها وجود دارند ولی ما میخواهیم 
آنقدر قوی بشویم که واقعیت های منفی در ما اثر نگذارد.
زندگی با عبارات منفی مثل رانندگی با ماشینی است که ترمز دستی آن را بالا کشیده ایم


از این به بعد جای کلمات زیر را با یکدیگر عوض کنیم:خدا بد نده »»»» خدا سلامتی بده
مشکل »»»» مساله
داد نزن »»»» آرام باش
یادت نره ها »»»» یادت باشه
هنوز خوب نشدی؟ »»»» بهتری؟
ای روزگار نامرد »»»» چه زمانه خوبی است
غم آخرتان باشد »»»» انشاالله در شادی ها ببینیمتان
دروغ نگو! »»»» راست میگی؟
چرا دیر آمدی؟ »»»» چه خوب شد آمدی
ببخشید مزاحمتان شدم »»»» ممنونم که وقتتان را در اختیار من گذاشتید
و
 
سوره اسراء آیه 53
ای پیامبر بندگانم را بگو به زیباترین شکل سخن بگویند


 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۱۸:۴۲

اگر می خواهید رابطه تان با همسرتان یک رابطه ایده آل و عالی باشد این نکات را فراموش نکنید.
چیزی که برای شما به عنوان یک زن لذت بخش است برای همسرتان ممکن است زجر آور باشد ، این را باور کنید.


این جمله را هم داخل در این کلیشه همیشگی ببرید که:
در زندگی مشترک در مقابل شوهرتان هرگز همدردی نکنید. مردها همدردی کردن را دوست ندارند و ناخواسته در مقابل همدردی شما واکنش های مردانه ای از قبیل:
* تو نمی فهمی من چه می گویم!
* اصلا چرا برای تو این ها را گفتم!؟
* اگر خوابیده بودم بهتر بود تا این ها را برایت بگویم و فایده ای نداشته باشد.
* میشه انقدر وسط حرف من نپری!؟
این جملات و هر جمله دیگری که در پاسخ به همدردی شما گفته شود، قطعاً خوشایند روحیه زنانه نخواهد بود. چه می شود کرد!؟ دو انسان متفاوت با دو ساختار جدا از هم باید یاد بگیرند چگونه به تبادل نظر و گفتمان بنشینند.

شوهری که تازه به خانه آمده ...
بی شک احساسات و عواطف زنانه شما به نحوی است که وقتی وارد خانه شوید و شوهرتان را ببینید، دلتان می خواهد از پیاده روی ساده ای که در پارک انجام داده اید به اندازه لا اقل پانزده دقیقه برای همسرتان صحبت کنید و صدالبته تمام جزییات را هم مو به مو تعریف خواهید کرد، اما مردها این گونه نیستند. اگر همسر شما از محل کار به خانه برگردد، خوشایندترین حس برایش سکوتی است که شما زمینه ساز می شوید؛ البته با بیان جملات متداولی مانند سلام و احوالپرسی و خسته نباشید و یک استکان چای.
وقتی شوهرتان به خانه برمی گردد، قدری امان بدهید باور کنید ظرف نیم ساعت خستگی اش برطرف می شود و آن وقت شروع به پرسیدن چه خبرها و تعریف ماوقع آنچه از صبح اتفاق افتاده کنید. مردها به این آرامش نیم ساعته احتیاج دارند.

خبرهای خوب و بد را قورت ندهید ...
این که قرار است نیم ساعت به شوهرتان زمان استراحت بدهید، اصلاً به این معنی نیست که اگر خبرهای خوبی هست یا خدای نکرده خبر بدی شنیده اید به همسرتان نگویید.
_
 اگر قرار است خبر خوبی بدهید قطعاً شادی اش از چهره تان تا حدی نمایان خواهد شد. دادن خبرهای خوب با چاشنی یک پذیرایی مختصر عصرانه برای همسرتان بی شک جذاب خواهد بود و شاید زودتر از نیم ساعت خستگی اش از بین رفت، خدا را چه دیدید
_ اگر قرار است خبر بدی بدهید یا از یک جریان تلخ وی را مطلع کنید، سعی کنید لااقل در صورت تان ناراحتی مربوط به آن موضوع موج نزند. مطلب را کم کم و با مقدمه ای که همسرتان را از نظر روحی آماده شنیدن خبر کند، بیان کنید. گفتن یک باره خبر ناخوشایند ممکن است شب تلخی برای شما به وجود بیاورند. به هرحال یک خبر ناخوشایند می تواند عقبه تلخی برای خستگی از کار روزانه باشد. مردها این گونه اند دیگر.

فقط قرار است بشنوید ...
شاید برایتان پیش آمده باشد که وقتی همسرتان از کار روزانه به خانه برمی گردد از او بخواهید که از روز کاری اش برایتان تعریف کند. تعداد کمی از مردها شاید خودشان با توجه به کتاب ها و مطالعات روانشناسی ای که داشته اند، بدانند شما مشتاقید کمی از روز کاری اش بدانید و برایتان خلاصه ای از روز را می گویند. اما اکثر مردها در ساختارشان بیان وقایع روز برنامه ریزی نشده است. پس اگر شما از این نمونه مردان بخواهید برایتان از روز کاری شان تعریف کنند، باید بدانید که فقط باید یک شنونده باشید بدون هیچ ابراز همدردی.
ممکن است همدردی شما خیلی زود آن ها را به جوش بیاورد. نه این که همدردی شما یک موضوع ناپسند باشد. اصلاً اینطور نیست. بلکه ساختار وجودی آن ها به گونه ای است که همدردی شما را به مثابه یک ضعف در خود می پندارند و از این حس فراری اند. وقتی همسرتان صحبت می کند آرام فقط گوش بدهید و در صدد همدردی یا دادن راهکار به او نباشید. همین که به این مرحله دستیافته اید که بتوانید از روز کاری خود صحبت کنید خیلی عالی است. مطمئن باشید در گام های بعدی موفق تر خواهید شد.

برای آمدنش آماده باشید ...
مردها دوست دارند که ببینند در زندگی شما مهم هستند .آنها این اهمیت را در ظاهر شما و آمادگی خانه تان برای مراجعت او می بینند. نمی گویم همیشه باید در حال کار خانه باشید اما سعی کنید نشان دهید که قدر زحمات او را می دانید و محیطی امن برایش مهیا می کنید. بعد از یک روز کاری هیچ چیز به اندازه ی یک چهره ی ارام و خندان شما خستگی او را به در نمی کند.
این که زن و مرد دارای تفاوت های روحی و خلقی و جسمی فراوانی هستند شبیه یک کلیشه روانشناسی شده است، اما چاره ای جز بیان هر لحظه این قبیل جملات نیست تا بالاخره به صورت ملکه در بیایند و دربافت زندگی زن ها و مردها حل شوند. مادامی که این تفاوت ها برای افراد جامعه شناخته نشده باشد مشکلات و عدم تفاهم در زندگی ها بروز می کند و منجر به نارضایتی از زندگی می شوند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۰


چشم ها بی فایده اند اگر ذهن کور باشد

چشم بی فایده است اگر مغز کور باشد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۰۲

شما اختیار سه چیز را دارید :
به یاد داشته باشید که شما در زندگی تنها اختیار سه چیز را دارید: «افکارتان، تصورات ذهنی تان و اعمال و رفتارتان». نحوه به کار گرفتن این سه چیز، تجربه های شما را تعیین می کند.

اگر آنچه را که تولید یا تجربه می کنید دوست ندارید، باید واکنش هایتان را تغییر دهید. افکار منفی تان را کنار بگذارید و مثبت فکر کنید. رویاهای تان را عوض کنید. عادات خود را تغییر دهید. مطالبی را که می خوانید عوض کنید. دوستان تان یا شیوه صحبت کردن تان را تغییر دهید.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۰

ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ …
ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ …


ﻭﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ
ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ …
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ …."
ﺭﻭﺯﮔـــﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘُﺮ ﺧﻨــﺩﻩ "ایام به کام


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۷

1- قانون علت و معلول
هر چیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد .
2- قانون ذهن
همه ی علت ها و معلول ها ذهنی هستند . افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند . افکار شما آفریننده اند . شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره ی آن بیشتر فکر می کنید .
همیشه درباره ی چیز هایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره ی چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید .

3- قانون عینیت یافتن ذهنیات
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست . کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه ی خود را در درون خود خلق کنید .
زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید .
4- قانون رابطه ی مستقیم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .
5- قانون باور
هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود . شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید . پس باید :
- باور های محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید .
- آنها را از بین ببرید .
6- قانون ارزش ها
نحوه ی عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است .
آنچه براستی ارزش هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها ، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است .
7- قانون انگیزه
هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی ، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد . این کار ممکن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.
رمز موفقیت دو چیز است :
- تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها .
- مشخص کردن انگیزه ها .
8- قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه
ذهن ناخودآگاه شما موجب می شود همه ی گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است .
ذهن ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آنرا برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد .
9- قانون انتظارات
اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید در جهان پیرامورتان امکان وقوع پیدا می کند .
شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می کنید و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد .
10- قانون تمرکز
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند .
هر چیزی که روی آن تمرکز کنید و مرتبا به آن فکر کنید در زندگی واقعی شکل می گیرد و گسترش پیدا می کند . بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی واقعا طالب آن هستید .
11- قانون عادت
حداقل 95% از کارهایی که انجام می دهید از روی عادت است ، خواه عادت های مفید و خواه عادت های مضر .
شما می توانید عادت هایی را که موفقیتتان را تضمین می کند در خود پرورش دهید . به این صورت که تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشوند تمرین و تکرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهید .
12- قانون جذب
شما مرتبا افکار ، ایده ها و موقعیت هایی را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب می کنید ، خواه افکار منفی خواه افکار مثبت .
شما می توانید بهتر از اینکه هستید باشید ، ثروتمند تر از اکنون باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار غالب خود را تغییر دهید .
13- قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه ی انتخاب های شما تا این لحظه است .
چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید ، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست .
14- قانون تفکر مثبت
 برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است .
شیوه ی تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها ، اعتقادات و انتظارات شماست .
15- قانون تغییر
تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است .
کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن .
16- قانون کنترل
این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه حد زندگی تان را تحت کنترل دارید .
سلامتی ، شادی و عملکرد عالی از طریق کنترل کامل افکار ، اعمال و شرایط پیرامونتان به وجود می آید .
17- قانون مسئولیت
هر جا که هستید و هر چه که هستید بخاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید .
مسئولیت کامل آنچه که هستید ، آنچه که بدست آورده اید و آنچه که خواهید داشت بر عهده ی خود شماست .
18- قانون پاداش
عالم در نظم  و تعادل کامل به سر می برد . شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید .
همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید . اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید .
19- قانون خدمت
پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد .
هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید ، در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید .
20- قانون تاثیر تلاش
همه ی امیدها ، رویاها ، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست .
هر چه بیشتر تلاش کنید ، بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید .
هیچ راه میانبری وجود ندارد .
21- قانون آمادگی
شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است . عملکرد خوب نتیجه ی آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها ، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود .
در هر حوزه ای موفق ترین افراد آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد نا موفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کار می کنند .
22- قانون حد توانایی
هیچ وقت برای انجام همه ی کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی است .
هر جه بیشتر کار کنید کارایی بیشتری پیدا می کنید . اما اگر بخواهید بیش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگیرید نتیجه ای جز این نخواهد داشت که بفهمید توانایی شما برای انجام کارها حدی دارد .
23- قانون تصمیم
مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است .
در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت ، هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید .
24- قانون خلاقیت
ذهن شما می تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد .
هر نوع پیشرفتی در زندگی تان با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی شما در خلق ایده های جدید نا محدود است آینده ی شما نیز محدودیتی نخواهد داشت .
25- قانون انعطاف پذیری
در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید ، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید .
در عصر تحولات سریع ، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز ، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است .
26- قانون استقامت
معیار ایمان به خود ، توانایی استقامت در برابر سختی ها ، شکست ها و نا امیدی هاست .
استقامت ویژگی اساسی موفقیت است . اگر شما به اندازه ی کافی استقامت کنید ، طبیعتا سرانجام موفق می شوید .
27- قانون صداقت
خوشبختی و داشتن عملکرد عالی هنگامی به سراغ شما می آید که تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنید .
همیشه با آن بهترین ِ بهترین ها که در درون شماست صادق باشید .
28- قانون احساس
شما در فکر کردن ، درک کردن و تصمیم گرفتن صددرصد احساسی عمل می کنید . با احساستان تصمیم می گیرید و با عقلتان توجیه می کنید .
از آنجایی که کنترل افکارتان در دست خودتان است ، خوشبختی شما نیز بستگی به میزان اراده ی شما در کنترل افکارتان دارد .
29- قانون خوشبختی
کیفیت زندگی تان را احساس شما در هر لحظه تعیین می کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می کند نه خود وقایع .
هرگز برای اینکه تجربه ی خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست . کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید .
30- قانون جایگزینی
ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط می تواند یک فکر را در خود جای دهد ، یا مثبت یا منفی . شما می توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست پیدا کنید .
ذهن مانند باغی است که در آن یا گل می روید یا علف هرز .
31- قانون اظهار
هر گفته ای تاثیری به جا می گذارد . وقتی چیزی را با حالتی سرشار از احساس به خودتان می گویید ، افکار ، ایده ها و رفتارهایی هماهنگ با همان کلمات بوجود می آید .
فقط راجع به چیز هایی فکر کنید که طالب آن هستید و راجع به آنچه که طالب آن نیستید فکر نکنید .
32- قانون عکس العمل
افکار و احساسات شما تعیین کننده ی اعمال شماست و اعمال شما نیز به نوبه ی خود تعیین کننده ی افکار و احساسات شماست .
اگر برخوردی مثبت ، خوشایند و خوش بینانه داشته باشید ، فردی مثبت ، خوشایند و خوش بین خواهی شد .
33-  قانون تجسم
دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست . تصاویر ذهنی که به آن مشغول هستید افکار ، احساسات و رفتار شما را تحت تاثیر قرار می دهد .
هر چیزی که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا در زندگی شما به واقعیت می پیوندد .
34- قانون تمرین
هر چیزی را که مرتبا تمرین کنید تبدیل به یک عادت جدید می شود . شما می توانید رویکرد ها ، توانایی ها و کیفیات خوشبختی و موفقیت را در خود بپرورانید ، به این صورت که قوانین موفقیت را برای خود آنقدر تکرار کنید تا جزئی از شخصیت شما شوند .
35- قانون تعهد
کیفیت عشق و طول مدت یک دوستی رابطه ی مستقیم با عمق تعهد هر دو نفری دارد که می خواهند با یکدیگر رابطه ی موفقی داشته باشند .
نسبت به کسانی که برایشان اهمیت زیادی قایل هستید از صمیم قلب و بی قید و شرط متعهد باشید .
36- قانون ارزش
شما همیشه به سوی کسانی که با شما ارزش ها ، باورها و اعتقادات مشترکی دارند و با آنها توافق دارید ، جذب می شوید .
عشق کور نیست .
37- قانون تفاهم
میزان تفاهم شما با هر کس بستگی به این دارد که تا چه حد ارزش ها ، رویکردها ، هدف ها و باورهای مشترکی دارید .
38- قانون ارتباطات
کیفیت روابط شما را ، کیفیت و کمیت ارتباطات شما با دیگران تعیین می کند .
ایجاد و حفظ روابط خوب نیاز به صرف وقت دارد .
39- قانون توجه
شما به چیزی توجه می کنید که آن را بسیار دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید .
با دقت گوش کردن به دیگران باعث می شود بفهمند که شما آنها را دوست دارید و این کار باعث ایجاد اطمینان می شود ، یعنی همان چیزی که اساس یک ارتباط دوستانه است .
40- قانون عزت نفس
هر کاری که در زندگی انجام می دهید برای حفظ یا افزایش عزت نفس است . شما در کنار کسی احساس خوشبختی می کنید که باعث می شود احساس کنید فردی ارزشمند و مهم هستید .
هر چه بیشتر سعی کنید که عزت نفس را در دیگران افزایش دهید خودتان را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و برای خودتان احترام بیشتری قائل خواهید شد .
41- قانون تلاش غیرمستقیم
در روابط با دیگران غیر مستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می شود . برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید . اگر می خواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تاثیر بگیرید .
برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید .
42- قانون تلاش معکوس
هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه ی خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد .
برای ایجاد یک رابطه ی خوب کافی است فقط راحت باشید ، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید .
43- قانون هویت
حساسیت بیش از حد یا شخصی کردن مسائل یکی از دلایل اصلی بروز مشکل در برقراری روابط با دیگران است .
فقط از طریق غیرشخصی کردن ، جدا کردن خود از مسائل و داشتن یک نگرش عینی و واقع بینانه می توانید خوب عمل کنید و با دیگران روابط موثر برقرار سازید .
44- قانون بخشش
سلامت روانی شما دقیقا بستگی دارد به اینکه تا چه حد می توانید کسانی را که با اعمالشان به نحوی به شما آسیب رسانده اند براحتی ببخشید .
بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است . این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس کینه و نفرت نسبت به آنها می شود .
45- قانون پذیرش واقعیت
مردم تغییر نمی کنند . آنها را همان طور که هستند بپذیرید. سعی نکنید دیگران را عوض کنید یا انتظار داشته باشید تغییر کنند . شما نتیجه ی نگرش خودتان را می بینید .
کلید داشتن روابط خوب با دیگران ؛ پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند .
46- قانون کم کوشی
بشر سعی می کند آنچه را که می خواهد با کمترین تلا ش ممکن بدست آورد . همه ی پیشرفت های بشر در زمینه ی تکنولوژی در واقع راه های دستیابی به بیشترین برون داد با کمترین درون داد است .
بنابراین همه ی افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترین راه ممکن برای انجام کارها هستند .
47- قانون حداکثر
بشر همیشه سعی می کند در قبال صرف وقت ، پول ، تلاش یا احساس خود بیشترین نتیجه را حاصل کند . در انتخاب بین کمتر یا بیشتر ، ما همیشه بیشتر را انتخاب می کنیم .
بنابراین ، ما مردم اصولا در انجام هر کاری حریص هستیم . این ویژگی فی نفسه نه خوب است و نه بد . این فقط یک واقعیت است .
48- قانون مصلحت
شما همیشه سعی می کنید در سریعترین زمان ممکن و با آسانترین راه به هدف هایتان برسید و کمتر به عواقب این کار توجه دارید .
شما در هر کاری که انجام می دهید تمایل دارید که از روشی استفاده کنید که دردسر و مشکلات کمتری ایجاد کند .
49- قانون دوگانگی
شما برای هر کاری که انجام می دهید همیشه یکی از این دو دلیل را ارائه می دهید :
- دلیلی که درست به نظر می رسد
- دلیل واقعی
دلیلی که درست به نظر می رسد دلیلی احترام برانگیز و ظاهرا شرافتمندانه است . اما دلیل واقعی این است که راهی که انتخاب کرده اید در حال حاظر سریعترین و آسان ترین راه برای رسیدن به اهداف شماست .
50- قانون انتخاب
هر کاری که انجام می دهید بر اساس ارزش های غالب در آن لحظه است . حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است .
هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید .
51- قانون ارزش واقعی
ارزش هر چیز در چشم بیننده است . برای هیچ چیز ارزش از پیش تعیین شده ای وجود ندارد . میزان ارزش هر چیز بهایی است که کسی حاضر است برایش بپردازد .
کسی که حاضر است در مقایسه با دیگران بالاترین بها را برای چیزی بپردازد ارزش نهایی آنرا تعیین می کند .
52- قانون تعجیل
شما همیشه ترجیح می دهید که زودتر به آرزوهایتان برسید تا دیرتر .
به همین دلیل است که در تمام عرصه های زندگی تان بی قرار هستید .
53- قانون ارزش نهایی
تعیین کننده ی بهای اصلی هر محصول اینست که آخرین مشتری ها برای آخرین اقلام باقی مانده ی آن ، چقدر حاضرند بپردازند .
54- قانون عرضه و تقاضا
هنگامی که مقدار کالا یا مواد اولیه محدود است ، افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا می شود و برعکس .
تشویق باعث افزایش و تنبیه باعث کاهش می شود . در فعالیت های تولیدی ، مالیات و مقررات در حکم تنبیه عمل می کنند و در فعالیت های غیر تولیدی ، سود و مزایا به عنوان پاداش عمل می کند .
55- قانون کهن (Kohen)
همه چیز قابل بحث و مذاکره است .
چه در خرید و چه در فروش ، هر پیشنهاد قیمت یا شرایطی از سوی یکی از طرفین معامله در صورتی بهترین پیشنهاد است که بازار ، آنرا بپذیرد .
همیشه برای رسیدن به قیمت بهتر صحبت کنید .
56- قانون داوسن (Davson)
اگر بدانید چگونه به بهترین نحو وارد مذاکره شوید ، همیشه می توانید معامله ی بهتری انجام دهید .
همیشه بیشتر از آنچه در نظر دارید مطالبه کنید . هرگز اولین قیمت پیشنهادی را نپذیرید . عجله نکنید و سپس قیمت بهتری را درخواست کنید .
57- قانون تعیین مهلت
تعیین مهلت یکی از جنبه های ضروری معامله است . هرگاه پیشنهادی می دهید ، برای رد یا قبول آن مهلتی تعیین کنید .
اما اگر طرف مقابل برای شما مهلتی تعیین کند ، کافی است بگویید : " اگر فقط همین قدر وقت دارم جواب من منفی است " .
58- قانون شرایط پرداخت
شرایط پرداخت یک معامله از سایر شرایط ، حتی از قیمت مهمتر است .
شما معمولا می توانید هر قیمتی را بپذیرید اگر شرایط پرداخت مطلوب باشد .
59- قانون آمادگی
80% موفقیت در معاملات بستگی به این دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنید .
قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوری کنید ، کارهای مقدماتی را انجام دهید و از صحت فرضیات خود اطمینان حاصل کنید .
60- قانون جابجایی
قبل از معامله خود را به جای طرف مقابل بگذارید و پیش بینی کنید که او قصد دارد چگونه معامله را پیش ببرد .
هنگامی که از موقعیت طرف مقابل درک درستی پیدا کردید ، بهتر خواهید توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانید .
61- قانون اشتیاق
از طرفین معامله ، آنکه از خود اشتیاق بیشتری نشان می دهد امکان کمتری برای بدست آوردن بهترین قیمت دارد .
شما تنها در صورتی می توانید معامله را انجام دهید که بتوانید در صورت نامطلوب بودن قیمت از خیر معامله بگذرید .
62- قانون عمل متقابل
مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفی که به آنها می کنید متقابلا پاداش شما را بدهند .
در معامله با دادن امتیازات کوچک می توانید در عوض امتیازات بزرگتری بدست آورید .
63- قانون عدم ختم معامله
هیچ معامله ای تمام شده نیست . اگر اطلاعات جدیدی بدست آوردید که باعث شد از شرایط معامله راضی نباشید از طرف دیگر معامله بررسی مجدد شرایط را تقاضا کنید .
64- قانون وفور نعمت
ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می کنیم ، جهانی که در آن گنجینه ی عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد .
برای دستیابی به استقلال مالی همین امروز برای افزایش ثروت خود تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به همین هدف انجام داده اند .
65- قانون معاوضه
پول وسیله ی معاوضه ی خدمات و تولیدات یک نفر است با خدمات و تولیدات شخص دیگر .
میزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشی است که دیگران برای کار شما قائل هستند .
66- قانون سرمایه
سرمایه عبارت از دارایی هایی است که می توان برای تولید پول نقد از آن استفاده کرد . باارزش ترین دارایی شما توانایی کسب درآمد است .
منابع جسمانی ، ذهنی و عقلانی شما که مرتبا در حال رشد و تغییر است سرمایه ی شخصی شماست .
67- قانون پس انداز
همیشه اول از همه حق خودتان را بدهید . آزادی مالی از آن کسانی است که همیشه حداقل ده درصد از درآمد خودرا پس انداز می کنند .
اگر نمی توانید پول پس انداز کنید ، استعداد ثروتمند شدن ندارید .
68- قانون نگهداری
اینکه چقدر درآمد داریم مهم نیست ، بلکه نکته ی مهم اینست که چه مقدار از آن را می توانید نگه دارید .
افراد موفق وقتی که درآمد خوبی دارند پس انداز می کنند و در نتیجه وقتی درآمد کمی دارند پشت گرمی مالی دارند.
69- قانون پارکینسون
مخارج معمولا آنقدر افزایش پیدا می کند تا اینکه به میزان درآمد برسد.به همین دلیل است که اکثر مردم هنگام بازنشستگی فقیر هستند.
برای اینکه ثروتمند شوید باید مخارجتان کمتر از درآمدتان باشد و باقیمانده را پس انداز کنید.
70- قانون سرمایه گذاری
قبل از سرمایه گذاری تحقیقات لازم را به عمل آورید.هنگامی که مشغول انجام تحقیقات مقدماتی برای سرمایه گذاری هستید وقت کافی صرف این کار کنید،
درست همانطور که پس از سرمایه گذاری برای پول درآوردن وقت صرف می کنید.
هرگز خود را بطور ناگهانی درگیر یک سرمایه گذاری غیر قابل برگشت نکنید.
71- قانون بهره ی مرکب
جمع آوری پول و افزایش دادن آن از طریق بهره ی مرکب، که هم به اصل سرمایه و هم به سود آن تعلق می گیرد، شما را ثروتمند می کند.
رمز دست یابی به استقلال مالی از طریق پس انداز این است که پول را کنار بگذارید و هرگز به هیچ دلیلی به آن دست نزنید.
72- قانون برآیند
موفقیت مالی بزرگ برآیند صدها، بلکه هزارها، تلاش کوچک است که ممکن است هرگز توسط کسی دیده یا تحسین نشده باشد.
برای ثروتمند شدن هیچ راه سریع یا آسانی وجود ندارد.
73- قانون جذب
جمع آوری پول موجب می شود که پول بیشتری به سوی شما جذب شود.
در حین جمع آوری پول ، تفکر مثبت در مورد آن شما را تبدیل به چیزی شبیه آهن ربا می کند، با این تفاوت که شما پول را به سوی خود جذب می کنید.
 
74- قانون اشتیاق
برای ثروتمند شدن باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید . اشتیاقی اندک یا علاقه ای مختصر کافی نیست.
شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده ی فعالیتهای خود بسنجید . آیا این فعالیتها با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه؟
75- قانون هدف
قطعیت هدف نقطه ی آغاز ثروتمند شدن است. برای ثروتمند شدن باید تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید. آن را یادداشت کنید و سپس برای دست یابی
به آن برنامه ریزی کنید . تمام مردمان موفق افکارشان را روی کاغذ می آورند.
76- قانون ثروتمند کردن
تمام ثروت های پایدار از طریق ثروتمند کردن دیگران از راه های مختلف بوجود می آید.
هر چه بیشتر تمرین کنید که در بالا بردن کیفیت زندگی دیگران سهیم شوید ثروتمند شدن شما بیشتر تضمین می شود.
77- قانون کارآفرینی
مطمئن ترین راه برای ثروتمند شدن این است که کار موفقی را برای خود طرح ریزی کنید و به مرحله ی اجرا درآورید . هیچکس با کار کردن برای دیگران ثروتمند
نمی شود. تولیدات یا خدمات شما کافی است تنها ده درصد بهتر از رقیبانتان باشد تا راه را برای ثروتمند شدن شما هموار کند.
78- قانون خودساختگی
بهترین و مطمئن ترین راه برای راه اندازی یک کار جدید این است که بدون سرمایه یا با مقدار اندک شروع کنید ، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود
حاصله پیش بروید. کسانی که با پول خیلی کم شروع می کنند در مقایسه با کسانی که با پول خیلی زیاد شروع می کنند احتمال موفقیت بیشتری دارند.
79- قانون آمادگی برای شکست
آمادگی شما برای شکست خوردن ، تنها معیار واقعی تمایل شما برای ثروتمند شدن است.
شکست پیش نیاز موفقیت بزرگ است . اگر می خواهید سریع تر موفق شوید آمادگی شکست خود را دو برابر کنید.
80- قانون ریسک
در هر کاری ، بین میزان ریسک پذیری و احتمال شکست رابطه ی مستقیم وجود دارد.
کارآفرینان موفق کسانی هستند که برای سود بیشتر خطرات کار را تجزیه تحلیل می کنند و به حداقل می رسانند.
81- قانون خوش بینی نابجا
خوش بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که میتواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.
در تجارت ، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و سه برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
82- قانون ثبات قدم
اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه ی کافی ثبات قدم داشته باشید، بدون تردید موفق خواهید شد.
موانعی که در حین کار ظاهر می شود پلکان موفقیت شما است به شرط آنکه از هر ناامیدی و شکستی درس بگیرید.
83- قانون هدف تجارت
هدف اساسی تجارت پیدا کردن و حفظ مشتری است و در هر تجارتی کلیه ی فعالیتها باید بر این هدف متمرکز باشد.
سود نتیجه ی پیدا کردن و حفظ مشتری با روشی مقرون به صرفه است.
84- قانون سازمان
یک موسسه ی تجاری مرکب از گروهی از افراد است که برای تنها هدف خود که همان پیدا کردن و حفظ مشتری است تشکیل شده است .
وجود هر کدام از کارکنان باید برای انجام وظایف موسسه ضروری باشد.
85- قانون رضایت مشتری
در تجارت هر کسی مشغول حفظ رضایت مشتری است و همیشه حق با مشتری است.
مشغولیت ذهنی تاجران موفق ارائه ی خدمات بهتر به مشتری است.
86- قانون مشتری
مشتری همیشه به دنبال بهترین و بیشترین است با پایین ترین قیمت ممکن.
یک برنامه ریزی خوب تجاری ایجاب می کند که شما همواره به منافع شخصی مشتری توجه و بر آن تاکید داشته باشید.
87- قانون کیفیت
کیفیت آن چیزی است که مشتری می گوید و مشتری است که در مورد ارزش کالا یا خدمات تصمیم می گیرد.
توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات خود تعیین کننده ی موفقیت شما در بازار است.
88- قانون کهنگی
هر چیزی که مورد استفاده قرار گیرد کهنه خواهد شد.
محصولات یا خدمات امروز بدلیل تکنولوژی پویا و رقابت از همان ابتدا در فرآیند کهنه شدن قرار می گیرد.
معجزه ی جدید یا محصول جدید شما که قرار است به بازار بیاید چیست؟
89- قانون ابتکار
برای شروع راه موفقیت ، داشتن یک ایده ی خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
پیشرفت در تجارت نتیجه ی یافتن راههای سریع تر ، ارزان تر ، بهتر و آسانتر برای انجام یک کار است.
90- قانون عوامل ضروری موفقیت
هر کار یا تجارتی بیش از پنج تا هشت عامل ضروری برای موفقیت ندارد . این عوامل، تعیین کننده ی چگونگی عملکرد شما هستند. 
کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می شوند تعیین کنید و سپس با بهره گیری از این اطلاعات ، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامه ریزی کنید.
91- قانون بازار
قیمت واقعی هر کالا بهایی است که مشتری حاضر است برای آن کالا در بازار آزاد و رقابتی ، که در آن سایر کالاهای مشابه نیز وجود دارد ، بپردازد .
همیشه حق با بازار است .
92- قانون تخصصی کردن
برای موفقیت در تجارت ، باید ابتدا محصول یا خدمات بخصوصی را انتخاب کنید و سپس تمام توانایی خود را برای انجام کار با بهترین روش به کار گیرید .
یکی از دلایل اصلی شکست در تجارب غیر تخصصی کار کردن است .
93- قانون تمایز
در یک بازار رقابتی ، محصولات یا خدمات برای کسب موفقیت باید در نوع خود ویژگی منحصر به فردی داشته باشند تا از سایر محصولات و خدمات مشابه متمایز گردند .
برای رقابت در بازار ، برتری کالای شما باید قابل توجه و قابل تبلیغ کردن باشد و چیزی باشد که بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند .
94- قانون تعیین خریدار
موفقیت در تجارت در گرو تعیین گروه هایی است که در بازار ، خریدار تولیدات یا خدمات شما هستند .
- مشتریان شما دقیقا چه کسانی هستند ؟
- کجا هستند ؟
- علت خرید آنها چیست ؟
95- قانون تمرکز بازار
موفقیت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روی مشتریان بخصوصی است که می توانند از ویژگی های خاص کالا یا خدمتی که ارائه می دهید بیشترین استفاده را ببرند .
تعیین و متمرکز کردن تلاش هایتان روی این گروه خاص و اصلی ، رمز سوددهی است .
96- قانون برتری
بازار تنها برای عملکرد برتر ، تولیدات برتر یا خدمات برتر بهای عالی می پردازد .
اولین کار در مدیریت ، تعیین و بهبود بخشیدن به حوزه ای است که می توانید در آن برتر باشید .
97- قانون احتمالات
هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد . برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود ، تعداد موارد را افزایش دهید .
هر چقدر کارهای بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید ، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می شود .
98- قانون وضوح اهداف
هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود .
روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می کند که اقبال را به سوی شما می کشد .
99- قانون جذب
شما در زندگی ، افراد ، ایده ها و موقعیت هایی را به سوی خود جذب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگ هستند .
هنگامی که اهداف شما از مغناطیس اشتیاق شما سر شار شد به چیزی دست پیدا می کنید که مردم به آن شـــانس می گویند .
100-  قانون توقعات
اگر مدام توقع داشته باشید که اتفاقات خوب برایتان رخ دهد ، میزان شانس خود را در زندگی افزایش می دهید .
هر روزتان را ا این جمله آغاز کنید : " می دانم امروز یک اتفاق عالی برایم می افتد . "
101- قانون فرصت
بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های پیرامون شماست .
بزرگترین فرصت شما ، به احتمال زیاد درست پیش پای شماست ، در کار ، حرفه ، تحصیل ، تجربه یا علایق فعلی شما .
102- قانون قابلیت
شانس هنگامی رخ می دهد که آمادگی و موقعیت در یک جا جمع شود .
در هر زمینه ای ، هر چقدر توانایی های بیشتری داشته باشید و آنها را بیشتر پرورش دهید شانس رسیدن به موقعیت های مطلوب نیز برای شما بیشتر می شود .
103- قانون دانش
در هر زمینه ای ، شخصی که دانش و مهارت گسترده تری داشته باشد شانس موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارد .
دانش و مهارت گسترده ، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر می کند و در نتیجه فرصت هایش را افزایش می دهد .
104- قانون پیش فرض ها
پیش فرض های نادرست ریشه ی شکست ها هستند . شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید .
پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد ، راه را برای یافتن پیش فرض های جدید و دگرگونی های لازم باز می کند ، چیزهایی که در غیر این صورت بدست نخواهید آورد .
105- قانون وقت شناسی
وقت شناسی همه چیز است . اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید ، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید .
" در دریای پر تلاطم زندگی ، همیشه می توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند ." (ویلیام شکسپیر )
106- قانون انرژی
هر چقدر انرژی و اشتیاق بیشتری داشته باشید ، احتمال اینکه موقعیت مناسب را تشخیص دهید و از آن استفاده کنید بیشتر می شود .
بهترین ایده ها و افکار خلاق بعد از مدتی استراحت و آرامش بدست می آید .
107- قانون روابط
هر چه افراد بیشتری را بشناسید که دید مثبتی نسبت به شما دارند موقعیت های بهتری به دست خواهید آورد .
افرادی که شما را دوست دارند به شما ایده های جدیدی می دهند و راه موفقیت را برای شما باز می کنند .
108- قانون درک دیگران
وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید ، اغلب اوقات به ایده و راه حل هایی دست پیدا می کنید که قبلا به آنها پی نبرده بودید .
مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می خواهند و شما چطور می توانید نیازها و خواسته های آنها را برآورده کنید .
109- قانون رشد
اگر در حال رشد فکری نیستید پس دارید در جا می زنید . اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید .
یادگیری دائمی و رشد مداوم فکری را جزئی از برنامه ی روزانه ی زندگی خود قرار دهید .
110- قانون تکرار
تمرین و تکرار بهای بدست آوردن مهارت است . چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می آید .
رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه ی کنار گذاشتن عادت های گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادت های جدید است .
111- قانون پشتکار
یک زندگی خوب و درخشان مجموعه ای از هزاران تلاش و ایثاری است که هیچ کس از آن باخبر نیست .
" مردان بزرگ از ارتفاعاتی که فتح کرده اند حفاظت می کنند ، جاهایی که یک شبه به آن نرسیده اند . اما هنگام شب در حالی که همراهانشان خفته اند باز هم به تلاش خود برای پیشروی ادامه می دهند ." ( هنری وادزورث لانگفلو )
112- قانون خودشکوفایی
شما می توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده ی خود به آن نیاز دارید بیاموزید .
آنهایی که می آموزند توانا هستند .
113- قانون استعدادها
در درونتان مجموعه ای از استعدادها و توانایی ها نهفته است که اگر درست شناسایی و به کار گرفته شوند شما را قادر می سازند تا به هر هدفی که در نظر دارید برسید .
از چه قسمت هایی از کارتان بیشتر لذت می برید و آنها را خیلی خوب انجام می دهید ؟ این سوال بهترین راهنما برای یافتن استعدادهای واقعی شماست .
114- قانون کمال
موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می آید که کاری که از نجام آن لذت می برید ، بی عیب و نقص انجام می دهید .
" تعیین کننده ی کیفیت زندگی شما این است که تا چه حد به  کمال در زندگی اهمیت می دهید و برای رسیدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد می دانید ." ( وینس لمباردی - مربی فوتبال )
115- قانون موقعیت
مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلم ما هستند . در درون هر مشکلی بذر سود یا موقعیتی نهفته است ، برابر یا بیشتر از سود حاصل از  انجام کار مورد نظر .
در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید .
116- قانون شهامت
وجود شهامتی سنجیده و حساب شده برای دستیابی به موفقیت ضروری است . ترس بزرگترین مانع رسیدن به هدف است .
رویارویی با ترس های خود را جزئی از عادت هایتان کنید و در هر شرایطی این کار را انجام دهید .
117- قانون سخت کوشی
موفقیت ها و دستیابی به اهداف با سخت کوشی بدست می آید .هنگامی که شک دارید موفق می شوید یا نه ، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید .
هنگامی که مشغول کار هستید ، تمام مدت کار کنید و وقت تلف نکنید .
118- قانون بخشندگی
هر چه بیشتر ، بدون انتظار پاداش ، به دیگران خدمت کنید ، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد ، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید .
شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید .
119- قانون پذیرش
اینکه چطور با خودتان حرف می زنید ، حداقل 95% از فکر و احساس شما را مشخص می کند . ذهن ناخودآگاه گفته های درونی شما را به عنوان دستور می پذیرد .
همواره با خودتان گفتگوهای مثبت ، سودمند و موثر داشته باشید ، حتی هنگامی که احساس خوبی ندارید .
120- قانون خوش بینی
نحوه ی تفسیر و توجیه تجربیاتتان ، تفکرات و احساسات شما را شکل می دهد .
اگر عادت کنید در هر موقعیتی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید موفق خواهید شد که یک نگرش فکری مثبت را برای خود پایه ریزی کنید و سرانجام هیچ چیز نمی تواند سد راهتان شود.
121 - قانون جذب
قانون جذب قانونی انتزاعی است و به طور خلاصه بیان می‌کند که هر آنچه در ذهن انسان تصور شود اعم از خوب یا بد، زشت یا زیبا و ... در دنیای واقعی نمود خواهد یافت. سرعت و شدت به واقعیت پیوستن این تصویر ذهنی به شدت تمرکز روی آن موضوع و وضوح تصویر آن در ذهن بستگی دارد.

قانون جذب میگوید هر چه فکر کنی همان می‌شود. هیچوقت نباید فراموش کنیم که ما به چیزی که فکر میکنیم میرسیم نه به چیزی که دوست داریم. همیشه یک حس خوب یک فکر خوب به دنبال میاورد .پس حس خود را سرشار از عشق و شوق کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۳:۱۷

رنگها

قرمز

دارای فرکانس 575

تسکین دهنده بیماری ها و حساسیت پوستی

محرک میل جنسی و کشش است (آقایانی که میل جنسی ضعیف دارند باید رنگ اطاق خواب یا رنگ لباس همسرشان یا مهتابی اطاق خواب قرمز خوشرنگ باشد).

متابولیسم بدن را زیاد می کند کسانی که کم اشتهایی دارند باید از لباس قرمز یا سفره قرمز استفاده کنند تا حالت اسیدی را کم کرده هضم غذا راحت تر شود.

گرم کننده بدن بعلت سریعتر شدن گردش خون.

احساسات را شدید می کند.

برای افراد عصبی خوب نیست.

خستگی ایجاد می کند.

 

لباس قرمز:

لباس قرمز برای بچه باعث چشم خوردن او می شود.

برای کسانی که بدن آنها ناراحتی زیر را دارد سریع بدن آنها خوب می شود زیرا تحریک شده جریان خون سریع شده و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

12- سوخته

13- زخم

14- سرخچه

15- مخملک

16- ناراحتی پوستی

 

آبی

دارای فرکانس 535

مفید برای:

1- ناراحتی عصبی چشم با دیدن رنگ آبی تحریک می شود و تسکین می دهد(محیط را برایشان آبی کنید)

2- حالت سرد و خنک کننده دارد و کشش را کم می کند چشم زخم را بی اثر می کند (لباس آبی چشم زخم را دور می کند)

3- کسانی احساس درد و ناراحتی بدن و کسالت دارند لبس آبی بپوشند و فضای اطاق را آبی کرده(آبی آسمانی و فیروزه ای)

4- کسانی که وسواس دارند از رنگ آبی برای پرده ها روی مبلها و پرده آشپزخانه استفاده کرده و روزی دو لیوان آب سیب و لیمو ترش و دو لیوان شیر بادام بخورند.

5- کسانی که زود هیجانی می شوند یا زیاد تب می کنند یا دچار بی خوابی هستند در محیط آبی استراحت کنند یا از چراغ خواب آبی آستفاده کنند.

6- برای فشار خون خوب است آرامش با استخر و دریا زیاد می شود و تعدیل می کند تنفس را و آرامش درونی ایجاد کرده محافظ بوده و در کارهای حساس وجدی از لباس آبی استفاده کنید.

7- دفع کننده مگس است و پشه را جذب می کند.

8- در معالجه سرطان و ترشح چرکی بدن موثر است.

 

سبز

دارای فرکانس 445 بوده بهترین درمان برای بیماران روحی و روانی استفاده از رنک سبز بهاری است و خستگی اعصاب را از بین می برد و گذر ایام حس نشده و تحمل پذیر شده و خنک کننده است و مهیج و تعدیل کننده نور خورشید و فشار خون را کم کرده برای بی خوابی و خستگی موثر بوده برای سر درد و میگرن خوب بوده و رشد گیاه را کم می کند.

 

زرد:

رنگ زرد گرم کننده و باعث خوشرویی و نشاط شده و حالت روحانی می دهد و فکر را تحریک می کند و بعضی از ناراحتی های عصبی را کم می کندو باعث تخمیر الکل می شود و کیفیت آنرا خوب می کند و رشد گیاه را سریع می کند.

 

لباس

لباس زیر سفید و نخی استفاده کنید زیرا ضد حساسیت است و لکه چربی را زود نشان می دهد ملیح و براق بوده و احساس نشاط و پاکی می دهد.

لباس پلاستیک ایجاد الرژی می کند.

لباس مشکی انسان را افسرده می کند.زیرا تمام نورها را جذب کرده و گرم می شود.

از رنگهای شاد استفاده کنید و در خانه از رنگهای سفید نارنجی سبز کم رنگ و آبی آسمانی استفاده کنید.و در اسلام بهترین رنگ زرد است زیرا دیده را خیره می کند.

به تناسب فصل لباس بپوشید.

لباسی بپوشید که از تن کردن آن احساس لذت کنید.

برای کت و شلوار آقایان خاکستری مناسب است.

رنگ ارغوانی(بین آبی و نارنجی است) :ابهت را زیاد می کند لطیف و ظریف است برای کم خونی خوب است و باعث خوشنودی دیگران می شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۲:۰۲


مکانیسم های دفاعی


مکانیسم های دفاعی به طور گروهی وارد عمل می شوند و اعمال انسان را تحت کنترل خود در می آورند. وقتی انسان نمی تواند تعادل های روانی خود را به طور مستقیم دفع کند، در واقع کل وجود او در معرض خطر قرار می گیرد، مثل بیماری روان تنی و زخم معده ...
برای دفع این خطر انسان به طور ناآگاه به مکانیسم های دفاعی متوسل می شود تا به کمک آنها بتواند موجودیت خود را حفظ کند. توسل به مکانیسم های دفاعی تقریباً برای همه انسان ها پیش می آید و هر کسی در زندگی روزمره خود به نحوی از این مکانیسم ها استفاده می کند و شکست ها، نگرانی ها و اضطراب های خود را ناچیز جلوه می دهد.


1-    مکانیسم های سرکوبی یا حواس پرتی


سرکوبی یعنی احساسات و خاطرات و انگیزه های ناراحت کننده و ناسازگار را در خارج از حوزه آگاهی نگه داشتن. فردی که از بیماری قلبی رنج می برد در هوای سرد زمستان به پارو کردن برف می پردازد.


2-    مکانیسم بازگشت


در این مکانیسم رفتار فرد به مرحله پایین تری که دارای صفات خام و ناپخته است تنزل می کند و سیر پس روی پیش می گیرد. علت این پس روی رفتار این است که قبلاً مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شده است، مثلاً وقتی در خانواده هایی که کودک تازه به دنیا می آید، کودک قبلی چهار دست و پا راه می رود و جلب توجه می کند و یا وقتی کارمندی با رئیس اداره اختلاف پیدا می کند برای حل آن به گریه متوسل میشود.


3-    مکانیسم جابجایی


گاهی فشارها و اضطراب ها باعث می شود فرد به جای اینکه موضوع اصلی را هدف قرار دهد پرخاش خود را به چیزهای دیگری منتقل می کند. مثلاً کودکی که مادر سینه را به زور از دهان او در می آورد انگشت خود را می مکد و یا فردی که از دست زن خود عصبانی می شود ظروف را می شکند و یا زنی که از دست شوهرش عصبانی است بچه را می زند. ما از این مکانیسم ها خواه ناخواه، آگاه یا ناآگاه استفاده می کنیم.


4-    مکانیسم فرافکنی یا انتساب


فرافکنی یعنی تعارض های درونی و انگیزه های خود را بیرون ریختن و آن ها را به طور ناآگاه به دیگران نسبت دادن، مثل افرادی که دائماً از دیگران عیب جویی می کنند. در واقع تمایلات درونی خود را به دیگران نسبت می دهند، یعنی خود آن ها، همان صفت را دارند، مثلاً کسانی که دیگران را دزد به حساب می آورند در برخی موارد خودشان چنین تمایلاتی دارند و یا مثل دوچرخه سواری که در اثر اشتباه خود به زمین می خورد و دوچرخه را ورانداز می کند. مثل فردی که در اثر تنبلی خود شکست می خورد اما دیگران را مصوب شکست خود می داند.

5-    مکانیسم دلیل تراشی


دلیل تراشی یعنی توجیه رفتاری که نشان دادیم اما دلیل یا دلایل اصلی آن را نمی دانیم. بدین صورت که ما اغلب در اثر محرک های نامعلومی کاری انجام می دهیم اما بعداً دلیل یا دلایلی برای انجام دادن آن ذکر می کنیم که از واقعیت به دور است. این دلایل را جهت توجیه عمل یا رفتار، پس از انجام آن می آوریم که برای فریب دادن خود عنوان می کنیم.
گاهی دلیل تراشی برای اینست تا رفتاری را که انجام نداده ایم توجیه کنیم. دانشجویی که می داند باید برای امتحان مطالعه کند اما این کار را انجام نمی دهد پیش خود استدلالی می کند که زیاد درس خواندن برای چشم ضرر دارد یا آنهایی که زیاد می خوانند سیم هایشان قاطی می شود. (گربه دستش به گوشت نمی رسد می گوید گوشت فاسد است، روباهی که دستش به انگور نرسیده می گوید غوره است)
دلیل تراشی شایعترین مکانیسم دفاعی در زندگی عادی است.


6-    مکانیسم خیال بافی


برخی افراد نمی توانند با واقعیت سازگاری مناسب داشته باشند و عنان اختیار را به دست خواب و خیال می سپارند. بدین ترتیب که وقتی نیازهای آن ها به شیوه مستقیم و به موقع ارضاء نمی شود برای حل تنش های حاصل از این ناکامی ها به خیال بافی روی می آورند. آن ها خود را به صورت خیالی ثروتمند و قدرتمند و کامیاب تصور می کنند. (شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه یا آدم گرسنه خواب نان می بیند و آدم برهنه کرباس پهنا دار)
البته همه انسان ها در زندگی روزمره خود کم و بیش به مکانیسم دفاعی خیال بافی پناه می برند، مثلاً بسیاری از دخترها در انتظار یک شوهر پولدار و مهندس یا دکتر هستند و یا پسرها در عالم خیال زیباترین و نجیب ترین و باسوادترین دخترها را شایسته خود می دانند.


7-    مکانیسم جبران


جبران یعنی تلافی کردن یک نقص. این مکانیسم که اغلب بطور ناآگاه انجام می شود مبتنی است بر جبران یک فقدان یا یک ناتوانی واقعی یا خیالی به کمک رفتار دیگری، که با واقعیت سازگار شده است.
مثال ناپلئون به دنبال پیروزی می رفت تا ضعف جثه خود را فراموش کند. برخی از افراد مشهور عالم هنر، کوشیده اند نقص های جسمی خود را جبران کنند. برخی از افراد زورگو نیز احتمالاً‌ دوران کودکی پر از ناکامی داشتند که بزرگسالی جبران می کنند.


8-    مکانیسم تصعید


در این مکانیسم فرد در مواجه با مشکلات موانع و تعارض های زندگی،‌ اقدام به تعیین هدف های والای اجتماعی می کند و در مسیر رسیدن به این هدف ها تلاش می کند، مثل شاعر بزرگ شهریار


9-    مکانیسم درون فکنی


در این مکانیسم فرد موفقیت های دیگران را به خود نسبت می دهد.


10-    مکانیسم انکار


در این مکانیسم فرد از پذیرش مسئولیت ها در قبال اعمال خود شانه خالی می کند و منکر انجام این رفتارها می شود.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۹:۰۹


مهارت حل مسئله


•    اصلاح نگرش نسبت به مشکل
•    تعریف دقیق مشکل
•    پیدا کردن راه حل های زیاد فراوان (بارش مغزی، مشاوره و نوشتن)
•    ارزیابی راه حل ها و انتخاب راه حل های مناسب
•    برنامه ریزی و اجرای راه حل
•    ارزیابی فرآیند حل مسئله


مرحله اول حل مسئله


1-    جهت گیری صحیح نسبت به مشکل
•    سرزنش نکردن خود یا دیگران
•    رها کردن جست و جوی مقصر
•    عدم فاجعه آمیز کردن
•    رها کردن جست و جوی دلایل به وجود آمدن مشکل
•    باور به اینکه مشکل طبیعی است و باید به دنبال حل آن بود.  

     
مرحله دوم حل مسئله


2-    تعریف دقیق مشکل
•    شکستن مشکلات پیچیده به مشکلات ریزتر
•    تفکیک مشکلات متعدد
•    مشخص کردن اینکه مشکل مربوط به کیست؟
•    روشن و واضح ساختن مشکل
•    توانایی دیدن و بررسی مشکل


مرحله سوم حل مسئله


3-    پیدا کردن راه حل های زیاد و متعدد
•    استفاده از بارش فکری و ذهنی
•    رها کردن سانسور ذهنی
•    به دنبال راه حل های زیاد بودن (مثل نوشتن، حتی راه حل های منفی را نیز بنویسید)
•    مطرح کردن راه حل های منفی
•    اعتقاد به آنکه کمیت، کیفیت می آفریند


مرحله چهارم حل مسئله


4-    ارزیابی راه حل های موجود با استفاده از تفکر نقاد
•    استفاده از تفکر اگر ... آن وقت....... (تحلیل هزینه فایده، مثلاً اگر چنین کنم چه می شود؟)
•    آیا راه حل برای فرد دیگری و جامعه ضرر دارد؟
•    آیا می توان به دیگران گفت که چنین کاری انجام شده است؟
•    آیا در عمل امکان پذیر است؟
•    انتخاب راه حل های مناسب


مرحله پنجم حل مسئله


5-    تدوین برنامه اجرایی راه حل
•    کسب اطلاعات
•    جست و جوی منابع کمک رسان
•    زمان بندی اجرایی
•    تنظیم فعالیت ها



•    اقدام به عمل برای اجرای راه حل
در صورتی که حل مسئله به نتیجه نرسید:
علت:

•    احتمالاً مشکل در طی زمان تغییر کرده است.
•    یا مشکل به درستی تعریف نشده است.
راه حل:
•    اجرای مجدد مهارت حل مسئله از ابتدا

پوشش های مقابله ای برای حل مسئله به دو صورت انجام می شود.
1-    مسأله مدار
2-    هیجان مدار
در اکثر موارد ضروری است که از هر دو نوع روش مقابله ای در حل مسئله استفاده کرد.
1-    مسأله مدار: فرد سعی می کند کاری انجام دهد تا استرس را از میان بردارد، کاهش دهد و یا حتی آن را تحمل کند.
نمونه هایی از مقابله مسأله مدار
•    اقدام به عمل کردن
•    انجام دادن فعالیت خاص
•    راهنمایی گرفتن
•    مشورت دادن
•    برنامه ریزی کردن
•    جمع آوری اطلاعات
•    مطالعه کردن و ...
2-    هیجان مدار: فرد کار خاصی انجام نمی دهد بلکه فقط سعی می کند خود را آرام سازد و ناراحتی خود را کاهش دهد زیرا هنگامی که فرد با مشکل روبرو می شود تعادل و آرامش خود را از دست می دهد و هنگامی که آرامش و تعادل روانی نداشته باشد نمی تواند به خوبی از عهده حل مسأله بر‌آید.
این نوع مقابله و حل مسأله به فرد کمک می کند تا تعادل روانی خود را بازیابد و سپس با روش حل مسأله ی مسأله مدار مشکل خود را حل کند.
نمونه هایی از مقابله هیجان مدار
•    دعا و نیایش
•    تخلیه و ابراز احساسات، مانند گریه کردن، بی قراری کردن، ابراز خشم به طور سالم
•    گفتگوی درونی، مانند دلداری دادن به خود
•     مثبت اندیشی
•    توکل
•    صبر
•    درد دل کردن با دوستان و آشنایان
در حل مسأله همه ما یک ندای درونی داریم که مرتب با ما حرف می زند. به این ندای درونی گفتگوی درونی می گویند. این ندای درونی در برخی از افراد مثل یک دوست مهربان است و سعی می کند به فرد دلداری دهد، نگران نباش مشکل برای هر کسی پیش می آید، تو می توانی آن را حل کنی، همه چیز درست خواهد شد.
در عده ای دیگر این ندای درونی بیشتر منفی و سرزنش کننده است و وقتی مشکلی پیش می آید می گوید، آدم بی عرضه ای هستی، تنبل و بدشانس هستی، همیشه مشکلات برای تو پیش می آید، نمی توانی آن را حل کنی.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۰۷:۲۷


چگونه با کودکانمان برخورد کنیم؟

دیگر از دستش خسته شده اید، هرچه می گویید برعکس آن عمل می کند، خیلی وقت ها از لج بازی هایش لجتان می گیرد، گاهی از دستش به حدی خسته و کلافه می شوید که حاضر نیستید حتی صدایش را بشنوید یا قیافه اش را ببینید. هر راهی را هم که بلد بوده اید رفته اید و امتحان کرده اید اما باز هم نتیجه ای نگرفته اید و...

می‌خواهیم به شما اطمینان بدهیم که با استفاده از برخی روش‌ها می‌توانید در شرایطی که فرزندتان این‌طور بدرفتاری می‌کند، خونسردی‌ خود را حفظ کنید و روش مناسبی در پیش بگیرید؛ به‌خصوص هنگامی که با مشکلات تربیتی زیر مواجه می‌شوید. نق نق نکن بچه...!

 راههای برخورد با کودکان دوره دبستان

دوره دبستان از جهت تعلیم و تربیت، بهترین دوران است که این دوره توسط حضرت پیامبر (ص) دورة سنّی «تأدیب» یا تربیت و ادب آموزی نامیده شده است و طفل در این دوره انعطاف و پذیرش بیشتری برای تربیت دارد.

کودک در این سنین میلی شدید به رفاقت با همسالان دارد و این کار در خانواده امکان پذیر نیست.

در صورت آمادگی و حتی کفایت خانواده برای آموزش کودک در خانه، باز هم رفتن به مدرسه مزایای خیلی بیشتری برای طفل دارد.

خانه و مدرسه مکمل یکدیگرند و به موازات هم می بایست موجب رشد و نمو کودک شوند.

در مدارسی که والدین با اولیای مدرسه کمتر ارتباط سازنده و مشورتی دارند، دانش آموزان از مشکلات رفتاری بیشتری برخوردار بوده اند.

موریس دُبِس- مربی معروف فرانسوی- می گوید:  " آرزوی همه ما آنست که درهای خانه به روی معلم و درهای مدرسه به روی خانواده باز شود. خانواده و مدرسه به تنهائی از عهدة تربیت کامل طفل بر نمی آیند."

والدین باید بکوشند تا عادت به مدرسه و تحصیل و سازگاری با مدرسه را در دورة دبستان در فرزند بوجود آورند.

کودکان و بویژه نوجوانان باید علاوه بر مطالعات درسی از مطالعات غیر درسی- که به رشد فرهنگی آنها می انجامد- نیز برخوردار باشند.

شناخت مزاج و طبع دانش آموزان در این مقطع برای خانواده و حتی مربیان و مدیران دبستان الزامی است.

اصلاح طبع دانش آموزان برای تکوین شخصیت  متعادل و سالم نیز در این دوران از امور فراموش شده است که می بایست عملی گردد.

هماهنگی پدر و مادر در خصوص نحوة تربیت و سیاست برخورد با کودکان بر اساس وظایف ذاتی خود و ایفای نقش صحیح در این دوران الزامیست

تکالیف می بایست متناسب با توان و ظرفیت دانش آموزان باشد (متفاوت باشد) و بهتر است  مربی یک سری تکالیف اجباری و واجب و یک سری تکالیف اختیاری برای دانش آموز در نظر بگیرید.

مسائل درسی و تحصیلی کودکان:

نباید پیشاپیش فرزندان خود را پیوسته از شکست در درس و امتحانات بترسانیم، بلکه بهتر است ضمن دادن امید و تقویت مثبت، روش مطالعه صحیح، مقدمات مطالعه و زمانهای پر انرژی مطالعه را برای وی تبیین نمائیم و بطور مستقیم و غیر مستقیم ناظر بر امور تحصیلی آنان بصورت آرام باشیم.

کودکان باید یاد بگیرند که انسان ممکن است گاهی در رسیدن به هدف دچار مشکل شود و به سرعت به هدف نرسد و لذا نباید با برخورد با کوچکترین مشکل یا سختی دچار نومیدی شود و احساس شکست مطلق کند.

باید زمینه هایی فراهم کرد که کودکان موفقیت را ولو در یک زمینه خاص تجربه کنند زیرا شکست های مکرر، اعتماد نفس را از انسان سلب می کند.

اگر کودک در یک درس مشکل داشت باید به موقع با همکاری آموزشگاه (آموزگار، مشاور، مدیر و معاون و ...) نسبت به رفع آن مشکل اقدام کرد تا این معضل باعث حرکت عقب گرد فرد نشود.

هر روز پدر یا مادر باید با کودک دقایقی بطور انفرادی گفتگو کرد و از اوضاع مدرسه و کلاس و درس از او جویا شود (با روش شیرین زبانی و اینکه می خواهیم با دانش آموز خودمانی باشیم نه از حیث خبر رسانی و سخن چینی) و  باید در برابر صحبت های کودکان شنوندگان خوبی باشیم و کم حوصلگی نکنیم.

قبل از سرزنش کردن کودک بخاطر کوتاهی یا در درس یا شکست خوردن او، باید ابتدا او را بدلیل دستیابی به یک موفقیت مورد تائید و تشویق قرار دهیم.

باید بر انجام تکالیف درسی کودکان نظارت کنیم اما هرگز انجام تکالیف آنها را بر عهده نگیریم و بجای جواب دادن به سئوالات روش درس خواندن و پیدا کردن پاسخ ها را به او بیاموزیم (مگر اینکه فرد خیلی خوانده باشد و پس از خواندن و دقت فراوان متوجه نشود که ما باید او را راهنمائی کنیم)

والدین باید تلاش کنند برخی امور را بعنوان مقدمات مطالعه  برای  فرزندانشان مهیا کنند مانند اتاق مناسب، نور کافی جلوگیری از سر و صدای افراد، تلویزیون، رادیو و ...

کودکان را نباید با هم مقایسه کرد ( در خانه یا مدرسه)، مقایسه کردن، موفقیت دیگران را به رخ فرزند کشیدن، انتظارات غیر واقع بینانه از او داشتن و تفاوت های فردی را نادیده گرفتن خطاهای تربیتی مهمی هستند که گاه اثراتی ویرانگر دارند.

اگر در خانواده یک فرزند از موفقیت چشمگیری برخوردار است، نباید فرزندان دیگر را تحت الشعاع او قرار داد و عملاً آنها را انسان هایی درجه دو  به حساب آورد.

بیشتر از همه باید کودکان را به فهمیدن درس ها و تسلط بر تجزیه و تحلیل درسها تشویق نمود تا اینکه بصورت طوطی وار مطالب را حفظ کنند. حفظ کردن در گام های 1 و 3 مطالعه نهفته است.

اگر کودک شما از هوش خوبی برخوردار است، پیوسته و در حضور او و دیگران این مسئله را به زبان نیاورید و تکرار نکنید زیرا  ممکن است این کار موجب رکود فرد شود و یا اینکه زمینة خود برتری و غرور را در او بوجود آورد.

اگر کودک شما از نظر درسی استعداد کمتری دارد یا علاقه و فعالیت کمتری نشان می دهد، هرگز او را کودن، نفهم، تنبل و امثال آن نخوانید، این موجب کندی فعالیت، افت انگیزه و نهایتاً ناکامی فرد می شود.

هرگز کاری نکنیم که از اعتماد و احترام و علاقة کودک به معلم و مدرسه کاسته شود. (حتی در صورت برخورد نامناسب معلم با دانش آموز)  بهتر است موضوع را ابتدا با خود آموزگار مطرح و نسبت به بازسازی موضوع و رفع اشکال اقدام نمائیم.

حضرت پیامبر (ص): فرزندانتان را گرامی بدارید (با احترام با آنها رفتار کنید) و رفتارتان را نسبت به آنها نیکو سازید.

اگر والدین در دورة دبستان، نتوانند با کودک خود رابطه های صمیمانه برقرار سازند، در دورة بلوغ و نوجوانی به تبع اولی نمی توانند چنین کاری را انجام دهند و یا انجام این کار بسیار سخت است او عملاً ابتکار عمل تربیت فرزندش از دستش خارج می شود).

موثرترین راه نفوذ در نوجوانان و ارشاد و تربیت آنها، برقراری رابطة صمیمی با آنهاست.

همدلی و صمیمیت با کودک سرمایة گرانبهائی است که او را از بسیاری از آفت ها در دوره های بعد حفظ می کند و پیوند او را با خانواده محکم می سازد.

همدلی و صمیمت با کودک باید به موقع و در شرایط صحیح باشد و نباید در مواقعی که کودک به نوعی باید به مقداری اندک تنبیه شود صمیمیت بی جا و بد جا داشته باشیم.

در دوران دبستان، کودکان باید با نقش خاص خود بعنوان دختر یا پسر آشنا شوند و باید به گونه ای رفتار کرد که هر یک از آنها (دختر و پسر) نقش زنانه و مردانه مناسبی پیدا کنند و نباید این کار تا زمان بلوغ به تعویق بیفتد.

بسیاری از مشکلات تربیتی و حتی انحرافات اخلاقی دختران در سنین بالاتر ناشی از احساس حقارتی است که برخوردهای نامناسب در دوران کودکی و نوجوانی، در زمینه روحی آنها (تحقیر روحی و خود کم بینی دختران) دیده می شود.

برخی مادران از اینکه زن خلق شده اند نه مرد، همواره شاکی و ناراحتند و این را به صور مختلف بازگو می کنند، اظهار این موارد در حضور دختران، آنها را گرفتار عقدة حقارت می کند و احساس ارزشمندی را از آنها می گیرد و این امر باعث بسیاری از انحرافات و گرفتاری هایی در آینده می شود.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: "خداوند متعال نسبت به زنان مهربانتر است تا مردان"

در آموزش های اسلامی تأکید شده است که به دختران باید بیشتر از پسران محبت کرد زیرا نیاز آنها به محبت بیشتر است.

در خانه اگر حقوق و شئون مادر در خانه بصورت معقول و منطقی حفظ شود و پدر از هر گونه برخورد نامناسب و تحقیر آمیز باوری پرهیز کند، زمینه برای پیدایش عقدة حقارت و بدبینی نسبت به زندگی در دختران از بین می رود.

اگر برخورد نامناسب پدر با مادر به نحوی باشد که دختران احساس کنند که زن انسانِ "درجه دو" و موجودی پست تر از مرد است، بطور طبیعی آنها از اینکه زن خلق شده اند ناراضی و ناخشنودند و همین ناخشنودی باعث بد اخلاقی ها، کج اخلاقی ها، پر خاشگری و بسیاری از اختلالات روحی و روانی و انحرافات اخلاق بعدی وی می شود.

 
بر گرفته از سایت راز سلامت


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۸:۵۷

هنر لبخند زدن   

 

 

خیلی وقت‌ها قدرت یک تماس، نوازش، لبخند، کلام محبت‌آمیز، گوش شنوا، تحسین صادقانه یا کارهای محبت‌آمیز کوچک دیگری را دست‌کم می‌گیریم که همه قدرت تغییر یک زندگی را دارند.» ~ لئو اف. بوسکالیا

 

واقعیت این است که هیچ هنری پشت آن نیست. همین که فقط به دنیا آمده‌اید که شاد باشید، و می‌توانید این شادی را با آن لبخند زیبایتان نشان دهید.

همه ما تا حدی می‌دانیم که یک لبخند واقعی چطور باید باشد. یک فرمول ساده دارد:

لبخند واقعی = لبخند تا جایی که چشم‌ها جمع شوند

همه ما به این مسئله آگاهی داریم اما چرا وقتی غریبه‌ای را در مسیرمان می‌بینیم، یک لبخند مصنوعی به او تحویل می‌دهیم؟ بله همان «لبخند مودبانه»! می‌دانید درمورد چه صحبت می‌کنیم.

می‌گویید هدفمان از همه این حرف‌ها چیست؟ درسی برایتان داریم: با چشم‌هایتان لبخند بزنید. اگر آن را واقعاً احساس کنید خیلی طبیعی روی لب‌هایتان نقش خواهد بست.

یک لبخند خیلی ساده است اما در عین حال بسیار قوی است. در زیر به بعضی تاثیرات خوب نشان دادن شادی درونی‌تان با لبخند اشاره می‌کنیم:

• مردم جذبتان می‌شوند -- منظورمان از نظر جنسی نیست (که البته ممکن است آن هم اتفاق بیفتد)، اما مردم جذب انرژی شما خواهند شد. وقتی بیشتر لبخند بزنید، انرژی را با خودتان به همه جا خواهید برد که افراد را به سمت شما می‌کشاند. همه دوست دارند کنارتان باشند چون وقتی کنارتان هستند احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنند. همه ما دوست داریم کنار آدم‌های شاد و پرانرژی باشیم، اینطور نیست؟

• خوشبینی -- احساس مثبت بیشتری نسبت به خودتان و دنیای اطرافتان پیدا خواهید کرد.

• شادی و لذت -- لبخند ابراز شادی و لذت درونی شماست. یک لبخند مثل یک مارپیچ روبه‌بالا احساس شادی و خوشبختی درونی شما را بالا می‌برد.

• سلامت -- لبخند می‌تواند به وضعیت درونی شما هم اثر بگذارد که این خود تاثیری روانی بر سلامت جسمی و ذهنی شما خواهد داشت.

• نزدیک شدن -- لبخند مثل یک خوشامد می‌ماند و باعث می‌شود اطرافیان احساس راحتی بیشتری کنند.

• شاد کردن دیگران -- لبخند قدرت این را دارد که بقیه افراد را هم شاد کرده و باعث شود آنها هم احساس خوبی نسبت به خودشان پیدا کنند.

• لبخند مسری است -- دیگران خیلی سریع و راحت آن را گرفته و می‌توانند تاثیرات بالا را خودشان تحربه کنند.

 

لبخند بهترین هدیه‌ای است که می‌توانید به دیگران بدهید، نه هزینه‌ای برایتان دارد و نه سخت است...


لبخند بهترین هدیه‌ای است که می‌توانید به دیگران بدهید، نه هزینه‌ای برایتان دارد و نه سخت است. نگاه کردن به واکنش‌های دیگران وقتی به آنها لبخند می‌زنید و اصلاً توقع آن را ندارند هم خیلی جالب است. بعضی از آنها سرخ می‌شوند و بعضی هم متعجب شده و به شما لبخند برمی‌گردانند.

• به افراد بی‌خانمان در خیابان لبخند بزنید - آدمهای فقیر و بی خانمان‌ در خیلی از نقاط شهر پراکنده هستند. شاید از خیلی از آنها بترسید اما همه آنها بد نیستند. آنها هم نیاز به توجه و درک دارند. پس به آنها هدیه‌ای بدهید که از پول هم باارزش‌تر است. دفعه بعدی که چنین فردی در خیابان از شما طلب پول کرد، سعی نکنید او را نادیده بگیرید. به سمت او برگردید، لبخند بزنید و احساستان را به او بگویید. اگر دوست ندارید پولی بدهید، عذرخواهی کنید و بگویید که پول خرد همراه ندارید. درعوض برایشان آرزوی روزی خوش کنید. همچنین درمورد دستفروشانی که در خیابان از شما می‌خواهند چیزی از آنها بخرید، لبخند بزنید و تشکر کنید. اینکه سعی کنید جدی باشید و آنها را نادیده بگیرید انرژی بسیار بیشتری از شما می‌گیرد. پس لبخند بزنید تا روز دیگران را هم خوش‌تر کنید.

• کامل لبخند بزنید - احتمالاً لبخند نصفه‌نیمه‌ای که وقتی سعی داریم مودب باشیم تحویل دیگران می‌دهیم را می‌شناسید. مثل وقت‌هایی که در آسانسور کسی را می‌بینیم یا موقع وارد یا خارج شدن از دری کسی روبرویمان قرار می‌گیرد. یک لبخند کامل هم زیباتر است و هم احساس بهتری به مخاطب منتقل می‌کند.

• سر کار لبخند بزنید - وقتی مجبور به انجام یک برنامه تکراری هستید، خیلی راحت حالت یک ربات را پیدا می‌کنید. سعی می‌کنیم که خیلی سریع سر کارمان برویم و برنامه تکراری همیشگی‌مان را شروع کنیم. هدفمان این است که کارمان را جلو ببریم اما گاهی آدم‌های دور و بر مان را فراموش می‌کنیم. ماموریتتان این است که از همان ابتدایی که وارد محل کار می‌شوید، شروع به لبخند زدن کنید.  به همه کسانی که برخورد می‌کنید، یک لبخند واقعی تحویل دهید و نشان دهید که از دیدن آنها خوشحالید. تمرکز روزتان بر این باشد که شادی بیشتری وارد زندگی دیگران کنید.

• یک تحسین کوچک همراه با لبخندتان - وقتی با کسی روبه‌رو می‌شوید به دنبال چیزی برای تحسین کردن در آنها بگردید، نکته‌ای هرچند کوچک، اما حتماً آن را ابراز کنید. یک تحسین کوچک اما واقعی تاثیر شگرفی بر تغییر روحیه دیگران دارد.

 

پیدا کردن چیزهایی که باعث لبخند زدنتان می‌شوند کار بسیار خوبی است. بد نیست شما هم لیستی برای خودتان تهیه کنید.

 

نکات دیگر برای آوردن لبخند به زندگی‌


• ژورنال لبخند - برای دو هفته همه لحظاتی که باعث لبخند زدنتان شده است را ثبت کنید. هر زمان که احساس ناراحتی داشتید، این صفحات را ورق بزنید تا خاطره‌ها برایتان زنده شده و دوباره لبخند روی صورتتان بیاورد. انگار که آن لحظات را دوباره تجربه می‌کنید و روحیه‌تان بسیار مثبت‌تر خواهد شد. نمی‌توانید در یک زمان هم عصبانی باشید و هم بخندید. روانشناسی فیزیولوژی می‌گوید که اگر عمل فیزیکی با احساس شما در تضاد باشد، احساس درونی شما سعی خواهد کرد با حس بیرونی‌تان تطبیق پیدا کند. یک راه برای تغییر احساستان، تغییر فیزیولوژی‌تان خواهد بود.

• قدردانی - چیزهایی را در زندگی‌تان پیدا کنید که باید برای آنها قدردان باشید. بعد تا جاییکه می‌توانید روی آن چیزها تمرکز کنید.

• شوخ‌طبعی - برای تماشای یک فیلم کمدی وقت بگذارید. با آدم‌های شوخ‌طبع نشست و برخاست کنید.

• با خودتان سر قرار بروید - وقتی احساس نزدیکی بیشتری با خودمان داشته باشیم، احساس لذت بیشتری کرده و به طور طبیعی بیشتر لبخند خواهیم زد.

• به دنبال معصومیت باشید - بازی یک بچه یا حیوان را تماشا کنید. معصومیت و سادگی آنها را ببینید و از حضورشان لذت ببرید. لبخند روی لبتان نیامد؟ دلیل آن این است که شما هم درون خودتان با آن معصومیت ارتباط برقرار کرده‌اید.

 

چه چیزهایی باعث لبخند زدن شما می‌شود؟ چه کسی امروز لبخند روی لبتان نشاند؟ لذت  و شادی خود را در قسمت نظرات با ما و دیگر خوانندگان تقسیم کنید


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۲۲


عادتهای افراد شاد


مارتین سلیگمان (Martin Seligman) پدر روانشناسی مثبت در تئوری خود میگوید، بااینکه ۶۰ درصد از شادی با ژنتیک و محیط فرد تعیین میشود، اما ۴۰ درصد باقیمانده به خودمان بستگی دارد.
سلیگمان در کتاب خود سه نوع متفاوت از زندگی شاد را توصیف میکند: زندگی لذتبخش، که در آن زندگیتان را تاجاییکه میتوانید با لذت پر میکنید، زندگی درگیر که در آن زندگی را در کار، بچهداری، عشق و تفریح میبینید و زندگی معنیدار که در آن بالاترین نقاط قدرتتان را میدانید و از آنها برای تبدیل شدن به چیزی بسیار بزرگتر و قویتر از آنچه که هستید استفاده میکنید.
سلیگمان میگوید که از بررسی بالاترین حد رضایت کاملاً متعجب شده است. تحقیقات نشان داده است که جستجوی شادی هیچ ارتباطی با احساس رضایت ماندگار ندارد. درمقابل، لذت مثل خامه و توتفرنگی است که به زندگیهای رضایتبخشی که بر پایه جستجوی همزمان معنا و درگیری بنا شده است، شیرینی میدهد.
با تمام این حرفها، افراد شاد عادتهایی دارند که شما هم میتوانید آنها را وارد زندگیتان کنید. افراد شاد و خوشحال، تمایلات و گرایشات خاصی دارند که آنها را در جستجوی معنا و مفهوم زندگی یاری کرده و در طول این مسیر به آنها انگیزه میدهد.
اطرافشان را با افراد شاد پر میکنند
شادی و لذت مُسری است. محققان دریافتهاند که آنهایی که اطراف خود را با افراد شاد و سرزنده پر میکنند، احتمال بیشتری برای شاد شدن در آینده دارند. این به تنهایی میتواند دلیل خوبی باشد که با افراد سرحال و شاد رفتوآمد کنید.


فقط وقتی لبخند میزنند که از ته دل باشد
طبق تحقیقات، حتی اگر واقعاً احساس شادی نکنید، ایجاد یک فکر شاد -- و بعد لبخند زدن بخاطر آن -- میتواند سطح شادی شما را بالا برده و بازده کاریتان را افزایش دهد. خیلی مهم است که لبخندتان از ته دل باشد: این تحقیق نشان داده است که لبخند مصنوعی وقتی افکار منفی در ذهنتان است میتواند روحیهتان را حتی بدتر هم بکند.


قابلیت انعطاف دارند
براساس تحقیقات پیتر کرامر، قابلیت انعطاف است که متضاد افسردگی است نه شادی. او میگوید افراد شاد میدانند چطور باید بعد از شکست به وضعیت قبلی خود برگردند. قابلیت انعطاف راهکاری است که انسانها میتوانند در مواجهه با سختیها زندگی از آن استفاده کنند.


برای شاد بودن تلاش میکنند
بله، دقیقاً به همین سادگی: براساس دو تحقیقی که به تازگی انجام گرفته است، فقط تلاش کردن برای شاد بودن میتواند سلامت احساسی شما را تقویت کند. تحقیقات نشان داده است که آنهایی که فعالانه تلاش میکنند احساس شادی بیشتری کنند، بالاترین سطح روحیه مثبت را داشتهاند.


قدر اتفاقات خوب زندگی را میدانند
جشن گرفتن دستاورهای بزرگ و دشوار زندگی خیلی مهم است اما افراد شاد به پیروزیهای کوچک خود نیز اهمیت میدهند. وقتی برای دیدن اتفاقات خوب و مثبتی که در زندگیمان میافتد وقت بگذاریم، یعنی پاداشهای کوچک بسیار زیادی در طول روز به خودمان میدهیم. این میتواند تاثیری عالی بر روحیهمان داشته باشد. دقت کردن به اتفاقات خوب زندگی، حتی اگر به کوچکی عالی شدن طعم چای تان باشد، باعث میشود در پایان روز حس مفید بودن بیشتری کنید.


قدر لذتهای کوچک زندگی را میدانند
خوردن یک بستنی قیفی شکلاتی، دیدن یک سگ مهربان و بازیگوش، افراد شاد برای استفاده از همه لذتهای کوچک و ساده زندگی وقت میگذارند. پیدا کردن معنا در چیزهای کوچک و تمرین قدرشناسی از آنها به احساس شادی و رضایت عمومی از زندگیتان منجر خواهد شد.


زمانی از وقتشان را صرف اعمال بشردوستانه میکنند
بااینکه یک روز فقط ۲۴ ساعت دارد، اما افراد مثبت بخشی از زمان خود را صرف خوبی کردن به دیگران میکنند که در مقابل فوایدی نیز به خودشان میرسد. یک تحقیق که سالهای طولانی به طول انجامیده بود، فواید بشردوستی و نوعدوستی را بررسی کرده است. نتیجه این تحقیق نشان داده است که کارهای داوطلبانه هم برای سلامت جسمی و هم روحی بسیار مفید است. افراد در کلیه سنین که برای کارهای مختلف داوطلب میشدند شادتر بوده و از سلامت جسمی بهتر و افسردگی کمتری برخوردار بودند.


به خودشان اجازه میدهند که گذشت زمان را فراموش کنند
وقتی شدیداً درگیر کاری میشوید که هم دشوار و چالشانگیز است و هم معنادار و روحیهبخش، گذشت زمان را فراموش میکنید. افراد شاد به دنبال چنین حسی هستند که خودآگاهیشان را کمتر کرده و احساس موفقیتشان را بیشتر میکند. برای اینکه چنین حالتی اتفاق بیفتد، آن فعالیت باید به چشمتان داوطلبانه بیاید نه اجباری و همچنین باید اهدافی مشخص برای رسیدن به موفقیت در سر داشته باشید.


بحثهای جدی را به غیبتکردنهای جزئی ترجیح میدهند
برای اینکه احساس خوبی نسبت به زندگی پیدا کنید، باید گفتگوهای جزئی و پیشپاافتاده را کنار گذاشته و وارد گفتگوهای عمیقتر شوید.
یکی از پنج پشیمانی افراد رو به مرگ این است که «کاش جرات ابراز احساساتم را داشتم». بیشتر آدمها افسوس میخورند که کاش کمتر درمورد موضوعات پیشپاافتادهای مثل آب و هوا حرف میزنند و بیشتر درمورد آنچه در دلشان است صحبت به میان میآوردند.


شنوندگانی خوب هستند
وقتی گوش میدهید، توانایی خود برای دریافت دانش بیشتر را تقویت میکنید که دقیقاً متضاد زمانی است که با کلمات و افکار منحرفکننده خود، دنیا را مسدود میکنید. گوش دادن همچنین راهی برای نشان دادن احترام به دیگران و اعتماد به نفس است. علم و اعتماد بهنفس دلیل این است که به خودتان اطمینان داشته و دیدی مثبت به خود دارید و درنتیجه انرژی مثبت از خود ساطع میکنید. خوب گوش دادن مهارتی است که روابط شما را تقویت کرده و تجربیاتی رضایتبخشتر برایتان فراهم میآورد.


ارتباطات میانفردی ایجاد میکنند
فرستادن یک پیام کوتاه به دوستان بسیار راحت است اما وقتی صحبت از سلامتیتان به میان میآید، گرفتن پرواز هواپیما و رفتن به شهری دیگر برای دیدن یک دوست کار سختی است. تحقیقات نشان داده است که تماسهای انسانی و داشتن روابط شخصی با دوستان به کاهش احساس اضطراب کمک میکند.


به نیمه پر لیوان نگاه میکنند
خوشبینی فواید بسیار زیادی برای سلامتی دارد که از جمله آن میتواند به کاهش استرس، تحمل بهتر درد و طول عمر اشاره کرد. وقتی تصمیم میگیرید که نیمه پر لیوان را ببینید، سلامتی و شادی را هم انتخاب کردهاید.


سلیگمان بهترین خصوصیات افراد خوشبین را اینطور توصیف میکند:

«یکی از ویژگیهای بارز افراد بدبین این است که آنها تمایل دارند که تصور کنند اتفاقات منفی و بد مدت زمان طولانی ادامه مییابند و این افراد همه کارهایی که انجام میدهند را دستکم گرفته و اشتباهات خود را پررنگتر میبینند. از طرف دیگر افراد خوشبین که با همین روی نامهربان دنیا روبهرو هستند، از دیدی دقیقاً متضاد به بدشانسی نگاه میکنند. آنها باور دارند که شکست فقط یک مانع موقتی است و تقصیر آنها نیست. آنها تصور میکنند که بدشانسی، عوامل محیطی و افراد دیگر در ایجاد آن نقش داشتهاند. این افراد وقتی با موقعیتی منفی و بد مواجه میشوند، آن را چالشی برای تلاش بیشتر میبینند.


در استفاده از تکنولوژی وقفه میاندارند
مدیتیشن یا کشیدن چند نفس عمیق، جدا شدن از لوازم الکترونیکی و دوری از دنیای ماشینی امروز، مزایای بسیار زیادی برای شادتر کردنتان دارد. حرف زدن با موبایل میتواند فشارخونتان را افزایش داده و سطح استرستان را بالا ببرد و نشستن مداوم پشت صفحه کامپیوتر با افسردگی و خستگی مرتبط است. مطمئناً تکنولوژی دست از سر ما برنمیدارد اما وقفه انداختن در استفاده از آن میتواند به مغزتان فرصت شارژ شدن دوباره و ریکاوری بدهد.


به معنویت میپردازند
تحقیقات اعمال مذهبی و معنوی را با شادی در ارتباط میبینند. عادتهای شاد بودن مثل ابراز قدرشناسی، محبت و نیکوکاری معمولاً در تمامی دستورات دینی و مذهبی عنوان شدهاند. در یک تحقیق مشخص شد، بچههایی که احساس میکردند زندگیشان معنا و مفهوم دارد (که توسط دستورات دینی در آنها ایجاد شده است) بسیار شادتر بودهاند.

ورزش یکی از اولویتهای زندگیشان است
ورزش موجب ترشح اندورفین در بدن میشود که به شادی شما کمک میکند. تحقیقات نشان داده است که ورزش علائم افسردگی، اضطراب و استرس را کاهش میدهد و آن هم بخاطر تولید موادی در مغز است که احساس شادی و آرامش را تقویت میکنند. به اضافه اینکه ورزش باعث میشود بدنمان را بیشتر تحسین کنیم و حتی اگر وزنمان پایین نیاید یا انداممان تغییر فاحشی نکند، احساس بهترین نسبت به خودمان و بدنمان پیدا کنیم.


از خانه بیرون میروند
میخواهید احساس سرزندگی کنید؟ فقط ۲۰ دقیقه استفاده از هوای آزاد به شما حس زندگی خواهد داد. طبیعت غذای روح است. خیلی وقتها وقتی احساس میکنیم کمانرژی شدهایم، به یک فنجان چای روی میآوریم اما تحقیقات راه بسیار بهتری را برای برگرداندن انرژی به بدنمان نشان میدهند: اینکه با طبیعت ارتباط برقرار کنیم. و بااینکه بیشتر ما چایمان را داغ دوست داریم اما تحقیقات بیرون رفتن در هوای آزاد را در هوای معتدلتر بیشتر توصیه میکنند.


بیشتر میخوابند
از دنده چپ بلند شدن فقط یک مثل قدیمی نیست. وقتی کمخوابی دارید، بیشتر در معرض بداخلاقی، بیحوصلگی و قضاوت نادرست هستید. خواب خوب شب میتواند به افراد برای کاهش اضطراب کمک کند. با خواب خوب، تعادل احساس افراد بسیار بهتر خواهد بود.


زیاد میخندند
قبلاً هم شنیدهاید: خنده بر هر درد بیدرمان دواست. تحقیقات نشان داده است که خندیدن، مادهای در بدن تولید میکند که به انسانها برای تحمل استرس و درد کمک میکند.

براساس تحقیقات، خنده میتواند یک ورزش هم برایتان به حساب آید. دکتر لی برک، محقق تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ درمورد تاثیرات خنده بر بدن انجام گرفت، توضیح میدهد که واکنش بدن به خندههای پشت سر هم درست مثل واکنش بدن به ورزش پشت سر هم است. در همین تحقیق مشخص شد که بعضی از فواید مربوط به ورزش کردن مثل تقویت سیستم ایمنی بدن، کنترل اشتها و بهبود کلسترول میتواند با خندیدن هم به دست آید.


پر جنب و جوش راه میروند

تابحال دقت کردهاید که دوستان شادتان در راهرفتنشان قدمهای بلند برمیدارند؟ در تحقیقی که توسط سارا اسنودگراس، روانشناسی از دانشگاه فلوریدا، انجام گرفت، از شرکتکنندگان خواسته شد که یک راهپیمایی سه دقیقهای انجام دهند. از نیمی از شرکتکنندگان خواسته شد که موقع راه رفتن قدمهای بلند بردارند، دستهای خود را تکان داده و سرشان را بالا نگه دارند. این شرکتکنندگان گزارش دادند که بعد از اتمام راهپیمایی احساس شادی بسیار بیشتری نسبت به شرکتکنندگانی که قدمهای کوتاه برمیداشته و حین راه رفتن نگاهشان را به پاهایشان میدوختهاند، داشتهاند.




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۰


کنترل خشم در زندگی مشترک


هیجان آنی که برای کنترل آن نیاز به تمرین داریم و این یک ویژگی انسانی و نیازی به سرکوب آن نیست(دانایی = توانایی)
خشم(عصبانیت) ، هیجانی طبیعی است که همه ما آن را در زندگی تجربه می کنیم، اما زمانی که به دفعات اتفاق بیفتد و نحوه ابراز آن مناسب نباشد می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگواری را برای فرد و اطرافیان رقم زند. خشم اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می کند. خشم می تواند یک رنجش و ناراحتی جزئی باشد و یا در نوع حاد، واکنشی جنون آمیز باشد. واکنش افراد مختلف در مقابل احساس خشم متفاوت است. برخی ازافراد خشم خود را فرو می خورند و نمی  خواهند کسی متوجه شود آن ها تا چه حد عصبانی و ناراحت هستند. آن ها به شدت رفتار خود را کنترل می کنند و هیچ نشانی از عصبانیت را بروز نمی دهند.
برخی از افراد هنگام احساس خشم رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می دهند. با صدای بلند داد می زنند، ناسزا می گویند، دیگران را کتک می زنند، آن ها را مسخره می کنند، به صحبت دیگران گوش نمی دهد و حقوق دیگران را نادیده می گیرند. برخی دیگر در زمان احساس خشم آرام ولی محکم صحبت می کنند، صحبت دیگران را قطع نمی کنند، بدون این که به حقوق دیگران تجاوز کنند، احساسات خود را شفاف و محترمانه بیان می کنند. به این رفتارها رفتارهای "جرات مندانه" می گویند.

فرد با کمک رفتار جرات مندانه می تواند بدون پرخاشگری و "خودخوری" به دیگران نشان دهد که عصبانی و ناراحت شده است. با توجه به تاثیرات مخرب رفتارهای پرخاشگرانه در خانواده و به خصوص رابطه زوجین در ادامه راهکارهایی برای مدیریت خشم ارائه می شود:

آیا واقعا اهمیت دارد. قبل از این که جر و بحثی را باهمسرتان شروع کنید، با خود فکر کنید آیا موضوع واقعا ارزشش را دارد که شما را عصبانی کند؟ یا می توانید به سادگی از آن بگذرید؟ و یا طور دیگری رفتار کنید.

به نشانه های بروز خشم دقت کنید. در هنگام خشم ابتدا نشانه های آغازین و هشدار دهنده خشم بروز می کند. با شناخت این نشانه ها و کنترل آن ها می توان از شدت یافتن خشم جلوگیری کرد. تغییرات بدنی همچون افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون، منقبض شدن عضلات، تغییر تنفس، مشت شدن دست ها و به هم فشردن دندان ها از نشانه های فیزیولو‍ژیک خشم است.

احساس منفی خود را بیان کنید. گاهی اوقات زوجین هنگام اختلاف و بروز مشکل به جای بیان ناراحتی و خشم خود، آن احساس را به نمایش می گذارند مثلا اخم می کنند، حرف نمی زنند، داد و فریاد می کنند و... نکته مهم این است که اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید همسرتان متوجه نمی شود که شما چه احساسی دارید. به جای خشم و پرخاشگری، با استفاده از کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. مثلا بیان کنید "زمانی که به قولت عمل نمی کنی، ناراحت می شوم". با بیان احساسات خود، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را به وجود آورده است، فراهم می کنید.

مراقب کلام خود باشید. تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید. دقت کنید اگر صدایتان بلندتر شده، به تندی و یا با پرخاشگری صحبت می کنید کمی مکث کنید تا آرام شوید.

موقعیت را ترک کنید. زمانی که فکر می کنید در صورت ادامه بحث دیگر نمی توانید خشم خود را کنترل کنید ادامه صحبت تان را به زمان دیگری موکول کنید، با این کار به خود و همسرتان فرصت می دهید تا از عصبانیت و خشم فاصله بگیرید و رفتار مناسب تری داشته باشید. برای این منظور می توانید بگویید:" الان شرایط روحی مناسبی نداریم، ممکن است حرف هایی بزنیم که هر دو بعدا پشیمان شویم اجازه بده در شرایط بهتری با یکدیگر صحبت کنیم" و یا این که:"من الان عصبانیم، بعد درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد".

خود را آرام کنید. روش هایی مانند تنفس عمیق، شست و شوی دست و صورت، نوشیدن آب و پیاده روی در کاهش خشم و عصبانیت موثر است. ریلکسیشن(آرام سازی) نیز یکی از روش های موثر برای کاهش خشم و اضطراب است. ریلکسیشن به معنای آرام کردن عضلات منقبض بدن است. وقتی فرد خشمگین می شود، بدن حالت انقباض پیدا می کند، اما وقتی بدن در حالت ریلکس قرار می گیرد، دیگر تنش و انقباضی در بدن وجود ندارد و ذهن فرد نیز آرام می شود. برای یادگیری دقیق آرام سازی می توانید از کتاب ها و سی دی های آموزشی استفاده کنید.

مسائل و مشکلات خود راحل کنید. گاهی زوجین به این دلیل دچار خشم و عصبانیت می شوند که به دنبال حل مسئله نیستند برای خروج از بن بست عصبانیت، به حل مشکلاتی که موجب خشم و عصبانیت می شود، بیندیشید. بدین منظور نخست مشکل را به طور دقیق تعریف کنید، سپس راه حل هایی برای آن انتخاب کنید، آن گاه نکات مثبت و منفی هر راه حل را بررسی کنید و در پایان بهترین راه حل را انتخاب کنید.
گذشت کنید. گذشت به معنای فراموش کردن مسئله نیست، بلکه گذشت به معنای رها کردن خود از خشم است. گذشت نشانه کنترل شما بر احساساتتان است نه نشانه ضعف.
از عذرخواهی نترسید. اگر متوجه شدید رفتار شما باعث ناراحتی و عصبانیت همسرتان شده است عذرخواهی کنید. این امر برای ترمیم رابطه و کاهش آثار زیانبار پرخاشگری ضروری است.



شروع گفتگو برای خیلی‌ها کار سختی است. برای اینکه یک مکالمه را راحت‌تر شروع کنید، توصیه‌هایی برایتان داریم:

۱) لبخند بزنید. می‌دانیم کار آسانی است اما لبخند قدرت فوق‌العاده‌ای دارد. وقتی غریبه‌ای به سمتمان می‌آید، ذهن ما از سیگنال‌های غیرکلامی مثل حالات چهره برای تحلیل اینکه فرد تهدیدی محسوب می‌شود یا خیر استفاده می‌کند. لبخند نشان می‌دهد که شما فردی بی‌خطر و صمیمی برای برقراری ارتباط هستید. این تکنیک غیرکلامی را دفعه بعدی که می‌خواهید به فردی غریبه برای شروع یک گفتگو نزدیک شوید تمرین کنید و مطمئن باشید نتیجه خواهید گرفت.

۲) سوالات باز بپرسید. اگر نمی‌دانید سوالات باز چه سوالاتی هستند، باید بگوییم که این سوالات نیازمند پاسخی فراتر از بله یا خیر هستند. این سوالات حتی روی افراد خجالتی را هم باز می‌کند. برعکس سوالات بسته بله یا خیر، خیلی زودتر از آنچه متوجه شوید مکالمه را تمام می‌کند.
می‌توانید با فکر کردن به فضایی که طرف‌مقابلتان برای پاسخگویی به سوالتان دارد، سوالات باز خوبی بپرسید. سوالاتتان را با «چه» شروع کنید و خواهید دید که طرفتان خیلی راحت قادر به پاسخگویی خواهد بود. سوالاتی مثل: «چه چیز باعث شده اینجا بیایی؟» یا «از چه چیز این مهمانی تا اینجا خوشت آمده؟»

۳) شوخ‌ طبع باشید. قرار نیست کمدین شوید اما کمی شوخ‌طبعی جادوی هر مکالمه‌ای است. شوخ‌طبعی خیلی سریع شما را به فرد مقابل نزدیک می‌کند.
طنز مسئله‌ای ذهنی است اما کمک می‌کند که بدانید بیشتر طنزها در مکالمات اصلاً خنده‌دار نیستند. ببینید شما و بقیه آدمها به چه چیزهایی می‌خندید تا متوجه شوید که بیشتر آن چیزها اصلاً خنده‌دار نیست. اما چطور؟
ما بیشتر به خاطر خالی کردن فشار در مکالمات می‌خندیم. طنز یا شوخ‌طبعی یک احساس نیست بلکه روشی برای خالی کردن احساس است. ببینید چه چیزهایی برای شما خنده‌آور است، از آنها درس بگیرید و آن را تکرار کنید.

۴) موجبات راحتی افراد را فراهم کنید. لبخند شما، سوالات بازتان و شوخ‌طبعی‌تان  موجب راحتی فرد مقابل خواهد شد اما از این نکته چهارم برای نظم بخشیدن به سه نکته قبل استفاده کنید. با قصد فراهم کردن راحتی افراد وارد مکالمه شدن حس صمیمیتی در شما ایجاد خواهد کرد که برای دیگران خوشایند خواهد بود. توضیح آن کمی دشوار است اما هر چه از دستتان برمی‌آید برای از بین بردن ناراحتی افراد انجام دهید.

اگر به نظرتان می‌رسد که وقتی به کسی نزدیک شدید، احساس ناراحتی را در آن فرد ایجاد کرده‌اید، اصلاً نباید آن را نادیده بگیرید. آن را موضوعی برای شروع رابطه بدانید. درمورد آن نظر بدهید و از فرد مقابل سوال کنید که برای راحت‌تر کردن او چه کاری از دستتان برمی‌آید.

اینکه فقط به آن موضوع اشاره کنید ممکن است اوضاع را بدتر کند به جای اینکه مشکل را برطرف کند.

اگر با یک لبخند شروع کنید، یک سوال باز بپرسید، یک چیز خنده‌دار بگویید و موجبات راحتی طرف‌مقابلتان را فراهم کنید، از تاثیری که مهارت‌های اجتماعی‌تان بر فرد مقابلتان می‌گذارد متعجب خواهید شد.

بااینکه شروع یک مکالمه برای خیلی‌ها سخت است اما خوشبختانه می‌توانید برای این کار کمی جادو به کار ببرید. این توصیه‌ها کمکتان می‌کند گفتگوی موردنظرتان را بدون هیچ مشکلی آغاز کنید.


گردآوری میگنا/مردمان



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۵


روانشناسی رنگ ها




رنگها مثل مرگ و مالیات گزیر ناپذیرند. در همه جا هستند. این به چه معنی است؟ چرا مردم در اتاقهای سبز بیشتر احساس آرامش می کنند؟ چرا وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ نهایت تلاش خود را می کنند؟رنگها در فرهنگهای مختلف اغلب معانی متفاوتی دارند و حتی در جوامع غربی معانی رنگهای مختلف پس ازسالها تغییر کرده است. ولی امروزه در آمریکا، محققان دریافته اند که موارد زیر بطور عام درست می باشند.
 

مشکی

مشکی رنگ سلطه و قدرت است. این رنگ برای مد پرطرفدار است چون شخص را لاغرتر نشان می دهد.همچنین شیک و بادوام است.رنگ مشکی همچنین نشان دهنده اطاعت و فرمانبرداری است ،کشیشها رنگ مشکی می پوشند تا اطاعت خود را از خداوند نشان دهند.بعضی از کارشناسان مد می گویند لباس مشکی پوشیدن برای زن به معنی فرمانبرداری از مرد است. لباس مشکی می تواند مقهور کننده باشد، یعنی کسی که لباس مشکی می پوشد منزوی یا شریر به نظر می رسد.شخصیتهای منفی، مانند دراکولاهم، اغلب لباس مشکی می پوشند.
 
سفید

تازه عروسان سفید می پوشند تا مظهر معصومیت و پاکی باشند. رنگ سفید نور را منعکس می کند و رنگ تابستانی محسوب می شود.رنگ سفید برای دکوراسیون و مد پرطرفدار است چون یک رنگ روشن و ملایم است، و با همه چیز تناسب دارد. با وجود این، آلودگی روی رنگ سفید سریع مشخص می شود و به همین دلیل پاکیزه نگاهداشتن آن دشوارتر از سایر رنگهاست. پزشکان و پرستاران لباس سفید می پوشند که نشان دهنده استریل بودن( ضدعفونی شدگی) است.
 
 
قرمز

قرمز، پرشورترین و تندترین رنگ است که سبب سریعتر شدن ضربان قلب و تنفس می شود. قرمز همچنین رنگ عشق است. رنگ قرمز جلب توجه می کند و کسی که قرمز می پوشد ملیح تر به چشم می آید. چون قرمز رنگ تندی است، در مذاکرات و درگیریها نمی تواند کمکی به مردم بکند. ماشینهای قرمز اهداف مورد نظردزدها می باشند.معمولاً رنگ قرمز در دکوراسیون برای تاکید مورد استفاده قرار می گیرد. دکوراتورها بر این ایده اند که مبلمان قرمز محشر است چون جلب توجه می کند.
 
 
صورتی

صورتی که رویایی ترین رنگ است، آرامش بخش تر است. تیمهای ورزشی گاهی اوقات رختکن تیمهای رقیب را صورتی رنگ می کنند چون تیم های رقیب روحیه شان تضعیف می شود.
 
 
آبی

آبی، رنگ آسمان و اقیانوس یکی از پرطرفدارترین رنگهاست. این رنگ مانند رنگ قرمز سبب عکس العمل متضاد می شود. آبی، رنگ صلح و آرامش است و سبب می شود بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند،پس اغلب در اتاق خواب از این رنگ استفاده می شود. رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد. مشاوران مد توصیه می کنند در مصاحبه های شغلی رنگ آبی بپوشید چون رنگ آبی نشان دهنده وفاداری است.افراد در اتاقهای آبی فعال ترند. بررسیها حاکی از آن است که وزنه برداران در سالنهای ورزشی آبی رنگ قادرند وزنه های سنگین تری را بلند کنند.
 
 
سبز

در حال حاضر پر طرفدارترین رنگ برای دکوراسیون سبز است که مظهر طبیعت است. برای چشم، سبز ملایم ترین رنگ است و می تواند قدرت دید را افزایش دهد. رنگ سبز نشاط آور و آرامش بخش است. مردم انتظاردارند افرادی که در تلویزون ظاهر می شوند در " اتاقهای سبز رنگ" باشند تا آرامش یابند. بیمارستانها اغلب ازرنگ سبز استفاده می کنند چون این رنگ به بیماران آرامش می دهد.در قرون وسطی پرندگان سبز رنگ بودند که مظهر باروری است سبز تیره مربوط به مردان و محافظه کارانه است و نشان دهنده ثروت است.
 

زرد

زرد آفتابی شاد جلب توجه می کند. با وجود اینکه یک رنگ خوش بینانه به حساب می آید، مردم در اتاقهای زردرنگ بیشتر عصبانی می شوند و کودکان بیشتر گریه م یکنند. رنگی که کمتر از سایر رنگها چشم را جذب می کند زرد است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد م یتواند مقهور کننده باشد، رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، بنابراین برای دفترچ ههای حقوقی مورد استفاده قرار م یگیرد.همچنین متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند.
 
 
ارغوانی

ارغوانی، رنگ سلطنتی نشانگر تجمل، ثروت و ظرافت است. این رنگ همچنین زنانه و رویایی است. با وجوداین چون رنگ ارغوانی در طبیعت نادر است تصنعی به نظر می آید.قهوه ای قهوه ای یکدست، رنگ خاک است و در طبیعت فراوان است. هوه ای روشن نشان دهنده صداقت است درحالی که قهوه ای تیره شبیه چوب یا چرم است. قهوه ای همچنین می تواند غم انگیز و یأس آور باشد . مردان بیشتر تمایل دارند بگویند که قهوه ای یکی از رنگهای مورد علاقه آنها ست.
 
 
غذای فکری

با وجود اینکه آبی یکی از پرطرفدارترین رنگهاست کمتر از سایر رنگها اشتها آور است. غذای آبی در طبیعت نادر است محققان تغذیه می گویند هنگامیکه انسانها در جستجوی غذا بودند، دریافتند که از چیزهای فاسد وسمی دوری کنند،که اغلب به رنگ آبی، مشکی،یا ارغوانی هستند.غذای آبی رنگ برای بررسی چیزهای مورد آزمایش بکار می روند، که سبب کم اشتهایی می شوند. برای غذاسبز، قهوه ای و قرمز پرطرفدارترین رنگها هستند. رنگ قرمز اغلب برای دکوراسیون رستوران مورد استفاده قرارمی گیرد. چون اشتها آور است.


منبع:سایت بیتوته


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۷


خوش تیپ باشید
خوش‌تیپ باشیدهیچ کس به اندازه خود شما درباره وضعیت ظاهرتان اطلاع ندارد؛ بنابراین وقتی ظاهر خوبی نداشته باشید، کاملا طبیعی است نحوه راه رفتن و تعامل شما هم با دیگران تغییر یابد. البته این موضوع اصلا به معنای خرید لباس‌های گران‌قمیت نیست و می‌توان با صرف هزینه‌ای اندک لباس‌هایی مناسب و زیبا تهیه کرد. در ضمن، سعی کنید لباس‌هایی را بخرید که آنها را دوست دارید، چون با این کار حس بهتری هم خواهید داشت.

تمیز باشید
به ظاهرتان اهمیت دهید و با تمیز نگه داشتن آن، حس بهتری را تجربه کنید. امتحانش ضرر ندارد؛ می‌توانید دندان‌هایتان را مسواک بزنید، لباس‌های تمیز بپوشید، موهایتان را شانه کنید و با صورتی تمیز و شاداب در جمع حاضر شوید تا اعتماد به نفس‌تان هم بیشتر شود.

محکم بایستید
شانه‌های آویزان و حرکات آرام و بی‌حال، نشان‌دهنده عدم اعتماد به نفس افراد است. این گروه معمولا علاقه‌ای به خودشان ندارند و شخصیت خود را مهم نمی‌دانند. در حالی که با تمرین قرار گیری بدن در وضع مناسب، می‌توانید اعتماد به نفس بیشتری را تجربه کنید؛ صاف بایستید، سرتان را بالا بگیرید و با دیگران ارتباط چشمی برقرار کنید. با این کار تاثیر مثبتی بر دیگران گذاشته و احساس هوشیاری و شادابی بیشتری خواهید داشت.

به طور منظم ورزش کنید
آمادگی جسمانی و وضعیت جسمی مناسب، تاثیر بسیار زیادی بر اعتماد به نفس افراد دارد. بنابراین اگر از نظر فیزیکی، وضع خوبی ندارید، ورزش کردن را فراموش نکنید.
همچنین اگر بتوانید صبح‌ها مشغول ورزش شوید، علاوه بر تاثیرات آن، روز خوبی را هم شروع خواهید کرد.




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۳



معجزه لبخند


لبخند زدن استرس را از بین می برد. وقتی استرس دارید، لبخند بزنید.
با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
 
لبخند مسری است. لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را
هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود
می کشید.

لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعثبهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.

لبخند زدن فشار خونتان را پایین می آورد. وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز
قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۳ ، ۱۵:۱۶


مهارت کنترل استرس


 
گاهی استرس در نتیجه کمبود زمان و یا احساس کمبود زمان برای انجام کاری از کارها می باشد.


مقدمه


یکی از مراحل زندگی بشر، مرحله دنیاست که شامل سه اتفاق عمده ی: تولد (ورود)، زندگی (حضور) و مرگ (خرج) می باشد.
انسان در تولّد و مرگ و اصل زندگی اختیاری ندارد، اما در چگونگی و نوع زندگی مختار است و شایسته است برای کسب حیات طیّبه، زیستنی آگاهانه، خردمندانه و سعادتمندانه همراه با سلامت جسم و توجه به آینده ای روشن تلاش نماید.


برای کسب حیات طیبه با نگاه متقارن به دنیا و آخرت توجه به پنج نوع تربیت برای بشر ضروری است:
1. تربیت جسمی
2. تربیت عاطفی
3. تربیت عقلانی
4. تربیت دینی
5. تربیت اجتماعی
چرا که نیل به سعادت و خوشبختی واقعی بشر در بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مرهون کسب توانمندی و موفقیت در این پنج نوع تربیت جهت «شکوفاسازی شخصیت خود و اداره ی زندگی» و «برقراری ارتباطات موفق جمعی تا حد تأثیرگذاری مثبت» و «ارتباط عمیق با خداست».
کارشناسان تربیتی به بخشی از آگاهی ها و توانایی های انسان که برای دستیابی به یک زندگی موفق مورد نیاز است، «مهارتهای زندگی» می گویند. در این مقاله به تبیین و تشریح راهکارهای داشتن یک زندگی سالم و مهارتها و روش های مقابله ای مورد نیاز می پردازیم.
(أَلاَ إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‌ ) (1)
«آگاه باشید اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.»


یکی از حالت های تکراری در زندگی هر انسان، احساس اضطراب و نگرانی و قرار گرفتن در وضعیت قرمز یا خاکستری است. این حالت را هر انسان بارها و بارها در زندگی تجربه کرده و خواهد کرد؛ از اینرو شناخت راهکارهای برخورد صحیح با این واقعیت تکراری زندگی، تأثیر فوق العاده ای در موفقیت هر کس خواهد داشت.


برای کسب مهارت مقابله و سازگاری با فشارهای روانی و استرس و عبور سالم از گردنه ی اضطراب، آشنایی با اقسام، شرایط حوادث استرس زا لازم به نظر می رسد. شرایط و حوادث اضطراب زا از دیدگاهی به دو گونه تقسیم می شود:
1- گونه ای غیر واقعی، ذهنی یا مجازی و غیر مفید.
2- گونه ای واقعی، عینی یا حقیقی، مفید و پیش برنده.
زیرا اگر شرایط و یا حوادثی مخاطره انگیز، واقعی و حقیقی برای ما فراهم شود و به شکلی طبیعی برای ما اضطراب و نگرانی ایجاد نماید، به خاطر رشد دهنده بودن، این شرایط و حوادث مثبت و لازم ارزیابی می گردند، چنین حوادثی موجب بسیج قوای دفاعی درونی و ایجاد آمادگی فردی برای مقابله و عبور صحیح از شرایط خاص و حوادث به ظاهر ناخوشایند خواهد بود، مانند اضطراب کنترل شده برای تعیین شغل، رشته تحصیلی، ازدواج و.... اما گاهی اضطراب مولد امور غیر واقعی و دهها برابر بزرگتر شده از موضوع خود می گردد، این نوع اضطراب ساخته ذهن، مجازی، غیر واقعی و مشکل ساز است و سبب فرسایش روح و روان و اتلاف منابع و سرمایه های زمانی، مالی، عاطفی و انسانی می شود؛ به همین دلیل راهکارهای مقابله و مبارزه با اضطراب و نگرانی بیشتر ناظر به حلّ این گونه اضطراب ها می باشد.


حضرت علی (علیه السّلام) می فرمایند: (الجُبنُ مَنقَصَةٌ.) (2)
«ترس و نگرانی عیب و موجب کاستی است.»


لازم به ذکر است اضطراب منفی، دارای نشانه های متعددی است که برای درمان خود و دیگران، آشنایی با این نشانه ها و علائم ضروری است، علائمی چون:
* تپش قلب و بیماری های قلبی
* تندی تنفّس
* بی خوابی و اختلال در خواب
* تکرّر ادرار
* تعریق مداوم بدن
* اختلالات گفتاری
* حواس پرتی و گاهی بیماری های روانی
* اختلال حافظه و فراموشی
* افسردگی
* بی صبری و پرخاشگری
*فشار خون
* آسیب پذیری برای ابتلاء به انواع بیماری ها
* روی آوردن به مواد مخدر و اعتیاد آور
* استفاده از مشروبات الکلی
* عدم توجه در نماز و عبادات
* خودکشی
* خودزنی
* درگیری خانوادگی
* فحاشی و بدزبانی
* طلاق و فروپاشی خانواده


• عوامل استرس زا و اضطراب برانگیز:


1. گاهی استرس ناشی از ناهمخوانی میان خواسته ها و منابع موجود ما می باشد، یعنی وقتی ما نتوانیم به تعادلی میان خواسته ها و منابع دست یابیم، بدن و روان ما با واکنش جنگ و گریز و استرس پاسخ می دهد.
2. گاهی استرس در نتیجه کمبود زمان و یا احساس کمبود زمان برای انجام کاری از کارها می باشد. به عبارتی دیگر، استرس می تواند ناشی از انجام دادن کار بیش از اندازه در فرصت کم باشد.
3. گاهی نگرش منفی و بدبینانه داشتن به وقایع و اتفاقات و اشخاص استرس زاست.
4. گاهی خواسته های بلند پروازانه انسان که معمولاً با فشارهای اطرافیان یا محیط اجتماعی فراهم می شود، استرس زاست.
5. گاهی نداشتن پشتیبان یا پشتیبانی ضعیف و کم از طرف همکاران یا دوستان و اقوام و نزدیکان، استرس زاست.
6. گاهی ناکامی در برقراری تعادل بین نیازها و مسئولیت های متناقض و متضادی که به راحتی قابل جمع نیستند و ریشه استرس است. (مانند تعهدات کاری، تعهدات و وظائف خانوادگی و...)
7. گاهی شرائط نامناسب کاری، کمبود تهویه هوای مناسب، کمبود روشنائی، آلودگی های صوتی، سوء تغذیه و...
8. و گاهی ضعف در باورهای دینی و خداباوری و فقدان روحیه توکّل و توسّل.
• راه های پیشگیری و درمان اضطراب و استرس
برای مقابله با پدیده روانی اضطراب در همه اقسام آن به دو راه حل اساسی باید توجه داشت:
الف) راهکارهای کاهنده استرس منفی فردی
1. کاهش خواسته ها و یا ارتقاء و تقویت منابع و ایجاد تعادل بین این دو.
2. ایجاد تعادل در کارها و مسئولیتها.
3. گریه کردن و تخلیه خود از این طریق.
4. نوشتن موضوع استرس زا در قالب های ادبی، شعر، درد و دل، شکایت نامه و...
5. دعا، ذکر و توسل به معصومین (علیهم السّلام) و داشتن حامی معنوی.
6. دوری موقت از محیط ها و انسان های استرس زا.
7. مسافرت و عوض نمودن محیط کار و یا زندگی.
8. اولویت بندی تقاضاها و کارها و تن دادن به اولویت ها و شرایط.
9. دارو درمانی در موارد خاص
ب) راه های مقابله و یا درمان اضطراب
1. پذیرش طبیعی بودن مقداری از حالت اضطراب به جهت خصوصیات طبیعی انسان بودن، چرا که معمولاً یکی از مشخصات انسان حالت اضطراب و یا ترس و و فوبی می باشد...
2. مراقبت و تمرین برای داشتن فکر منطقی و پرهیز از تفکر غیر منطقی در شرایط اضطراب، چرا که تفکرات غیر منطقی فرد را در یک چرخه ی باطل و معیوب قرار می دهد و شرایط بد را، بدتر می سازد.
3. مراقبت از سیاه نمایی و بزرگ نمایی بیش از حدّ شرایط (واقع گرایی).
4. دوری از اندیشیدن به بدترین نتایج و فکرهای فاجعه آمیز (مثبت اندیشی).
5. اجتناب و دوری و گاهی هجرت از منابع اضطراب ساز.
6. تصمیم گیری در شرایط مطلوب و مناسب فیزیکی و جسمانی و پرهیز از تصمیم گیری و فکر کردن در حالت گرسنگی و تشنگی و یا خواب آلودگی و گرمای شدید و...
7. رویاروئی مثبت با پدیده اضطراب ساز و وحشت زدایی از خود.


حضرت علی (علیه السّلام) می فرمایند:
(إذا هِبتَ أمراً فَقَع فیه فَإنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أعظَمُ مِمَّا تَخافُ مِنهُ.) (3)

«اگر از کاری بیمناکی، خود را به آن درافکن، زیرا که ترس از هر کار بزرگتر از خود کار است.»


8. بررسی مکتوب موضوع اضطراب (فکر کردن روی کاغذ)
امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: (القَلبُ یَتَّکِلُ عَلَی الکتابَةِ.) (4)
«قلب با نوشتن اطمینان و آرامش می یابد.»
9. استمداد مالی و غیر مالی و تقویت منابع (یاری طلبی بزرگوارانه)
10. آشنایی با قوانین و سنن هستی و نظام قضاء و قدر و تسلیم و راضی بودن در برابر مقدّرات.
11. ورزش منظم و تقویت بنیه جسمانی.
12. دقت و مراقبت از سلامتی و رعایت رژیم غذایی مناسب.
13. دائم الذکر بودن و انس با دعا و تلاوت منظم قرآن.
14. سفر زیارتی مکه و مشاهد مشرفه و انس با سرزمین های مقدس و مساجد.
15. تلاش و کار مداوم و کسب استقلال اقتصادی (کار درمانی).
16. هنرآموزی و خلق آثار هنری و زیبا. (هنر درمانی)
17. تقویت تفکر و اندیشه و دیدگاههای شخصی با مشورت با صاحب نظران (مشاوره)


اقسام استرس


یکی از شایع ترین اقسام استرس استرس های فردی و شخصی که به شکل فشرده به آن پرداختیم ولی در کنار این نوع استرس ما استرس های خانوادگی و سازمانی و اجتماعی نیز داریم، چرا که استرس و اضطراب قابل سرایت به محیط خانه و خانواده، سازمان و جامعه نیز می باشد.
نگاهی گذرا به سه قسم دیگر استرس و راه های مقابله و توان افزایی مواجه با آن نیز در کسب مهارت مقابله با استرس مهم و اساسی است.


الف) اضطراب خانوادگی


اضطراب در خانواده، کانون خانه و خانواده را تحت تأثیرات منفی خود قرار می دهد و گاهی تا حدّ فروپاشی و نابودی آنرا به پیش می برد. بخش عظیمی از آمار بالای طلاق در کشورهای غربی و یا حتی شرقی، به خاطر افزایش فشارهای عصبی در خانواده به خاطر مشکلات و در محل کار و سپس انتقال این مشکلات به محیط خانواده است، مخصوصاً در مواردی که زوجین به صورت تمام وقت کار می کنند که در این صورت و به خاطر سختی کار، دیگر برای والدین شاغل هیچ انرژی و روحیه ای جهت حمایت از دوستان و خانواده، لذت بردن و یا نشست های دوستانه و خانوادگی باقی نمی ماند؛ علاوه بر این ترس از دست دادن شغل و فکر مراقبت از فرزندان در زنان شاغل، چشم و هم چشمی، تجمل گرایی، خلأ معنویت در خانه و خانواده و عدم تقیّد به احکام الهی موجب پایین آمدن آستانه ی تحمل مشکلات، بروز رفتارهای مضطربانه و پرخاشگرانه، تصمیم گیری های عجولانه و غیر منطقی و رها نمودن مسئولیت های خانوادگی خواهد شد.


ب) استرس در سازمان ها


بروز استرس سازمانی دلایل متعددی دارد که سوء مدیریت، عدم برنامه ریزی، رقابت های منفی، حضور افراد ناآرام و مضطرب، توضیحاتِ کاریِ نامشخص، مداخله در حوزه ی کار افراد دیگر، ناهنجاری در ارتباطات سازمانی و شرایط فیزیکی ضعیف کاری مانند: فقدان تهویه مناسب، روشنایی ضعیف، عایق بندی نامناسب ساختمان، شرایط سرمایشی و گرمایشی نامناسب، برخی از آنهاست.
لازم به ذکر است فشار عصبی سازمانی مشکلاتی را به وجود می آورد که به اشکال گوناگون در سازمان ها هزینه ساز است. کیفیت پایین خدمات، اختلافات درون سازمانی، افزایش شکایات مراجعین، اتلاف وقت کارمند و ارباب رجوع و عدم رضایت آنها نمونه ای از این مشکلات است، از طرفی دیگر، متضرر شدن مشتری برای هر سازمانی، زیان های زیادی به همراه دارد و از سویی جایگزین کردن کارمندان جدید به جای کارمندان ناراضی، نیازمند صرف هزینه برای استخدام پرسنل جدید و نگه داشتن موقت کارمندان ناراضی برای انتقال تجربیات است.


ج) اضطراب و استرس اجتماعی


یکی از خطرناک ترین و پرهزینه ترین اضطراب ها، اضطراب های ملّی و اجتماعی و التهابات سیاسی فراگیر است، عوامل مختلفی منشأ این نوع اضطراب می تواند باشد، از جمله:
1- وجود رهبران و حاکمان نالایق و بی تدبیر و مضطرب و تنش ها و رقابت های ناسالم سیاسی
2- بروز حوادث و اتفاقات طبیعی و بیماری های واگیردار.
3- فقر و نابسامانی های اقتصادی و ناهنجاری های عمیق اجتماعی.
4- شایعه و تبلیغات منفی و جنگ روانی توسط منافقین داخلی (سوره آل عمران ماجرای جنگ احد)
5- جنگ نظامی داخلی و یا خارجی.
6- اختلافات و باند بازی های داخلی.
7- تبعیض، تجمل گرایی و بی عدالتی اجتماعی.
8- تحریکات و توطئه های دشمنان خارجی.
بدیهی است همه آحاد اجتماع و بخصوص رهبران دینی مدیران و حاکمان ارشد اجتماعی مسئولیت آرام سازی، امیدافزایی و حفظ آرامش اجتماعی را به عهده دارند و یکی از نقش های کلیدی رهبران دینی، سیاسی آرامش بخشی و مبارزه با عوامل اضطراب آور در اجتماع می باشد.
قرآن کریم وقتی درصدد بیان ویژگی های شهری پر نعمت برمی آید، نعمت امنیت و آسایش را اولین نعمت می شمارد و بدین ترتیب مهمترین مؤلفه ی یک شهر را آرامش و فضای آرام اجتماعی آن معرفی می نماید: (وَضَرَبَ الله مثلاً قریةً آمنةً مُطمئنَّةٌ...) (5)
«و خداوند مثل می زند به شهری أمن و أمان و آرام...».
از این تعبیر روشن می شود که جایگاه اطمینان خاطر و آسایش در زندگی تا چه اندازه اهمیت دارد.
در فرهنگ دینی ما، مباحث مهدویت، گفتمانی امید آفرین و آرام بخش است که آینده ای روشن و مطمئن را نوید می دهد و یکی از مهمترین مؤلفه های دولت مهدویت وجود امنیت و آرامش کامل در سرتاسر گیتی می باشد.


پی نوشت ها :
1. یونس / 62

2. مستدرک الوسائل / ج 7 / ص 28
3. بحارالأنوار / ج 68 / ص 362
4. بحارالأنوار / ج 2 / ص 152
5. نحل / 112

نویسنده: مهدی نیلی پور

منبع مقاله :
نیلی پور، مهدی؛ (1390)، مهارت های زندگی، نشر اصفهان: مرغ سلیمان، چاپ دوم


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۰۲:۴۲

جملات مثبت روان شناسی
 
وقتی فرزندتان از دیگران یا عوامل بیرونی انتظار دارد که موجب شادی اش شوند، نا امیدی را در وجودش پایه ریزی می کند. این وابستگی باعث تحقیر او می شود زیرا باعث کنترل مردم و شرایط نیست. وقتی به فرزندتان آموزش می دهید که خوشحالی از درون ناشی می شود، به او حس داشتن اعتماد به نفس برای تجربه آرامش، محبت، لذت و قدرت را می دهید.
نگرانی شما درباره آنچه نمی توانید کنترل کنید، بی فایده است و لازم نیست درباره آنچه می توانید انجام دهید، نگران باشید.
بعد از عشق و محبت بدون قید و شرط، بهترین هدیه ای که می توانید به فرزندتان بدهید، استفاده از کلمات مثبت و محبت آمیز برای اوست.
اگر می خواهید فرزندتان به شما گوش دهد، شنونده خوبی باشید و برای او ارزش قایل شوید.
به جای استفاده از کلماتی که آسیب رساننده هستند، کلماتی را به کار ببرید که کمک کننده باشند.
ما برای آنچه ارزش قایل هستیم، زمان صرف می کنیم.
 به فرزندتان کمک کنید تا به جای تمرکز بر مشکل، بر راه حل آن تمرکز و تاکید کند.
به فرزندتان کمک کنید تا مسئولیت اعمالش را بپذیرد. اهمیت و ارتباط بین این دوموضوع را به او نشان دهید:
انجام عمل درست، احساس خوب و سالم.
انجام عمل نادرست، احساس بد و ناسالم.

-
قدرتمند ترین عامل موثر بر فرزندتان، رفتارها، اخلاقیات، اعتقادات و ارزشهای شماست. دومین عامل موثر تربیت مذهبی است که به فرزندتان آموزش می دهید. سومین عامل موثر حضور یا عدم حضور روحی و عاطفی شما بین اعضای خانواده است.
 خلاقیت و عزت نفس با یکدیگر در ارتباط اند و هر کدام دیگری را تقویت می کنند.
تعلیم و تربیت دومین وظیفه مهم والدین بعد از عشق و محبت است.
فرزندتان را دوست بدارید، او را بپذیرید و حمایتش کنید. به جای انتقاد از او تمجید کنید. به جای سرزنش او را ستایش کنید. کاری کنید که به جای خجالت کشیدن ابراز وجود کند. به جای محکوم کردنش، با او گفتگو کنید. به جای تلافی کردن به او احترام بگذارید و به جای دعوا، اشتباهاتش را ببخشید.
شما می توانید احساس اعتماد به نفس خود را در عرض چند دقیقه، حتی چند ثانیه افزایش دهید. تنها کاری که باید انجام دهید، برداشتن قدمی است که شما را به یکی از اهدافتان نزدیک تر کند. به این ترتیب اعتماد به نفس تان بلافاصله افزایش می یابد.
مهمترین رمز افزایش اعتماد به نفس این است که دست از انجام کار برندارید. هرچه بیشتر برای به پیش رفتن به خود اطمینان کنید، اعتماد به نفس بیشتری را احساس خواهید کرد.
هر آنچه برای ساختن زندگی دلخواهتان نیازمند آن هستید، هم اکنون در درون خود دارید.
واگذاری مسئولیت به کودکان باید زمانی که آنها کوچک و بی تجربه و در حال تقلید هستند، آغاز شود. آنها به مقدار زیادی به نظارت و کمک نیازمندند نه انتقاد.
مسئولیت پذیری مشوق حساسیت، دلسوزی، همدلی، همکاری، مشارکت و ایجاد اعتماد به نفس موثر در فرزندتان است.
بچه هایی که در خانه کار نمی کنند، به همیزان در مدرسه نیز مسئولیت نمی پذیرند.
کودکان باید یاد بگیرند که کارها را بدون اینکه از آنان بخواهیم، خود به خود انجام دهند.
هر چه فرزندتان احساس لیاقت بیشتری کند، عزت نفسش بالاتر خواهد رفت.
زمانی که بچه ها مجاز به اشتباه کردن می شوند، بیشتر خطر می کنند و در نتیجه، چیزهای بیشتری یاد می گیرند.
فراهم نمودن فرصت ها به غنی شدن زندگی فرزندتان کمک می کند.
زمانی که سرگرم انتقاد از دیگران و قضاوت آنان هستیم، فرصتی برای دوست داشتن و محبت کردن به آنان پیدا نمی کنیم.
فرزندتان همان چیزی خواهد شد که درباره اش اعتقاد و باور دارید.
به جای تاکید بر هوش فرزندتان از تلاشش قدردانی کنید و به جای توجه به تواناییهایش به پیشرفتش توجه کنید.
از تلاش، پیشرفت و کارهای فرزندتان قدردانی کنید.


عنوان کتاب:  عزت نفس سالم
مولف:  دکتر ملانی بازارت


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۴


اسرار امضا
 

کسانی که به طرف عقربهای ساعت امضاء می‌کنند انسان‌های منطقی هستند
کسانی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء میکنند دیر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند
کسانی که از خطوط عمودی استفاده میکنند لجاجت و پافشاری در امور دارند
کسانی که از خطوط افقی استفاده میکنند انسان‌های منظّم هستند
کسانی که با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌اند
کسانی که پیچیده امضاء می‌کنند شکّاک هستند
کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می دانند
کسانی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند
کسانی که اسمشان را می‌نویسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند
کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که میخواهند به قله برسند

عقربه‌های ساعت, امضاء, غیر منطقی, عقربهای ساعت, انسان‌های منطقی, دیر منطق, خطوط عمودی, لجاجت و پافشاری, خطوط افقی, انسان‌های منظّم, با فشار امضاء می‌کنند, کودکی سختی کشیده‌اند, پیچیده امضاء می‌کنند, شکّاک, در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند, فامیل, دارای منزلت, شخصیت, حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند, اسرار امضا عقربه‌های ساعت, امضاء, غیر منطقی, عقربهای ساعت, انسان‌های منطقی, دیر منطق, خطوط عمودی, لجاجت و پافشاری, خطوط افقی, انسان‌های منظّم, با فشار امضاء می‌کنند, کودکی سختی کشیده‌اند, پیچیده امضاء می‌کنند, شکّاک, در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند, فامیل, دارای منزلت, شخصیت, حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۸

     چگونه بیشترین لذت را از زندگی ببریم

 

 

برای آنها که تصمیمات مهم می‌گیرند، زندگی می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. معنا و مفهوم زندگی شما همان چیزی است که خودتان هر روز با اعمال و افکارتان می‌سازید. زندگی از انتخاب‌های شما تشکیل می‌شود و تصمیم‌گیری اهمیت زیادی دارد زیرا هر انتخاب شما هم عواقب و هم فوایدی به دنبال دارد؛ سعی کنید همیشه قبل از هر تصمیم این دو را در نظر بگیرید.

 


مراحل


1. از زمان حال لذت ببرید. هر روز را طوری زندگی کنید انگار آخرین روز زندگیتان است. امروز هدیه‌ای به شماست. زندگی موقعیت‌ها و فرصت‌های زیادی را به شما هدیه می‌دهد اما زمانی می‌توانید از فرصت زندگی کردن خود بیشتری استفاده را ببرید که انتخاب‌های درستی داشته باشید. از هر لحظه زندگی لذت ببرید. هر روز می‌تواند شروعی تازه با انتخاب‌هایی پیش رویتان باشد، پس منتظر چه هستید؟


2. ماجراجو باشید. کمی به اکتشاف بپردازید و از چالش‌های تازه استقبال کنید. همراه با عزیزانتان به دیدن مکان‌های جدید بروید. راه‌هایی را انتخاب کنید که دیگران انتخاب نمی‌کنند. خودتان را اسیر عادت‌های همیشگی نکنید. زندگی با ماجراجویی بسیار هیجان‌انگیزتر خواهد بود.


3. دفترچه خاطرات داشته باشید. موفقیت‌ها و شادی‌های زندگیتان را ثبت کنید. وقت بگذارید و نوشته‌های قبلیتان را بخوانید. این می‌تواند منبع الهام خوبی برای خودتان و دیگران باشد.


4. همه را دوست بدارید.


- خودتان را دوست داشته باشید. به زیبایی بیرونی و درونی خودتان دقت کنید تا بتوانید همان را در دیگران ببینید. پذیرش از درون می‌آید. به چیزهایی از خودتان که دوست ندارید فکر نکنید. درعوض، چیزهایی را در خودتان پیدا کنید که دوست دارید.


- دیگران را دوست داشته باشید. کسانیکه با شما خوب رفتار می‌کنند را دوست بدارید. بدون اینکه انتظار دوست داشته شدن و محبت دیدن داشته باشید، دوست بدارید و محبت کنید. در برخورد با دیگران خودخواه نباشید.


5. همه آدمها را بپذیرید. مهربان و مودب باشید. از همراهی دیگران لذت ببرید. خوبی‌های آنها را ببینید نه تفاوت‌هایی که با شما دارند. دیگران را قضاوت نکنید و طوری با همه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.


6. هدف زندگی را دریابید. چیزی را پیدا کنید که به زندگیتان معنا و مفهوم دهد. وقتی چیزی پیدا کردید که برایش زندگی کنید، مطمئناً بهتر زندگی خواهید کرد. اگر روابطتان هدف اصلی زندگیتان نباشد، شغلتان یا هر چیز دیگری می‌تواند باشد. معنای زندگی شما چیزی است که خودتان تعیین می‌کنید. برای خودتان هدف تعیین کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.


7. کمک کنید. بی‌دریغ به دیگران خدمت کنید. از همسایه‌تان شروع کنید. به افراد نیازمند کمک کنید. کمک کردن نه تنها باعث می‌شود انسان بهتری باشید، بلکه به رشد دیگران نیز کمک می‌کند.


8.  واقع بین باشید. اهدافی متناسب با توانایی‌ها و استعدادهایتان تعیین کنید. هر تلاش را یک دستاورد درنظر بگیرید.


9. به دنبال تعادل باشید. روز و شب، جلو و عقب، خوب و بد را در هر چیزی بشناسید.


10. مثبت باشید. بر افکار و اتفاقات خوب تمرکز کنید. خیلی به خودتان سخت نگیرید. اذیت کردن و آزار رساندن به خودتان هیچ فایده‌ای ندارد. مثبت‌ باشید. مثبت فکر کنید، مثبت حرف بزنید و مثبت عمل کنید. همیشه نیمه پُر لیوان را ببینید.


11. کنترل خود را حفظ کنید. مسئول رفتارها و اعمال خودتان باشید. با خود صادق باشید. در هر موقعیتی یک رمز شخصی داشته باشید. به دنبال زمینه‌های مشترک باشید.


12. به قلب و روحتان گوش دهید. به ندای درونیتان گوش دهید اما برای تصمیم‌گیری آزاد باشید. از غریزه‌تان استفاده کنید. اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه بکنید.


13. ذهنتان را پاک کنید. دعا و راز و نیاز با خدا، تمرینات یوگا، مدیتیشن و تای‌چی روحتان را جوان و شاداب کرده و باعث می‌شود بهتر تمرکز کنید.


14. سبکبار باشید. خواسته‌ها، تمایلات و دارایی‌ها نباید مالک شما باشند. خودتان را از تکانه‌ها آزاد کنید. تصمیم بگیرید فقط به نیازهای ساده و روزمره خود فکر کنید.


15. بخندید. خنده بهترین دارو است. خندیدن در بدن اندورفین آزاد می‌کند و طول عمر شما را افزایش می‌دهد. شادی درونی واقعاً زیبا و لذت‌بخش است.


16. انعطاف‌پذیر باشید. به تغییر بعنوان چیزی مثبت در زندگی نگاه کنید. گاهی اوقات باید با جریانی که پیش از شماست پیش روید.


17. چند هدف روزانه لیست کنید. یک دوست جدید پیدا کنید، برای شنا یا پیاده‌روی بروید. برای لذت بردن از هر روزتان برنامه داشته باشید.


18. چیزهای کوچک را تحسین کنید. وقتی برای پیاده‌روی در محل همیشگی می‌روید، سعی کنید این بار با دفعات قبل متفاوت بوده و چیزهایی جدید کشف کنید. وانمود کنید که کشوری دیگر هستید و بار اول است که به آنجا آمده‌اید. با خانواده‌تان بیرون بروید و خوش بگذرانید. برای درک زیبایی‌های اطرافتان وقت بگذارید.


19. خودتان و دیگران را ببخشید. انرژی منفی که بخاطر شکست‌های قبلی احاطه‌تان کرده و شما را عقب نگه داشته را آزاد کنید. به استقبال هر چیزی بروید که زندگی برایتان پیش می‌آورد.


20. با خودتان و دیگران، مخصوصاً با خودتان، صادق باشید. اگر با خودتان صادق نباشید، استرسی پنهانی در شما ایجاد می‌شود که همه شادی و انرژی‌تان را می‌گیرد. پذیرفتن خود خیلی مهم است. صادق بودن زندگی‌تان را ساده‌تر می‌کند و باعث می‌شود آنهایی که بخاطر دیدگاه‌هایتان دوستتان ندارند از شما دور شوند. صداقت داشتن با دیگران اعتماد می‌سازد و با خودتان اعتمادبه‌نفس.


21. در انتظار فردا باشید. هر روز خاص است. هیچ روزی شبیه روز قبل نیست و هر روزی به نوبه خود زیباست. اگر همه چیز بر وفق مرادتان پیش نمی‌رود، به خاطر داشته باشید که همیشه فردایی وجود دارد. ممکن است فردا زندگیتان بهتر شود.


22. مرگ را بپذیرید. فکر کردن به مرگ باعث می‌شود قدر زندگیتان را بدانید. برای درک زیبایی زندگی و دنیا وقت بگذارید. با مرگ نجنگید یا از آن ترس نداشته باشید.


23. محیط‌ اطرافتان را تحسین کنید. هر از گاهی وقت بگذارید و به پیاده‌روی بروید. تصور کنید از سیاره‌ای دیگر آمده‌اید. به همه چیز با دیدی تازه نگاه کنید، حتی به رنگ آبی آسمان و نور خورشید. به گیاهان، درختان، برگ‌ها و گل‌ها و تکان خوردن آنها با وزش باد دقت کنید؛ به جریان آب و شکل گرفتن آن وقتی درون ظرفی ریخته می‌شود. به موجودات مختلف، حشرات، حیوانات، پرندگان و انسان‌ها نگاه کنید. این کار خاطرات مرده را از ذهنتان پاک می‌کند و روزمرگی را از زندگیتان بیرون می‌کند.


24. افکار منفی‌تان را پاک کنید. برای پاک کردن ریشه افکار منفی (عصبانیت، ترس، تردید، تنفر و ...) وارد عمل شوید. هر فکر منفی را با یک فکر مثبت جایگزین کنید. ممکن است در آن لحظه خیلی حس خوبی نداشته باشید اما وقتی به چیزهای خوب فکر کنید مطمئناً حالتان بهتر خواهد شد. به همه نعمت‌هایی که در زندگی به شما داده شده فکر کنید زیرا بااینکه ممکن است گاهی همه چیز به هم بریزد و اوضاع چندان مطلوب نباشد، اما آینده سرشار از امید است. لبخند بزنید و احساسات و افکار منفی را درون خود نگه ندارید.


25. پایه‌ای محکم برای اعتقاداتتان بسازید. اما، متواضع باشید و به عقاید دیگران احترام بگذارید. از هر چیزی که به آن اعتقاد دارید دفاع کنید و اجازه ندهید دیگران باورهایتان را سرکوب کنند. می‌توانید در عین حفظ باورها و ارزش‌های خود اما از ایده‌های دیگران نیز استقبال کنید. درگیر جزئیات نشوید. وقتی تعارضات بزرگ برایتان پیش می‌آید سعی کنید راه‌هایی خلاقانه برای زندگی با آنها پیدا کنید—کدام مهمتر است، اینکه یکی از عزیزانتان با شما مخالف است یا اینکه دوستش دارید؟


26. لیست پیش از مرگ تهیه کنید. لیستی از همه کارهایی که دوست دارید قبل از مردن انجام دهید تهیه کنید، مثل یاد گرفتن یک مهارت سخت، پیشرفت کردن در یک کار یا ورزش، بانجی‌جامپینگ، ... هر بار که کاری از لیستتان را انجام می‌دهید، جلوی آن تیک بزنید. این روند پیشرفتتان را نشان می‌دهد.


27. دوستیابی کنید. دوستانی واقعی پیدا کنید؛ دوستانی که در حضور آنها بتوانید خودتان باشید. با آنها به جاهای بیشتری بروید تا بتوانید در لذت‌هایتان با آنها شریک شوید.


28. تقدیر و قدرشناسی‌تان را ابراز کنید. هر روز چیزهایی که قدردانشان هستید را تشخیص دهید. بگذارید خانواده، دوستان و عزیزانتان ببینند تا چه اندازه برای داشتن آنها قدردان هستید.


29. الهام‌بخش خود باشید. کاری انجام دهید که الهام بخشتان باشد: پیدا کردن یک الگوی تازه برای زندگیتان یا خواندن کلامی عبرت‌آموز از بزرگی.


30. خود را درگیر گذشته نکنید. نگران اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدید نباشید، سعی کنید از آنها درس بگیرید. هر اشتباه درسی با خود دارد. نگران گذشته نباشید زیرا گذشته است. نگران آینده هم نباشید چون هنوز نیامده است. در امروز زندگی کنید.


31. هیچ چیز را نادیده نگیرید. از همه چیز و همه کس در اطرافتان تقدیر کنید—خانواده، دوستان، خانه، حیوانات، محیط و دنیا. یک روز که بیدار شوید می‌بینید که یکی از آنها را از دست داده‌اید. به همین دلیل باید وقتی آنها را دارید قدرشان را بدانید.


32. همه چیز را پیش‌رو داشته باشید. به خاطر داشته باشید که بااینکه ممکن است در حال حاضر همه چیز سخت به نظر برسد اما بدون شک یک نفر هست که اتفاقات و موقعیتی بسیار بدتر از شما دارد.


33. اجازه ندهید دارایی‌ها بر زندگیتان فرمانروایی کنند. اجازه ندهید وسایل الکترونیکی جدید، لباس‌ها و ماشینتان کنترل زندگی شما را به دست گیرند. دارایی‌های مادی فقط وسیله‌ای برای کمک به بهبودی زندگی شما هستند. خودتان ارجح هستید.


34. آرزوهایتان را دنبال کنید. لیستی از همه چیزهایی که روزی دوست داشتید داشته باشید یا انجام دهید تهیه کنید. با نشستن و نوشتن هیچ آرزویی برآورده نخواهد شد. باید بلند شوید و دست به تلاش بزنید. سخت کار کنید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. اگر واقعاً چیزی را بخواهید، راهی برای دست یافتن به آن پیدا خواهید کرد.


35. دلسرد نشوید. شکست را نپذیرید، حتی اگر به نظر برسد تنها گزینه موجود باشد. به موانعی که دیگران برای اینکه به آنچه که هستند تبدیل شوند پشت سر گذاشته‌اند نگاه کنید. آن را وارد زندگی خود کرده و از آنها درس بگیرید.


36. خودتان باشید. شجاعت لازم برای اینکه خودتان باشید را داشته باشید. خجالت نکشید! شما همانی هستید که هستید. حتی اگر اجتماع دوستتان نداشته باشید، همین هستید، پس چیزی که دیگران فکر می‌کنند را فراموش کنید و زندیگتان را بکنید. کاری را بکنید که دوست دارید چون زندگی شما همان است که خودتان می‌سازید. زندگی شما متعلق به خود شماست. هیچکس دیگر نمی‌خواهد زندگی شما را زندگی کند، پس همه چیز به خودتان بستگی دارد.


37. هر روز یک روز تازه است! از گذشته درس بگیرید، برای آینده هدف تعیین کنید اما در حال زندگی کنید.

 

نکات


• خودتان باشید. حرف‌ها و قضاوت‌های دیگران برایتان بی‌اهمیت باشد.

• زندگی کوتاه‌تر از آن است که با پشیمانی و حسرت زندگی کنید. برای جلوگیری از بیماری، خشمتان را فروکش دهید و سبک و ازاد زندگی کنید.

• عشق را منتقل کنید.

• بیشتر گوش دهید، کمتر حرف بزنید.

• اشتباهات و کمبودهایتان را پذیرفته و فراموش کنید.

• به آنچه که دارید ارزش بگذارید.

• قدرشناسی تان را ابراز کنید.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۵


روانشناسی خط و امضا
 
از طریق دست خط یا طرز نوشتن افراد می توانیم تا حدودی پی به هویت درونی افراد ببریم.
افرادی که در حال نوشتن در یک صفحه کاغذجوری می نویسند که میخواهند از صفحه خارج شوند ، افرادی برون گرا ،پر تحرک ،فعال،پر جنب و جوش ،اجتماعی
این افراد وقتی در حال نوشتن از راست به چپ در هر خط بیشتر به چپ می روند .
افرادی که درحال نوشتن هر دفه بیشتر بطرف سمت راست می روند درست برعکس حالت بالایی هستند : افرادی درون گرا،ترک از زندگی و خودخور هستند.
کسانی که برای نوشتن در دو طرف کاغذ حاشیه پهن می گذارند انسانهایی محتاط از ترس زندگی ، و خودشان را سرگردان و بی کس و کارمی دانند .
اگر خیلی حاشیه بگذارند یعنی درست وسط کاغذرا برای نوشتن انتخاب کنند به معنای بزرگ منشی آنان است مانند شعرا
کسانی که موقع نوشتن همه جای کاغذ را می نویسند و بصورت ریز و بهم پیوسته : خسیس ،صرفه جو بوده و نهایت استفاده را از کاغذ می کنند.
افرادی که درشت و زیبا می نویسند ، مهربان و با عاطفه هستند .
افرادی که درشت و با فاصله می نویسند ، تنبل هستند.
افرادی که خیلی درشت و معمولا قلم را کم فشار می دهند ،خیلی پر توقع هستند واهل عمل نیستند .
ریز و بهم پیوسته : صرفه جو و حسابگر
افرادی که موقع نوشتن قلم را خیلی فشار می دهند طوری که بر پشت کاغذ اثر قلم می ماند :تحت فشار و تنش هستند.
افرادی که بصورت عمودی با 90 درجه می نویسند : اراده ،استحکام ، خونسردی را می رساند.


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۶:۲۷